تغییرات نرخ ارز در بازار و نوسان آن در کانالهای ۱۱ تا ۱۲ هزار تومانی، برای دومین روز متوالی نشان داد که بازار ساز در تلاش است تا قیمت نیما، قیمت سنا و بازار آزاد در یک خط قرار گیرند و این میتواند یک دستاورد و آغازی برای تکنرخی شدن ارز باشد، اما این برابری قیمتها چه آثاری دارد؟
پیش از آن بد نیست به روند کاهشی نرخ ارز که تقریباً از اول تیر ماه آغاز شد، بپردازیم.
قیمت دلار در این ماه با روندی کاهشی در حدود ۳ تا ۴ هزار تومان مواجه بود تا اینکه در روز چهارشنبه روند کاهشی با گذر موقت از نرخ ارز نیمایی و تا پایین آمدن سطح ۱۱ هزار و ۲۰۰ تومان متوقف شد و در همان روز دوباره قیمتها در بازار آزاد بالا رفت تا خود را به قیمت نیما و قیمت صرافیهای رسمی بانک مرکزی رساند.
روز گذشته نیز بهرغم اخباری، چون توقیف دو نفت کش و تلاشهای بینالمللی برای برهم زدن اقتصاد، باز هم بازار قیمت ارزهای موجود در نقطه تعادلی محدوده سامانه نیما تثبیت شد، بنابراین این یک دستاورد قابلدفاع بعد از نوسانات بازار ارزی است که حتی نرخ دلار ۱۸ هزار تومان را هم به خود دیدهاست.
به این ترتیب در صورت ادامه موفقیت بازارساز در کنترل نرخ ارز در همین محدوده نیز میتواند آثار مثبت زیادی داشته باشد، هر چند که رئیس دفتر رئیسجمهوری بر این باور است که نرخ ارز باید پایینتر از اینها باشد.
نخستین و مهمترین موردی که میتوان برای یکسانسازی نرخ ارز نیما و بازار آزاد در نظر گرفت، حذف رانتهای ناشی از اختلاف قیمتهای بازار و نیما است. یعنی واردکنندگان دیگر نخواهند توانست کالاها را با استفاده از ارز نیما وارد کرده و با نگاهی به قیمت ارز بازار آزاد کالاهای خود را با قیمت بالاتری به فروش برساند.
اما دومین دستاوردی که میتوان در صورت تثبیت چنین کاری برای آن متصور شد خروج واردکنندگان از صف تأمین ارز نیمایی و کاهش آثار تورم انتظاری و سرعت بخشیدن به تأمین مواد اولیه تولیدات داخلی است که در صورت موفقیت بانک مرکزی در یکسانسازی این نرخها میتوان در میان مدت انتظار کاهش تورم در سایر بازارها را نیز شاهد بود.
به عبارت بهتر میتوان دریافت که اگر دغدغه تولیدکنندگان از نبود تأمین قطعات کمتر شود، جریان عرضه و تقاضا و تأمین مواد اولیه در مسیر منطقیتری قرار میگیرد به خصوص آنکه اگر تثبیت نرخ ارز به شکل نسبی نیز فراهم شدهباشد.
اما در سوی دیگر اگر همگرایی فعلی که برای دو روز گذشته فراهم شده ونرخ دلار نیمایی و بازار و سامانه سنا (نرخ اعلامی در صرافیهای مجاز) یکسان شده دوام دار باشد، حتماً طمع صادرکنندگان را در تأخیر عرصه یا تلاش برای ورود ارزهایشان از مسیرهای دیگر کاهش خواهد یافت. این موضوع نیز نقش مهمی دربازار ارز و بخش عرضه ایفا خواهد کرد. به این ترتیب که دلارهای مذکور میتواند به شکلی مستمر ارائه شود و بازار ارز را برای متقاضیان واقعی مطمئنتر کند. در صورت یکسانشدن سه نرخ ارز که هم اکنون به نامهای ارز نیما، ارز سنا و ارز آزاد موسوم هستند میتوان امیدوار بود که این بازار در مسیر عرضه و تقاضا با شوکها و بهانههای کمتری مواجه خواهد شد و همین موضوع نیز بیشک به تعدیل و دستکم تثبیت قیمتها کمک شایانی کند.
همچنین چهارمین اثر مثبت چنین تثبیتی در بازار ارز را بیشک در ناکامی دلالان و سوداگران خرد میتوان دید. ثبات فعلی در کنار نرخ سود بانکی میتواند نقش مؤثری در کاهش تقاضای کاذب و احساسی ایفا کند.
اما پنجمین اثر مثبت ادامه این روند خروج بیشتر دلارهای موسوم به خانگی است که به قصد سوداگری حبس شدهاند و میزان آن بر اساس برخی برآوردها از ۱۹ تا ۲۱ میلیارد دلار برآورد شدهاست.
آیا بانک مرکزی تا رسیدن به اهداف و آثار مثبت خواهد توانست این آرامش را در بازار ارز حفظ کند؟