فاطمه زندي
حضرت علي(ع) در كلامي بسيار نغز و زيبا ميفرمايند: «فرصتها همچون ابرها در گذرند.» اين فرمايش اميرالمؤمنين(ع) هشداري به همه ماست كه فرصتها را به راحتي از دست ندهيم. در واقع فرصتها همچون ابرهايي هستند كه بايد با برنامهريزي درست آنها را بارور كنيم تا ببارند. ابرهاي عمر ما اگر بدون باران بگذرند نبايد انتظار هيچ رويشي را در زندگيمان داشته باشيم. خداوند به انسان كه اشرف مخلوقات است استعدادها و تواناييهاي بالقوهاي هديه كرده است و در راستاي اين استعدادها، انسانها خواستهها و اهداف متفاوتي را براي خود برميگزينند. از سوي ديگر تنها مهلت محدود و نامشخصي با عنوان عمر در اختيار انسان قرار گرفته است. اگر از عمر كه ارزشمندترين سرمايه انسان است، به نحو احسن بهرهبرداري نشود نه تنها فرد به خواستهها و آرزوهايش نميرسد بلكه استعدادها و تواناييهايي كه خدا به او ارزاني داشته نيز تلف ميشود. بسياري از ما به خيال اينكه فرصت و زمان كافي براي رسيدن به اهدافمان را در اختيار داريم بدون هيچ برنامهريزي و نظمي غرق در روزمرگيهاي خود ميشويم و بدون آنكه ارزش وقت را بدانيم با بيبرنامگي جلو ميرويم. بارها پيش آمده است كه در پايان روز از تلنبار شدن كارهاي انجام نشده خود احساس ناراحتي عميقي كردهايم يا براي رسيدن به يك خواسته مهم روزها سختي فراواني كشيده و شبها را در رؤياي رسيدن به هدف و خواستهمان به سر بردهايم اما سرانجام دست از پا درازتر نه تنها در رسيدن به خواستههاي خود موفق نبودهايم بلكه از ساير برنامهها نيز عقب ماندهايم. در نهايت سردرگم و بدون آنكه علت شكستمان را دريابيم خود را مستحق رسيدن به خواسته مدنظر نديدهايم و با حذف آن از ليست خواستههايمان، مأيوسوار به شرايط موجود تن دادهايم. اگر كف روي آب را كنار بزنيم و به عمق ماجرا نگاه كنيم ميبينيم كه شرط اساسي براي رسيدن به خواستههايمان، برنامهريزي و نظم است. در اين زمينه به سراغ دكتر اصغر كيهاننيا، مؤلف، نويسنده، مترجم، روانشناس و مشاور خانواده رفتيم تا سيري در دنياي نظم و برنامهريزي كه از ملزومات اصلي موفقيت است، داشته باشيم. گفتههاي دكتر كيهاننيا را در ادامه ميخوانيد.
هدف و برنامهريزي؛ دو لبه يك قيچي براي رسيدن به موفقيت
هيچ موفقيتي رايگان بهدست نميآيد و به طور حتم هرموفقيتي بهايي دارد. هركسي كه نخواهد اين بها را بپردازد نبايد انتظار داشته باشد به موفقيت برسد. همه انسانها آرزو دارند و درباره آن هم صحبت ميكنند ولي بسياري نتوانستهاند اين آرزو را به يك هدف مشخصي تبديل و آن هدف را دنبال كنند. اين دسته از افراد در راههاي متفاوتي قدم برميدارند و مدتها سرگردان ميمانند. تنها راه نجات از اين سرگرداني اين است كه بايد يك هدف را در راستاي آرزوي خود تعيين و روي آن تمركز کرد. از طرفي براي رسيدن به اهداف مورد نظرمان، برنامهريزي مهمترين و جديترين نقش را ايفا ميكند. كساني كه برنامه را نميشناسند و بالطبع براي اهدافشان برنامهاي ندارند موفقيتشان تصادفي است و بيشتر افرادي كه به شانس و اقبال اعتقاد دارند يا به پارتي، رابطه و ضابطه متوسل ميشوند آدمهايي هستند كه موفقيتشان نسبي است ولي كساني كه برنامه دارند و برنامهريزي خود را جامه عمل ميپوشانند قادرند به اهداف خود برسند.
هيچ بهانهاي براي كمبود وقت پذيرفتني نيست
اگر مدام به بهانه كمبود وقت كارهاي خود را عقب بيندازيم و كمكاري خود را توجيه كنيم هيچگاه به موفقيت دست نمييابيم. اين در حالي است كه ما زمان زيادي در اختيار داريم و تنها نحوه استفاده صحيح و مناسب از آن را نميدانيم و هيچ بهانهاي براي كمبود وقت پذيرفتني نيست. به عنوان مثال يك روز كامل 24 ساعت است. هشت ساعت آن صرف خواب ميشود و چهار ساعت آن هم براي نظافت، غذا خوردن و اياب و ذهاب ميرود و اگر هم شاغل باشيم، هشت ساعت ديگر صرف اشتغال ميشود. در نهايت چهار ساعت اضافه ميآيد كه زمان كمي نيست و ميتوانيم آن را صرف برنامه مورد نظرمان براي رسيدن به هدف كنيم. بنابراين برنامهريزي يعني اينكه از اوقات 24 ساعتي كه در اختيار داريم چگونه بتوانيم حداكثر استفاده را كنيم تا به موفقيت برسيم.
