حدود ۲۰ روز از اعلام وااسفای وزیر آموزشوپرورش در افزایش گستره فعالیت مافیای آموزشی و ضربهای که بر پیکره تعلیم و تربیت میزنند. از طرفی ناتوانی خود از ادامه مبارزه با این سرطان متازتاز کرده نگذشته که خبری مبنی بر واگذاری یک مدرسه دولتی به یکی از پدرخواندههای قدیمی کنکور در رسانهها دستبهدست میشود. در متن این خبر آمده است مدرسه دولتی ایرانمهر که با امکانات آموزشوپرورش و پول ۴۰ هزار دانشآموز و معلم قرار بود سال جاری افتتاح شود، به علت عدم همیاری سازمان نوسازی در اختیار یکی از مؤسسات بزرگ کنکور قرار گرفت و این مؤسسه با پرداخت مابقی هزینهها این مدرسه را به نام شعبه هفت مدارس خود افتتاح کرد.
سال ۹۵ به دنبال حادثه سقوط ساختمان پلاسکوی تهران و شهادت چند تن از آتشنشانان فداکار در این حادثه، دانشآموزان و مدارس مناطق مختلف در شهرها و روستاهای کشور تصمیم گرفتند برای کاهش زحمت آتشنشانان و همراهی با آنها هزینهای که صرف ترقهبازی و آتشافروزی در چهارشنبه آخر سال میشود، صرف مدرسهسازی کنند. به طوری که تنها در منطقه ۱۱ شهرداری تهران ۴۰ هزار دانشآموز در این طرح شرکت کردند و آموزشوپرورش این منطقه به پاس این همکاری و به منظور فراگیری و نهادینهسازی این اقدام فرهنگی بازسازی مدرسه فرسوده «ایرانمهر» در خیابان آذربایجان را با هزینه فرهنگیان و دانشآموزان این منطقه در دستور کار قرار داد.
آموزشوپرورش نمکگیر مافیای خودساخته است!
اما نوسان بودجه عمرانی آموزشوپرورش در دو سال گذشته گریبان این پروژه را هم گرفت و آن را زمینگیر کرد تا بالاخره یکی از بزرگترین مؤسسات کنکوری کشور که در ادبیات رسانهای مدیران آموزشوپرورش از آنها با عنوان خوره تعلیم و تربیت یاد میشود این بار در کسوت منجی و خیّر مدرسهساز بقیه هزینههای ساخت و تکمیل مدرسه ایرانمهر را برعهده گرفت و بعد از تکمیل به نام شعبه هفت مدارس این برند کنکوری هفتم مهرماه افتتاح شد و مدیر این مؤسسه از سوی برخی مسئولان میانی آموزشوپرورش بابت داشتن قلب بزرگ و خیّری که دارد مورد تقدیر قرار گرفت. به استناد اطلاعات مندرج در سایت این مؤسسه کنکوری، مبلغی که توسط این مؤسسه برای تکمیل مدرسه ایرانمهر سابق هزینه شده است حدود ۸۰۰ میلیون تومان است؛ بنابراین مطابق قانون هر خیّر مدرسهسازی چه احداث صددرصدی و چه مشارکت در ساخت با دولت انجام دهد، میتواند نام مدرسه را تعیین کند که این مدرسه به اسم صاحب مؤسسه کنکوری نامگذاری شد.
مافیا برای مردم، امین آموزش و پرورش!
در جریان این اتفاق چند مسئله مورد توجه صاحبنظران و کارشناسان قرار گرفت که قابل تأمل است؛ اول اینکه در شاسی یادبود مراسم آغاز تخریب و بازسازی مدرسه مزبور امضای افراد زیر به چشم میخورد: اصغر فانی وزیر وقت، مهندس چهاربند، دکترعارف، پروفسور سرکار آرانی، دکتر اسدالله مرادی، دکترحافظی رئیس انجمن خیّرین مدرسهساز، کاظم قلمچی، ابراهیمی خیّر مدرسهساز و دکتر اسماعیل آذر.
