آريا عظيمينژاد آهنگساز سريال پايتخت سابقهاي طولاني در كار روي موسيقي نواحي ايران و تلفيق آن با موسيقي مدرن دارد؛ موسيقيای كه توانسته مكمل موفقي براي موفقيتهاي پايتخت باشد و به نوعي هويت مستقلي هم براي خود تعريف كند. گفتوگوي «جوان» با اين هنرمند درباره ساخت موسيقي سريال پايتخت را ميخوانيد.
در سري پنجم سريال پايتخت به نظر ميرسد با توجه به تغيير جغرافيا شاهد تغييراتي در موسيقي هستيم.
بله، همچنان تم اصلي موسيقي مازندراني ثابت است و ردي از آن را در همه قسمتها مشاهده ميكنيم. طبق روند داستان، ما تركيب موسيقي مازندران را در موسيقي كشور تركيه و در بخشهاي انتهايي با موسيقي عربي مشاهده ميكنيم.
در بخشهاي مربوط به داعش آيا از سوي كارگردان درباره نشان دادن ريشههاي غربي داعش و ديده شدن آن در موسيقي مطابق آنچه براي مثال در فيلم «به وقت شام» انجام شد نيز صورت گرفت يا خير؟ چون براي مثال ما يك كاراكتر داعشي انگليسيالاصل هم در بخشهاي پاياني داشتيم.
راستش را بخواهيد در اين رابطه با من حرفي زده نشد. ما بيش از همه در ساخت موسيقي به جغرافيا توجه داشتيم و به طور عادي در بخشهاي مربوط به داعش، سرزمينهاي عربي موضوعيت داشتند، ضمن اينكه بسياري از صحنههاي فيلم در اين بخشها اكشن بود و ما مجبور بوديم تم دلهره، وحشت، مرگ و سوز و گداز كار را در نظر داشته باشيم تا تبديل به موسيقي فيلم شود، البته اين را بايد بگويم كه اولويت و دغدغه اصلي من موسيقي نواحي ايران است و در بخش پنجم سريال به فراخور داستان ما به موسيقي كشور تركيه و سوريه نيز ورود ميكنيم اما اين بخش كار به خصوص بخش تركيه براي من دغدغه كمتري ايجاد ميكرد چون تركيه روي موسيقي نواحي خود پژوهشهاي خوبي انجام داده است ولي ما در ايران همچنان نيازمند كار روي موسيقي نواحي هستيم و من ترجيح ميدادم داستان در داخل كشور ادامه پيدا كند، مثلاً در سيستان و بلوچستان يا كردستان چراكه اين به دغدغههاي موسيقايي من نزديكتر است. من به خاطر عرق مليای كه به كشورم دارم به اين مسئله مانند يك كار پژوهشي هم نگاه ميكنم و دوست دارم در جهت ارتقاي موسيقي ملي و معرفي آن به مردم سهمي داشته باشم. مردم ما حق دارند گوشهايشان به موسيقيهاي نواحي آشنا باشد و بيش از همه از هنر هموطنان خودمان بهره ببرند، البته معتقدم هنر مرز نميشناسد و هر كس در هر گوشه از دنيا ميتواند با موسيقي نقاط ديگر جهان ارتباط برقرار كند ولي ما به عنوان ايراني موظفيم به داشتههاي خودمان اهميت بدهيم و در جهت حفظ و معرفي و توسعه هنر ملي خودمان تلاش كنيم و در اين باره حساسيت داشته باشيم. ما در پايتخت حتي آنجايي كه تعقيب و گريز با داعش را داريم نيز گريزي به موسيقي مازندران ميزنيم.
كارگردان چقدر روي كار شما تأثيرگذار است؟
سيروس مقدم كارگردان متبحري است و كارش را خوب ميشناسد. او كارش را در تصوير خيلي خوب بلد است و ارزش موسيقي فيلم را هم خوب ميداند.
