سرویس ورزشی جوان آنلاین: امید را میتوان در چهره تک تک بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران دید. حتی وقتی که سعی دارند جو را آرام کنند یا غیرمستقیم بگویند که انتظارات نباید بیش از حد باشد؛ امیدی که با وجود رفتارهای دوگانه مرد پرتغالی در مسیر جام ملتها، حتی در لابهلای کلمات پر تنش او نیز دیده میشد. آن هم در شرایطی که برخلاف روزهای منتهی به جام جهانی، این بار شاهد آن اتحاد و همدلی که باید بین مردم، مسئولان و تیم ملی نبودیم.
تیم ملی آنطور که باید راهی امارات نشد. هیچ چیز سر جای خودش نبود؛ نه احترام، نه برنامهها و نه حتی روند آمادهسازی، اما با وجود همه تنشها، با وجود همه درگیریهای لفظی بیموقع و با وجود همه ناآرامیهایی که بدون شک دودش به طور مستقیم به چشم تیم ملی میرود، هنوز میتوان امید به پایان حسرتی ۴۳ ساله را در چشمان مردم هم دید؛ امیدی که منتقدان به نوعی دیگر آن را به زبان میآورند و در قالب توقع از تیم ملی رو میکنند و موافقان کیروش و حامیان تیم ملی، به شکل امیدواری به تصویرش میکشند، اما به هر نام و به هر شکلی، میتوان امید به قهرمانی در جام امارات را به وضوح دید؛ امیدی که سرمربی پرتغالی تیم ملی آن را هدف مینامد؛ هدفی که تحقق آن وظیفهای سنگین است بر دوش مرد پرتغالی و شاگردانش.
نگاهها به جام این بار متفاوتتر از هر زمان دیگری است. شاید، چون تیم ملی در جام جهانی روسیه خوش درخشید و حالا همه از آن تیم انتظار نتایجی بهتر دارند؛ چراکه در جام ملتها خبری از پرتغال، اسپانیا یا آرژانتین نیست که باخت برابر آنها را بتوان قابل قبول تحلیل کرد. در این رقابتها تیمهایی حضور دارند که بدون شک نباید برابر آقای آسیا عددی باشند. شاید برای همین هم است که عموم، از مردم گرفته تا کارشناسان، از موافقان گرفته تا مخالفان، همه بر این باورند که تیم ملی میتواند به فینال برسد و از همین حالا و چهار روز مانده به آغاز جام ملتها، از نگاه مردم و کارشناسان، تنها حریف قابل توجه یاران کرش جز ژاپن در فینال این مسابقات نیست. البته نمیتوان منکر تواناییهای تیم ملی شد. همانطور که نمیتوان منکر شد که این تیم با ثبات، این بار بیش از هر زمان دیگری به جام نزدیک است. اما بدون شک این همه اطمینان و انتظار، بار سنگینی است روی شانههای بازیکنان و کار آنها را از لحاظ روانی سخت میکند. هرچند که کیروش بارها ثابت کرده که به خوبی میتواند با دیدگاههای روانشناسانه خاصی که دارد، سختترین شرایط را به اهرمی برای موفقیت تبدیل کند. درست مثل روزی که سرمربی کرهجنوبی سعی کرد با فشارهای روانی به ایران غلبه کند و مرد پرتغالی نیمکت ایران در مقابل همه آن پرحرفیها جوابی دندانشکن داخل مستطیل سبز به او داد.
حالا یک بار دیگر همه نگاهها به تیم ملی فوتبال است و به مردی که هشت سال روی نیمکت تیم ملی ایران نشسته و خوب میداند چشم ۸۰ میلیون ایرانی این بار انتظار تماشای بالا بردن جام را دارند و هیچ توجیهی را هم برنمیتابند؛ جامی که نه فقط برای ایران که برای خود کیروش هم بالا بردن آن اهمیت زیادی دارد؛ چراکه در صورت پایان همکاری با تیم ملی، میتواند از آن به عنوان نقطه اتکای کارنامه کاری خود در تیم ملی ایران یاد کند. حال آنکه جای خالی این جام میتواند همه هشت سال کارنامه کاری مرد پرتغالی در ایران را زیر سؤال ببرد و این بدون شک آن چیزی نیست که کیروش بخواهد.
تیم ملی برخلاف آنچه تصور میشود، کار خیلی سادهای هم برای کسب جام قهرمانی ندارد. خصوصاً که تیمهای آسیایی در جام جهانی نشان دادند که آنها هم پیشرفت کردهاند و حالا همان تیمها آمدهاند برای کسب جام و کنار زدن تک تک آنها بدون شک کار سختی خواهد بود، اما نه برای تیم ایران که بدون باخت راهی جام جهانی میشود و نه به اسپانیا و نه پرتغال اجازه عرض اندام را نمیدهد و مدت زیادی است که بر آسیا آقایی میکند. این تیم بدون شک حالا برازندهترین تیم است برای بالا بردن جامی که حسرت آن ۴۳ سال است که بر دل ایران مانده.