اين روزها شاهد تشييع پيکر 54 شهيد ژاندارمري بوديم. اين شهداي والامقام در منطقه زبيدات و پس از پذيرفته شدن قطعنامه 598 در سال 1367 به درجه رفيع شهادت نائل گرديدند. همزمان با تشييع پيکر مطهر شهداي ژاندارمري، جمعه گذشته خبر رسيد که هشت نفر از مأموران مرزباني ناجا در منطقه شمالغرب کشور هدف حمله گروهکهاي تروريسي قرار گرفتند و مثل شهداي ژاندارمري تا آخرين قطره خون خود مقاومت کردند و در نهايت به مقام شهادت نائل آمدند. بايد از خود بپرسيم، چرا پس از گذشت قريب به 30 سال از شهادت نيروهاي ژاندارمري که با چند تکه استخوان و پلاک به آغوش خانودههاي خود بازگشتند، اين همه مورد اقبال مردم قرار گرفتند؟ به نظر ميرسد که اين اقبال عمومي به مقام شهيد و شهادت دو دليل عمده داشته باشد. علت نخست بهخاطر ويژگيهاي فردي شهيد ميباشد. مقام شهيد در متون ديني ما بس رفيع است. شهيد در کنار انبيا و اوليا عليهمالسلام، ميتواند ديگران را شفاعت کند. خداوند متعال در چند جاي قرآن کريم تأکيد دارد که شهيد زنده و در نزد پروردگارش متنعم است. در قرآن کريم بالاترين مقام و درجه از آن شهيد است.
دومين علت بهخاطر ويژگيهاي سياسي و اجتماعي جايگاه شهيد و شهادت است. شهيد جزو قدرت ملي و اقتدار جمهوري اسلامي ايران محسوب ميشود. شهدا مختص گروه خاصي نيستند، بلکه متعلق به همه آحاد جامعه ميباشند به همين خاطر همه اقشار جامعه در تشييع پيکر مطهر اين شهدا حضور دارند، چراکه شهدا براي امنيت همه مردم، مهمترين سرمايه خود را که جانشان است، فدا کردند.
بر همه ما نيروهاي انتظامي واجب است که ياد اين شهدا را زنده نگه داريم و بهترين روش براي زنده نگه داشتن ياد اين شهداي عزيز، اين است که مهمترين درس و پيام آنان که درس ايثار و فداکاري است را در خود نهادينه کنيم. آنها جان عزيز خود را براي آرامش و امنيت ديگران فدا کردند، ما نيز خالصانه و براي رضايت خداوند وقت خود را براي آسايش و آرامش همنوعان خود هزينه کنيم و با شهداي تازه تفحص شده ژاندارمري و شهداي مظلوم مرزباني شمالغرب كشور عهد و پيمان ميبنديم كه راه و آرمان آنان را ادامه ميدهيم.
*معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي تهران بزرگ