به گزارش فارس، در روزهاي اخير بحث بحراني بودن يا نبودن بانكهاي كشور مطرح و پاسخ و واكنشهايي هم در بر داشته است. حسن روحاني، رئيسجمهور در پاسخ به پرسش فارس وجود بحران بانكي در كشور را از بيخ و بن منكر شد. بانك مركزي هم به كساني كه درباره ورشكستگي بانكها صحبت ميكنند، هشدار شديدي داد. براي درك بهتر در كنار اظهارات شفاهي يا كتبي مسئولان، بررسي آمارهاي بانك مركزي و صورتهاي مالي برخي بانكها پاسخ دقيقتري از وضعيت فعلي سيستم بانكي ارائه ميدهد. طبق آمارهاي بانك مركزي، بدهي بانكهاي تجاري دولتي از 2هزار و 663 ميليارد تومان در پايان سال 92 به 14 هزار و 710 ميليارد تومان در پايان بهمنماه 95 رسيد و بدهي بانكهاي تخصصي دولتي در اين مدت كمتر از 6 هزار ميليارد تومان افزايش يافته است.
اما بدهي بانكهاي غيردولتي و خصوصي از 2 هزار و 116 ميليارد تومان به 40 هزار و 530 ميليارد تومان افزايش يافته است. علت رشد عجيب و وحشتناك بدهي بانكهاي خصوصي و غيردولتي چه ميتواند باشد جز بحران نقدينگي؟ به عبارت ديگر بانكها بيش از 31 هزار ميليارد تومان در 11 ماهه سال 95 از بانك مركزي پول گرفتند كه فقط 28 هزار ميليارد تومان آن از سوي بانكهاي خصوصي و غيردولتي انجام شده است. رها كردن نرخ سود بانكي در سال 92 و اوايل سال 93 موجب شد نرخ سود سپرده به بيش از 25 درصد و در برخي بانكها به 28 درصد برسد. رشد بيمحاباي سود بانكي و ركود توأمان اقتصاد كه باعث عدم وصول درآمدهاي پيشبيني شده بانكها از محل تسهيلات اعطايي و سرمايهگذاريها شد، ترازنامه بسياري از بانكها را به هم ريخت و چندين بانك را زيانده كرد. نبود امكان فروش اموال مازاد، رشد شديد معوقات بانكي و بدهي دولت به بانكها از ديگر عوامل و علل اين بحران قلمداد ميشود اما آتش شكلگيري اين بحران به هر صورتي كه بررسي شود، همان رها كردن نرخ سود در يك سال اول دولت يازدهم است، آن هم در شرايطي كه كارشناسان مستقل شديداً درباره تبعات اين اقدام هشدار ميدادند.