شاهد توحيدي
حجتالاسلام والمسلمين محمدحسن رحيميان از ياران ديرين امام خميني از بدو آغاز نهضت اسلامي است. وي پس از تبعيد رهبركبير انقلاب به نجف، به شوق ديدار آن بزرگ، ايران را ترك كرد و سالها در جوار ايشان به انجام فعاليتهاي تحصيلي- مبارزاتي خود اشتغال داشت. رحيميان پس از پيروزي انقلاب اسلامي و با عنايت به اعتمادي كه رهبر انقلاب به وي داشت، در دفتر ايشان مشغول به كار شد و تا پايان حيات امام به اين خدمت تداوم بخشيد. از اين رو و با لحاظ اين سابقه طولاني، وي يكي از راويان و شارحان شاخص منش رهبر كبير انقلاب اسلامي است. حجتالاسلام والمسلمين رحيميان به فاصلهاي اندك پس از ارتحال امام خميني و در تبيين منش آن بزرگوار، دست به تأليف كتاب «درسايه آفتاب» زد. وي در ديباچه اين اثر آورده است: «عظمت شخصيت حضرت امام، بسان كوهي بود بسيار بزرگ كه قله رفيعش در وراي ابرهاي طبيعت، سر به آسمان معنويت و عبوديت حق سائيده و با پيوند به سرچشمه لايزال هستي، اعماق وجودش از زلال معرفت، سيراب و از گستره پيرامونش، چشمهسارهاي حكمت، جاري و تشنه كامان آب حيات را سرمست شوق وصال نمود.
عظمت شخصيت امام و عمق و گستردگي آن حتي براي نزديكترين افراد و برجستهترين شاگردان ايشان قابل دسترسي و شناخت دقيق نبود و كسي را هم ياراي چنين ادعايي نيست. با اين همه هركس متناسب با درك و ظرفيت خويش و از زاويهاي آن هم در بعد ظاهري و اثباتي، قطرهاي از درياي حكمت و فرزانگي امام را چشيده است و با جمعآوري اين قطرهها است كه جويبارهايي از آن درياي فضيلت براي تشنهكامان تاريخ و نسلهاي آينده، جاري ميشود.»
حجتالاسلام رحيميان در بخشي ديگر از اين ديباچه، به معرفي اثر «درسايه آفتاب»پرداخته و مينويسد: «هرچند اين بنده ناچيز بيش از نيمي از عمرم را بسان خاري، نزديك و در كنار گل بيخار وجودش سر كردم ولي به دليل عدم قابليت، كمتر از طراوت و زيبايي ملكوتياش بهرهمند شدم و بيگمان آنچه از او نصيبم شد قطرهاي بود از دريا و در عين حال آنچه از اين قطره درك و احساسم با قلم شكسته در قالب الفاظ ناقص ميآيد بازهم قطرهاي است از دريا! به هرحال از آنجا كه تمام كارها، حركتها و گفتارها و حتي سكوتهاي امام- هرچند جزئيترين آنها- درسهايي است عميق و پرمعني و نمودهايي است از حكمت الهي و روح ملكوتياش كه به همه پيروان و عاشقانش تعلق دارد از اين رو هركس آنچه را از امام ديده و شنيده بايد در اختيار همگان قرار دهد و از طرفي تذكر و اصرار برخي از دوستان در زمان حيات امام و بعد از آن نويسنده را بر آن داشت تا بهرغم درك قاصر و ديد محدود و عدم يادداشت به موقع و روزانه تمام خاطرات و مشاهدات كه موجب فراموشي آنها شده يا آنچنان دقيق به خاطر نمانده كه قابل استناد باشد فقط به تحرير آن قسمت اندكي كه جسته و گريخته بهطور مستند يادداشت كرده بودم مبادرت ورزم. بنابراين آنچه در اين مختصر آمده است هرگز نميتواند معرف شخصيت والاي حضرت امام باشد بلكه فقط گوشهاي است از داستان آشنايي ناقص نويسنده با ايشان و خاطراتي چند از آنچه خود مستقيماً شاهد و مرتبط با آنها بودهام و جزدر چند مورد كه از مرحوم آيتالله شهيد حاجآقا مصطفي نقل كردهام، از نقل صدها خاطرهاي كه از ديگران شنيدهام، خودداري كردهام به اين دليل كه نقل بدون واسطه از اعتبار و دقت بيشتري برخوردار است و به اين اميد كه ديگران نيز آنچه را خود شاهد بودهاند تحرير نمايند تا انشاءالله مجموعهاي كامل از خاطرات مستند كه بيانگر مجموعه سيره زندگي امام باشد براي رهروان و پيروان امام فراهم گردد. البته در اين مجموعه از ذكر پارهاي از خاطرات به دلايل سياسي و برخي به دليل عدم رضايت امام و برخي نيز به خاطر تكرار موارد مشابه آن در خاطرات ديگران خودداري شده است.
اميد مخلصانهام از درگاه خداوند منان آن است كه مصداق «شرالناس خدامنا» نباشم و صميمانه در پيشگاه مقدسش مسئلت مينمايم كه ما را با او و بسيجيان مخلصي كه چه بسا او را هرگز از نزديك نديده بودند ولي راه هزار ساله را يك شبه طي كرده و در او ذوب شدند و با اشارهاش به مقام شهود و شهادت راه يافتند و به اوليا و مقربان درگاه احديت پيوستند محشور فرمايد.» چاپ جديد «درسايه آفتاب» از سوي انتشارات شاهد متعلق به بنياد شهيد و امور ايثارگران منتشر شده و با تصاويري كمتر ديده شده از رهبر كبير انقلاب در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.