
خندههاي تلخ محمد حسننژاد، نماينده مراغه در مجلس بر مجادله لفظي علي دايي و علياکبر طاهري در برنامه دوشنبه شب نود گوياي فاجعه مديريتي حاکم بر فوتبال کشورمان است، ورزشي که آنقدر سوءمديريت و فساد دارد که حتي مهدي تاج که روزگاري سعي در انکار آن داشت، امروز به صراحت فساد در فوتبال را تأييد ميکند، اما چه شده که فوتبال ايران به شرايط امروز رسيده است. شرايطي که اسطوره فوتبالش در مجادله لفظي بامدادي روي آنتن تلويزيون یک مدير را متهم به دروغگويي و رياکاري ميکند و آن سوي خط هم مديرعامل سابق پرسپوليس همان حرفها را تحويل دايي ميدهد تا نماينده مجلسي که به عنوان مهمان سوم روي خط تلفن برنامه آمده، تأسف خود را از اين وضعيت بيان کند. البته مجلسيها براي سروسامان دادن به اين شرايط وعده دادهاند که با جديت به مسائل مالي و مديريتي استقلال و پرسپوليس ورود کنند و نسبت به پروندههاي مختلف اين تيمها در فيفا و همچنين حيف و ميلهايي که از حساب بيتالمال صورت ميگيرد، تحقيق و تفحص لازم را انجام دهند. ورود بهارستان به اين مسئله اگرچه قابل تقدير است، اما با اين حال نگاهي به کارنامه مجلس در پروندههاي سابق نشان ميدهد که زياد نميتوان به چنين طرحهايي دل بست.
چهار سال پيش بود که مجلس پرونده فساد در فوتبال را به جريان انداخت، پروندهاي که به خوبي و با مستندات کافي، زواياي پنهان فساد گسترده در فوتبال را افشا کرد، اما اين پرونده سرانجامي نداشت و پس از قرائت در صحن علني مجلس با ورود نمايندگان جديد، اين روزها در بايگاني مجلس خاک ميخورد، بدون اينكه با ارجاع دادن اين پرونده به قوه قضائيه با متهمان آن برخورد شود. در چنين شرايطي ورود دوباره مجلسيها به فوتبال و تأکيدي که يکي از نمايندگان روي آنتن برنامه نود دارد با آن سابقه کمتر کسي را به بهبود اين شرايط اميدوار ميكند. با وجود اين، اما به نظر ميرسد براي مبارزه با فساد در فوتبال بايد با حمايت از تحقيق و تفحص مجلس، اجازه نداد اين پرونده به سرنوشت پرونده فساد در فوتبال دچار شود. بديهي است گسترش فساد و حيف و ميل گستردهاي که از بيتالمال در فوتبال رخ ميدهد به دليل عدم نظارت و برخورد با متهماني است که با وجود داشتن پروندههايي سنگين، همچنان در فوتبال حضور دارند و نهادهاي بازرسي و قضايي ارادهاي براي برخورد با آنها ندارند.
اين حاشيه امنيت براي چنين مديراني کار را به جايي رسانده که آنها بهرغم کارنامه ضعيفشان و هزينههاي زيادي که به فوتبال تحميل کردهاند، طلبکارانه برابر اتهامات زيادي که متوجه آنهاست، موضع ميگيرند. نمونه چنين مديراني علياکبر طاهري است، مديرعامل سابق پرسپوليس که ماجراي گولچ، بازيکن اوکرايني و محروميت مهدي طارمي تنها بخشي از هزينههايي است که در دوران وي به باشگاه پرسپوليس تحميل شده است. بنابراين وقتي وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال چنين مديراني را بازخواست نميکند، اين مدير به خودش اجازه ميدهد در برابر اتهامات سنگيني که درباره حيف و ميل بيتالمال متوجه اوست، اعلام برائت کند و طلبکارانه سؤالکننده را به چالش بکشد.
نمونه مديراني مانند طاهري را که هيچگاه حاضر به قبول سوءمديريتهايشان در فوتبال ايران نبودهاند ميتوان بيشمار ديد، مديراني که با توجه به بيتفاوتي نهادهاي نظارتي و البته مسئولان بالادست خود نسبت به فسادي كه در مجموعه تحت مديريتشان ديده ميشود با جابهجايي متهم و شاکي، به دنبال فرافکني هستند. در چنين شرايطي است که به نظر ميرسد مجلس بايد با عزم بيشتري نسبت به پرونده فساد در فوتبال، پاي طرح تحقيق و تفحص از دو باشگاه استقلال و پرسپوليس که سالانه هزينههاي چندده ميلياردي از بيتالمال دارند، بايستد و نسبت به اصلاح وضعيتي که فوتبال گرفتار آن است، اقدام کند. به هر حال روزي بايد ترمز فساد در فوتبال كشيده و از مديران آن با توجه به عملکردي که داشتهاند، پاسخ خواسته شود. به طور قطع برخورد با سوءمديريتهاي رايج در فوتبال که هزينههاي ميلياردي را از جيب بيتالمال بيرون ميريزد، سبب ميشود تا مديري مانند مديرعامل سابق پرسپوليس به خودش اجازه ندهد روي آنتن برنامه زنده تلويزيوني از پاسخگويي فرار کند و به عنوان يک مدعی خط و نشان بکشد، اتفاقي که با خندههاي تلخ نماينده مراغه همراه شد و حاکي از فاجعهاي بود که اين روزها فوتبال ايران با آن درگير است.