کد خبر: 886790
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۹
ما از قديم اهل صلح و آشتي بوده‌ايم
از قديم‌الايام، ايران و ايراني نويددهنده صلح و آشتي بوده است. شواهد زيادي از فرهنگ و ادبيات عامه در دست است كه نشان مي‌دهد پدران و پدربزرگان ما علاقه و تأكيد داشتند تا ميانه آدم‌ها را اصطلاحاً با هم خوب كنند و روابطشان را مثل گذشته‌ها دوباره برقرار سازند.
  نگار ثابتي*

از قديم‌الايام، ايران و ايراني نويددهنده صلح و آشتي بوده است. شواهد زيادي از فرهنگ و ادبيات عامه در دست است كه نشان مي‌دهد پدران و پدربزرگان ما علاقه و تأكيد داشتند تا ميانه آدم‌ها را اصطلاحاً با هم خوب كنند و روابطشان را مثل گذشته‌ها دوباره برقرار سازند. حتي معماري و شهر‌سازي سنتي و بومي تهران و ايران قديم هم يادآور چنين ادعايي است. كوچه‌هاي آشتي كنان كه به لحاظ كم عرض و باريك بودن به چنين نامي معروف بوده‌اند، معبرهايي كه با رد شدن از آنها، نگاه و برخورد حاصل مي‌شده و خواه ناخواه بساط حرف و سؤال و آشتي مهيا مي‌شده است.
ديوار كوتاه منازل كه محل سرك كشيدن گاه و بي‌گاه زنان و كودكان و بعضاً مردان به حريم حياط خانه بغلي بوده و از حال هم خبردار شدن نيز متعاقب آن پيش مي‌آمده و شايد هم نقشه‌ها و پا درمياني‌هايي براي آشتي دادن يك زن و شوهر، دو همسايه، دو دوست، دو باجناق يا دو جاري و... ! حتي همگي خوب به ياد مي‌آوريم كه اين فرهنگ زيبا و دلنشين در شعرهاي كودكي‌هايمان نيز نقش داشته است.
  آنان كه از آيين اسلام خارج مي‌شوند
چنين آموزه‌هايي از همان دوران در ذهن ما حك شده است. خوب به خاطر دارم عبارت قهر، قهر تا روز قيامت‌هايمان چند ساعتي بيشتر دوام نمي‌آورد و مدتي بعد با گفتن آشتي آشتي آشتي، با هم بريم تو كشتي و خوردن يك بستني غائله ختم مي‌شد. حتي در دين مقدسمان هم طبق گفته پيامبر اعظم (ص) آمده است كه اگر مسلماني بيش از سه روز با مسلمان ديگري در قهر به سر ببرد از آيين اسلام خارج مي‌شود.
  زندگي پيچيده در دنياي مدرنيزه
مي‌توان قبول كرد در زندگي مكانيزه، مدرنيزه و ماشيني امروز روابط نيز پيچيده شده است و انسان‌ها به سادگي ديروز نه زندگي مي‌كنند و نه فكر و نه عمل. مثلاً ممكن است براي گفت‌وگو در خصوص مسئله‌اي نه چندان سخت، مدت‌هاي زيادي حاضر نباشند وقت اندكي را صرف حل شدنش كنند، معمولاً يا به ديگران مي‌سپرند يا انكار مي‌كنند يا توجيه و دليل مي‌آورند كه نمي‌شود و فرصت نداريم و نبايد كه حل شود و...
  حس آرامش بخش آشتي شدن و آشتي دادن
تاريخ و تجربه ثابت كرده است گاهي دشمني و قهر ديرينه دو ملت را مي‌توان حل كرد، با اينكه نه زبان مشتركي، نه فرهنگ مشتركي، نه جغرافياي مشتركي و نه مشتركات ديگري وجود دارد، اما در يك چيز همه با هم اشتراك داريم، آن هم در انسان بودن، پس چطور مي‌شود كه با بهترين همشهري و هموطنمان نمي‌توانيم چراغ صلح و آشتي را باز هم سبز كنيم؟
مگر آن نيست كه جملگي از يك جنس و از يك خالق به وجود آمده‌ايم؟ چرا تنها بايد دنبال مناسبت بگرديم براي آشتي شدن و آشتي دادن؟ چرا فقط عيدها، ميلادها و روزهاي تعطيل فرصتي براي صحبت و گفت‌وگو پيدا مي‌كنيم؟ مگر نه اين است كه طبق قول مولا علي هر روزي كه كار نيكي در آن انجام شود عيد است؟ مگر نه اين است كه داشتن روابط مثبت و خشنودكننده در سلامت جسم و روحمان تأثير شگرفي دارد و اميد به زندگي و موفقيت در كار و تحصيل و زندگي را افزايش مي‌دهد؟ چقدر شيرين بوده است روزهايي كه بعد از اقدام براي آشتي شدن و آشتي دادن حس خوب و آرامش‌بخشي داشته ايم و شب راحتي را تا صبح گذرانده‌ايم!
 
*مردم‌شناس

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها