«از سال ۶۴ تاکنون روی ویلچر بود، از ناحیه یک دست و یک پا و کمر مشکل داشت، آن پایی هم که داشت ۸۰ ترکش در آن بود. سنگ صبور رزمندهها بود، استاد اخلاق برایمان بود، بزرگ طایفه بود، خلاصه همه چیز ما بود که رفت.»
اینها صحبتهای برادر جانباز شهید حاج حسین منجزی است که در حادثه تروریستی ۳۱ شهریورماه امسال در اهواز به شهادت رسید. حاج حسن منجزی برادر شهید به «جوان» گفت: ما در خانواده خودمان دو جانباز داریم، یک دورهای ما هر سه برادر، همزمان در جبهه بودیم، حاج حسین در عملیاتهای والفجر مقدماتی و خیبر حضور داشت و بعد از آن به عضویت رسمی سپاه درآمد. در عملیات والفجر ۸ حاج حسین جانباز شد. گلوله مستقیم به وی اصابت کرد، چهار ماه در بیمارستان بستری بود، دست راستش از آرنج و پای راستش از زانو قطع شد. وی درباره خصوصیات اخلاقی برادر شهیدش گفت: نمیدانم چطور بگویم که حاج حسین بعد از جانبازیاش دارای یک شخصیت معنوی خاص شد. یعنی طوری بود که در روستا و سطح شهر همه به ایشان نگاه دیگری داشتند، حتی مسئولان شهر و استان هم گاهی به ایشان مراجعه میکردند، حتی در اختلافات خانوادگی و قومی هم همه به نظر ایشان احترام میگذاشتند. مثلاً کسی بود که در موردی اصلا حاضر به اعلام رضایت نبود، اما وقتی حاج حسین رفت و از او خواست تا رضایت دهد دست حاج حسین را بوسید و گفت: به خاطر شما میبخشم و اعلام رضایت کرد، بین اقوام هم همینطور، همیشه نقش میانجی را داشت. میدانید در خوزستان گاهی بین اقوام مختلف اختلافاتی رخ میدهد که حاج حسین نقش شیخ و بزرگ اقوام را ایفا میکرد و معتمد همه بود. حاج حسین سه دوره عضو شورای روستا، رئیس شورای بخش و نماینده شورای بخش در استان بود، الان هم خیلیها از شهرهای مختلف به ما زنگ میزنند، میگویند فکر نکنید که فقط شما یتیم شدید، همه ما یتیم شدیم، حاج حسین برای همه پدر بود.
برادر جانباز شهید حاج حسین منجزی درباره روز حادثه گفت: صبح روز حادثه طبق معمول به دفتر محل کارم رفتم که دختر بزرگ حاج حسین تلفن کرد و با گریه گفت که پدرش امروز در مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز بوده و میگویند در آنجا تیراندازی شده، ما هرچه به بابا زنگ میزنیم جواب نمیدهد، وقتی فهمیدم حاج حسین به شهادت رسیده، اولین نفری بودم که پیکر مطهرش را دیدم، یک گلوله به گلویش اصابت کرده و یکی دیگر به سینه و قلبش خورده بود. وی افزود حاج حسین مظلومانه شهید شد، ابوالفضلگونه زندگی کرد و ابوالفضلگونه به شهادت رسید. اتفاقاً هنگامی که تروریستها شروع به تیراندازی کردند، مسئول امور ایثارگران سپاه خوزستان خودش را به حاج حسین میرساند و مقابلش میایستد تا جان او را حفظ کند که گلوله تروریستها به او هم اصابت میکند، هم خودش و هم حاج حسین به شهادت میرسند.
منجزی در باره پیامدهای حادثه اهواز گفت: نمیدانم کودک چهار ساله چه گناهی داشت که در این حادثه کشته شد، یا جانبازی که نمیتوانست راه برود چه گناهی داشت که باید هدف گلوله قرار بگیرد، ما هشت سال در مقابل دشمنان خارجی جنگیدیم، بیش از ۳۰ کشور از صدام حمایت میکردند، اما هیچ غلطی نتوانستند بکنند، امریکا هم هیچ غلطی نتوانست و نمیتواند بکند، ما میگوییم پیرو ولایتیم، میگوییم آلسعود، امریکا، اسرائیل و امارات هیچ غلطی نمیتوانند بکنند، هر چه از ما بکشند ما قویتر و مصممتر میشویم، این انقلاب با خون شهدا آبیاری میشود و بیمه میشود، دشمنان کور خواندهاند تا جان داریم از دین و نظام و کشورمان حمایت میکنیم.
مشروح این گفت: وگو در روزهای آینده در صفحه ایثار و مقاومت روزنامه جوان منتشر میشود.