يك هدف و برنامه خوب چه مشخصاتي دارد؟
در درجه اول هدفمان بايد مورد علاقه ما باشد چراكه هركاري كه بدون علاقه و رغبت شروع شود نيمهتمام ميماند. از طرفي برنامهمان بايد با امكانات ما هماهنگ باشد و در آن توانايي لازم را داشته باشيم. در انتخاب هدف و برنامه بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه انتخاب هدفمان ناشي از چشم و همچشمي نباشد. در قدم بعدي براي رسيدن به اين هدف، احتياج به اراده داريم و بايد روي اراده خود كار كنيم. در مبحث برنامهريزي براي رسيدن به يك كار بزرگ اين صحبت به ميان ميآيد كه براي رسيدن به آن نبايد از آن ترسيد بلكه بايد آن را تقسيم به كارهاي كوچكتر كرد و به صورت پله پله به آن هدف بزرگ دست پيدا كنيم. وقتي كار بزرگ تبديل به كارهاي كوچك شود، كار را براي برداشتن قدم تسهيل ميكند. براي جابهجايي كوه بايد از ريگهاي اوليه و كوچك شروع كنيم.
عدم آگاهي از ارزش زمان، علت بيبرنامگي ماست
مادامي كه ما ارزش وقت را نشناسيم به اهميت برنامهريزي پي نميبريم. اينكه ميگويند وقت باارزشتر از طلا است درستي اين گزاره را حكايت ميكند كه طلا را مجدداً ميشود بهدست آورد اما زمان هنگامي كه از دست رفت به هيچ وجه قابل بازگشت نيست و نميتوان دوباره آن را بهدست آورد. در واقع براي رسيدن به هر هدفي ما مجبوريم اوقات 24 ساعت خود را برنامهريزي كنيم. من در كتاب «راز موفقيت در بازار كار» نوشتم كه ما بايد كار و برنامه فرداي خود را شب قبل بنويسيم. حتي اگر چندين كار براي انجام داريم همه را بنويسيم. اين كارها حتي شامل تلفن زدن به دوست، فاميل يا احوالپرسي از خويشاوندان هم ميشود. وقتي فرداي آن شب اين كارها را انجام داديم جلوي هر كدام ضربدري بكشيم و هركاري كه مانده است را به روز بعد انتقال دهيم. تمام افرادي كه موفق هستند هميشه يك دفترچه كوچك دارند و تمام مدت كار روزانه خود را مينويسند تا آنها را انجام دهند. بنابراين تا زماني كه ما به ارزش وقت پي نبريم، نميتوانيم به آرزو و هدف خود برسيم.
برنامهريزي غيرمعقول موجب دلزدگي ميشود
كمالگرايي يا كمالطلبي بيش از حد در برنامهريزي باعث ميشود زندگي حالت روباتيك و ماشيني به خود بگيرد و باعث متواري شدن و دلزدگي ما از برنامهريزي شود. حتماً بايد در برنامه خود جايي براي تفريح باز كنيم. بايد براي رفتن به سينما، پارك، كوه و تفريحات در آخر هفته يا در زمان مقتضي اين سهم را قائل شويم و كساني كه بيمار كار هستند و براي تفريح خود سهمي قائل نميشوند، در اجراي برنامه خود با مشكل روبهرو ميشوند و در نهايت سبب دلزدگي آنها ميشود. افرادي كه در برنامهريزي بيش از حد كمالطلب يا كمالگرا هستند ممكن است زندگيشان حالت ماشيني پيدا كند كه مورد پسند هيچ كس نيست و حتي باعث ايجاد ذهنيت بد نسبت به برنامهريزي در ساير افراد شود.
انضباط كودكان، معلول رفتار والدين است
ما ايرانيان دچار افراط و تفريط هستيم. به يك نفر گفتند به لبه بام نرو، تا حدي به عقب رفت تا از آن طرف بام افتاد. در سالهاي اخير مادران معني محبت به فرزند را اشتباه متوجه شدهاند و به يكباره دست به سينه و خدمتكار در اختيار كودكان خود قرار گرفتهاند. در حالي كه مادر وظيفه دارد بين ميل و حق فرزند خود تفاوت قائل شود و هرگز تسليم ميل بيجا و ناخواسته فرزند خود نشود. همين تفاوت كوتاه است كه به كودكان معناي نظم، برنامهريزي و مسئوليتپذيري را ميآموزد.