یعنی مؤسسات کنکوری که به بدنه آموزشوپرورش چسبیدهاند و از ظرفیت آن تغذیه میکنند و بزرگ میشوند، به قول وزیر آموزشوپرورش مافیایی میشوند که زور کسی به حذفشان نمیرسد و در جریان پروژههای آموزشوپرورش هستند و میتوانند فرصتهای سرمایهگذاری یا بهرهبرداری در زمینههای گوناگون از تعلیموتربیت را بررسی کنند و این یعنی بدهبستان غیرقابلانکاری میان آموزشوپرورش و مؤسسات آزاد آموزشی وجود دارد. از سوی دیگر اگرچه ممکن است واکنشهای رسانهای برنامه مشترک آموزشوپرورش و مؤسسه کنکوری مزبور را برای مدرسه ایرانمهر سابق تغییر دهد با وجود این، بعید نیست واگذاری ایران مهر در قالب بسته حمایتی از بخش خصوصی و واگذاری مدارس دولتی به مؤسسان مدارس غیردولتی صورت گرفته باشد و سهم چند درصدی آموزشوپرورش را در ازای فعالیت این مؤسسات در مدارس تضمین کند.
مؤسسات کنکوری پدرخوانده یا دایه؟!
بنابراین به نظر میرسد هر جا حق و حساب قابلتوجهی از سوی این مؤسسات به آموزشوپرورش برسد، عنوان خیّر مدرسهساز میگیرند و هر جا سبیل آموزشوپرورش را چرب نکنند، میشوند مافیایی که بطحایی در مقابل رسانهها نسبت به آسیبهای آنها داد سخن میدهد و نسبت به برخورد با آنها ابراز ناتوانی میکند و از مردم و خانوادهها و رسانهها برای ریشه کنی آنها استمداد میکند.
از طرفی خبرهای غیررسمی نیز به گوش میرسد که سازمان مدارس غیردولتی مجوز فعالیت رسمی ۱۲ مؤسسه آموزشی در مدارس را برای برگزاری آزمونهای تستی و ادواری پیشرفت تحصیلی داده است و بنا به اذعان برخی مدیران آموزشوپرورش مانند عمادی معاون متوسطه این وزراتخانه قطع همکاری مؤسسات آموزشی با مدارس نه تنها در شرایط کنونی امکانپذیر نیست بلکه این همکاری جزیی از برنامه سند تحول است!
قهرمانسازی از وزیر به قیمت سلب آرامش مردم!
به نظر میرسد در دولت، بخشی از مسئولیت وزرا این است که ظرفیتهای مردمی تحت مدیریت خود را جذب کنند و در این راستا از خود قهرمانهای قابل اعتماد بسازند تا در مواقع ضروری دست دولت از کادری اینچنین کوتاه نماند. برخوردهای برخی اعضای کابینه در دولتهای یازدهم و دوازدهم این شائبه را تقویت میکند.
آموزشوپرورش نیز با توجه به مخاطبین گسترده خدمات خود از این دستور نانوشته مستثنی نیست و گویا بر همین اساس مشاوران بطحایی جنگ زرگری مافیا را راه انداختهاند که از وی قهرمان بسازند، وگرنه اگر مسئولان آموزشوپرورش واقعاً معتقدند که فعالیت مؤسسات آموزشی آزاد باعث اخلال در فعالیت آموزشی و تربیتی میشود، چرا با استفاده از اختیارات قانونی خود در مصوبه ۴۸۳ از جمله بند ۳ مجوز فعالیت برخی از این مؤسسات را باطل اعلام نمیکند و از نیروی انتظامی درخواست پلمب مراکز این مؤسسات را نمیکند؟ چرا آموزشوپرورش مؤسسات و گردانندگان این مؤسسات را با طرح شکایت به دادگاه نمیکشاند؟ چرا به جای نامه به رئیس صداوسیما به شورای نظارت بر صداوسیما، قوه قضائیه و مراجع قانونی شکایت نمیکند؟
در نهایت اقدام اخیر آموزشوپرورش مبنی بر واگذاری مدرسه ایرانمهر به یک مؤسسه کنکوری نه تنها باعث سرخوردگی دانشآموزان شرکتکننده در بازسازی آن خواهد شد، بلکه اعتماد فرهنگیان و خانوادهها و دانشآموزان از آموزشوپرورش را برای ادامه چنین برنامههای فرهنگی سلب میکند و این خسران بهاندازهای هست که نشود با پول آن را جبران کرد.