قسمتهاي پاياني سري پنجم مربوط به داعش تا حدودي دلهرهآور بود و اضطراب را به مخاطب القا ميكرد، آيا در پرداخت موسيقي سعي نكرديد قدري فضاي كميك فيلم حفظ شود تا براي مثال بچهها زياد كار را جدي نگيرند؟
اتفاقاً قرار بر اين بود كه آن سكانسها جدي گرفته شوند و براي همين هم ما به طور كامل اضطرابآميز بودن را پررنگ كرديم. آنجا ديگر اصلاً شوخي در كار نبود. قصد بر اين بود تا وحشت و رعبي كه داعش ايجاد ميكند القا شود. در برخي از بخشها ديگر جنبه طنز كاملاً كنار ميرود. براي مثال آنجايي كه در سري چهارم نقي معمولي كشتي را ميبرد و قهرمان ميشود حال و هواي ديگر مسلط ميشود و اقتضاي موسيقي ديگري ميكند. معتقدم پايتخت جاهايي فرحبخش ميشود، جاهايي غمگين و در بخشهايي تعليق دارد و لايههاي زيرين معنايي كه بار فرهنگي دارد در اين كار پررنگ است. كاراكترها حين سادگي دارند يك فرهنگ و سبك زندگي شرافتمندانه را ارائه ميدهند و مخاطب با فضا و مفاهيم كاملاً انساني مواجه است.
كار روي موسيقي پايتخت آوردهاي هم به لحاظ معنوي و دانش موسيقي براي شما داشت؟
من شش ماه روي بخش پنجم سريال پايتخت كار كردم و به نقاط كاملاً جذابي دست پيدا كرديم و قرار است به اميد خدا به عنوان يك كارپژوهشي و زنده از آن رونمايي كنيم. كار روي موسيقي متن سريال پايتخت در واقع به داشتههاي من اضافه كرد. ما كار مشتركي با اساتيد و موسيقيدانهاي كشور تركيه انجام داديم؛ كاري كه قابليت پژوهشي و تاريخي زيادي دارد. بخش زيادي از موسيقي سري 5 سريال را در استانبول ضبط كرديم و بخش مازندراني كار هم در ساري ضبط شد. براي اين موسيقي از حدود 15 ساز مختلف استفاده كرديم و البته بخشي از آن گروهنوازي و بخشي هم اركستر زهي بود كه از استانبول استرينگ - يك گروه معروف در استانبول كه كارشان نواختن سبكهاي تركي و عربي ويولن به صورت گروهي است- استفاده كرديم. اكثر سازهاي فولك اين كشور را ضبط كرديم چون در تركيه هم پراكندگي موسيقي مثل ايران است و بخشهاي مختلفي از موسيقي آناتولي و نغمات مختلف را ميشنويم و چندين مدل موسيقي فولك و محلي دارند. تقريباً ميتوان گفت سازي را جا نينداختیم؛ از سازهاي كاوال و سيپسي تا سورنا...
چه بازخوردهايي از موسيقي سريال پايتخت در سطح جامعه گرفتيد؟
من بيشترين بازخورد را در وهله اول از همكارانم وسپس از مردم گرفتم، چون مردم با كار ارتباط برقرار ميكردند و موسيقي هم روي آنها تأثيرگذار بود. سريال پايتخت چون كار خوب و موفقي است همواره براي من اين انگيزه را ايجاد ميكرد تا با جديت بيشتری كار كنم و از آن لذت ببرم. سريال پايتخت زندگي را نشان ميدهد و موسيقي هم همان زندگي است و مانند زندگي جاري است. من براي ساخت موسيقي هيچ محدوديتي براي خودم قائل نيستم. از طبيعت و فضاي زندگي الهام ميگيرم و استفاده ميكنم. براي مثال در يكي از سكانسها به ساز كوبهاي نياز داشتيم و من روي ميز با دستهايم آن را نواختم و استفاده شد.
قصد بيرون دادن آلبوم موسيقي سريال پايتخت را نداريد؟
چرا، به اميد خدا امسال آلبوم سريال پايتخت 5 را بيرون خواهم داد. اگر بشود چند سري قبلي را هم همراه اين آلبوم ارائه ميدهيم.