
روخواني سعد حريري از مشق سعوديها در تلويزيون العربيه و استعفاي او از نخستوزيري لبنان در شرايطي كه ايران را به دخالت در مسائل لبنان متهم كرده و مدعي به كارگيري اسلحه حزبالله عليه لبنانيها يا سوريه شده است، بازتاب قابل توجهي در مقايسه با استعفاي يك نخستوزير كه در تمامي كشورها ممكن است اتفاق بيفتد، در پي داشته است. حريري مدعي شده است كه ايران و نيروي تحت حمايت آن يعني حزبالله، اداره كشور لبنان را غيرممكن كردهاند.
سناريوي حريري را به طور قطع بايد يك قطعه از پازل نقشه راه امريكاييها براي مديريت روند تحولات منطقه غرب آسيا دانست كه به دليل دخالت و نقش بارز سعوديها در اين سناريو كه همزمان بازي در دو ميدان عراق و لبنان را دنبال ميكنند، اهدافي فراتر از عرصه سياسي لبنان دارد.
امريكاييها كه تمامي راهبردهاي خود عليه ايران و جبهه مقاومت را شكستخورده ميبينند، در روزهاي اخير در دو عرصه متمركز شدهاند، يكي تشديد تحريمها عليه ايران و حزبالله و ديگري مداخله در تعاملات منطقهاي براي مهار رشد و گسترش روزافزون نفوذ ايران در منطقه، در عرصه تحريمها اگرچه خط زنجير تصويب تحريمهاي اقتصادي كاخ سفيد و كنگره عليه ايران تمامي نداشته و با عبور از برجام هر روز بند جديدي به تحريمهاي گذشته افزوده ميشود، اما آنها احساس ميكنند كه تحريمهاي اقتصادي و نظامي كارايي لازم را نداشته و بر فرض اثرگذاري نتيجه آن در كوتاه مدت ملموس نخواهد بود و بنابراين تأثيري بر تغيير راهبرد ايران و مهار نفوذ ايران در منطقه نخواهد داشت، ضمن اينكه بر خلاف تصور و برنامهريزي آنها اين تحريم هاي جديد نتوانست هيچ چالش يا تحولي را در عرصه ميداني اقتصاد ايران ايجاد كند و در نقطه مقابل راهبرد ايران براي تلاش براي حذف دلار از تعاملات اقتصادي با همسايگان و ديگر كشورها، عملاً سلطه امريكا در تأثيرگذاري بر سياستهاي ايران از طريق تحريمها را از بين خواهد برد و امريكا باقي ميماند با فهرست بلندي از تحريمها كه بيشتر خود امريكاييها و متحدانش را متضرر خواهد كرد و طبعاً اين روند البته اگر با عملياتيسازي اقتصاد مقاومتي همراه شود، امريكاييها را در اين عرصه خلع سلاح ميكند.
اما سناريوي تشديد چالش منطقهاي كه از هفتههاي قبل با به روزسازي و تمركز بر موضوع عراق و تلاش براي جداسازي عراق از ايران و نزديك ساختن اين كشور به عربستان در جريان سفر تيلرسون و العبادي به عراق آغاز شده بود، اين بار با سناريوي استعفاي حريري نخست وزير لبنان در رياض و با متهمسازي ايران به دخالت در امور داخلي لبنان، دنبال شد. فارغ از اتهاماتي كه سعد حريري نسبت به ايران و حزبالله در اين نسخه مكتوبي كه مثلث رياض، تل آويو و واشنگتن برايش نوشتهاند، روا داشته است، از آنجاييكه امريكاييها سرمايهگذاري وهزينههاي دهها هزار ميلياردي را كه در سالهاي اخير در منطقه متحمل شدهاند، از دست رفته ميبيند، ايجاد بحران در منطقه با هدف مهار قدرت و نفوذ ايران براي آنها در اولويت قرار گرفته است، به ويژه آنكه الحاق نزديك نيروهاي سوريه و عراق در ابوكمال و حركت قريب الوقوع نيروهاي ارتش سوريه و متحدينش به سمت رقه، تنها پايگاهي كه امريكاييها براي خود ساختهاند، عملاً اندك نفوذ امريكاييها در سوريه براي امتيازگيري آتي را نيز از آنها سلب خواهد كرد.
در اين سناريو امريكاييها چند هدف را دنبال ميكنند
-1 بهرهگيري از چالشهاي قومي و طايفهاي براي فتنه گريهاي منطقه اي
-2 ائتلافسازي منطقهاي با محوريت صهيونيستها و شيخ نشينهاي منطقهاي عليه ايران
-3 خط تفرقه در ميان شيعيان و اهل سنت عراق با محوريت سعوديها
-4 بهرهگيري از ظرفيت رقابتهاي سياسي در كشورهايي نظير عراق و لبنان، براي مهار نيروهاي مقاومت كه در ماجراي سعد حريري در لبنان يا فشار براي خلع سلاح حشدالشعبي در عراق بروز يافته است.
-5 ميدان دادن به صهيونيستها براي اقدامات محدود نظامي عليه سوريه و لبنان با هدف ايجاد واكنشهاي اجتماعي عليه اقدامات حزبالله در لبنان و سوريه وعقب نشاندن ايران.
مبتني بر اين سناريو؛ امريكاييها براي شكل دادن به اجماع بينالمللي عليه ايران، تهديدات منطقهاي ايران را براي متحدين منطقهاي و بينالمللي خود برجستهسازي مينمايند. همراهي برخي كشورهاي اروپايي به خصوص انگليس و فرانسه و مشروط كردن تعاملاتشان با ايران به پاسخگويي ايران در مسائل منطقه را بايد در اين چارچوب ارزيابي كرد.
شرايط مذكور درعين تهديد نمايي واجد فرصتهاي ذيقيمتي براي جبهه مقاومت است، بنابراين ضمن پيگيري راهبردهاي عملياتي در ميدانهاي سوريه، عراق و... كه چشم انداز پيروزي در آنها كاملاً روشن است، عرصه ديپلماسي نيازمند رفتار عقلايي و هوشمندانه والبته فعال است.
مقام معظم رهبري در ديدار اخير آقاي العبادي نخست وزير عراق ضمن تأكيد بر ضرورت هوشياري مردم و مسئولان اين كشور نسبت به«مكر امريكاييها» در ديدار آقاي پوتين رئيسجمهور روسيه با پيش بيني تحولات مذكور و اشاره به اينكه، امريكاييها درصدد هستند كه در همه مسائل منطقه و جهان دخالت كنند و براي اين كار، روي مسئولان ضعيف برخي كشورها، حساب باز كردهاند، يادآور ميشوند: امريكاييها متأسفانه به ياغيگري خود ادامه ميدهند كه بايد با تكيه بر عقل و استفاده از راههاي صحيح با آنها برخورد شود.