مدتی است که گشایشی در روابط میان عراق جدید و عربستان صورت گرفته و به تازگی هیئتهای بلندپایه از هر دو طرف به کشورهای یکدیگر سفر کردهاند که آخرین مورد آن سفر عادل عبدالمهدی نخستوزیرعراق به ریاض است.
بر همگان مشخص و مسلم است که عربستان پس از آن گام در مسیر عادیسازی رابطه با عراق جدید گذاشت که از هیچ تلاشی برای مقابله با شکلگیری نظام سیاسی جدید دریغ نکرد و همه ابزارهای خود را در این زمینه به کار گرفت که آخرین آن تجویز تروریسم تکفیری با محوریت داعش به این کشور بود. به عبارتی میتوان گفت: عربستان نه از روی میل و رغبت بلکه از روی اجبار و ناچاری به عادیسازی رابطه با عراق جدید روی آورد و در صورتی که در آینده باز شرایط را مساعد ببیند یا تغییر و تحولاتی در ساختار قدرت در عربستان و یا در منطقه روی دهد باز به خانه اول بازخواهد گشت.
از این رو نگاه عربستان به بهبود روابط با عراق جدید کاملاً تاکتیکی است و هیچ مؤلفهای که بتواند روابط دو طرف را به صورت راهبردی و استراتژیک شکل دهد، دیده نمیشود. نظام سیاسی جدید عراق تکثرگرا است و در آن تلاش شده قدرت به گونهای باز توزیع شود که همه اقوام و قومیتهای حاضر در آن بتوانند در قدرت سهیم باشند و مشارکت داشته باشند. حال آنکه در عربستان درست برعکس تمرکز سنتی قدرت همچنان در خاندان سعودی حفظ شده و فقط طی کودتای خزنده تلاش میشود قدرت از نسل قدیم به نسل جدید به رهبری محمد بنسلمان منتقل شود.
با وجود اینکه هنوز محمد بنسلمان بر تخت سلطنت ننشسته، اما عملاً قدرت را در دست خود قبضه کرده و نه تنها در داخل به قلع و قمع مخالفان و رقبا پرداخته است بلکه درخارج نیز ضمن اتخاذ رویکرد توسعهطلبانه و اشغالگرانه همانند آنچه که در بحرین و یمن دیده میشود، به تازگی به ایجاد کودتای نظامی در کشورهای شمال آفریقا همچون سودان و لیبی دست زده است که امکان دارد به سایر کشورهای عربی مخالف و رقیب هم گسترش یابد. علاوه بر این، محمد بنسلمان به همراه محمد بنزاید در امارات و دیگر دستنشاندههای عربستان در بحرین و دولت مستعفی یمن گام در مسیر عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی گذاشته است، ضمن اینکه یکی از ستونهای اصلی طرحهای موسوم به ناتوی عربی و معامله قرن را تشکیل میدهد که در آنها تغییر نقشه خاورمیانه و ایجاد مرزبندیهای جغرافیایی جدید در دستور کار قرار گرفته است. بیتردید دولت و نظام سیاسی جدید عراق نمیتواند با چنین سیاستها و طرحهای توسعهطلبانه و ضدصلح همراهی کند، اما به نظر میرسد هدف اصلی عربستان و در رأس آن محمد بنسلمان از روند عادیسازی روابط با بغداد این است که عراق جدید را به این طرحها بکشاند و لذا در صورتی که نتواند در این مسیر موفق شود احتمال اینکه دوباره به رویکرد براندازی دولت و نظام سیاسی جدید عراق روی آورد دور از انتظار نخواهد بود و کاری که عربستان و شخص محمد بنسلمان در سودان کرد یا میخواهد در لیبی انجام دهد زنگ خطر را برای دیگر کشورهای عربی نیز به صدا در آورده است.