کد خبر: 740006
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۰
اين روزها ياد‌آور ازدواج علي (ع) و زهرا (س) است
چهار ماه؛ اين تمام مدت زندگي مشترك اشكان و سميه است.
مهدي ارجمند

زوجي كه همين چهار ماه پيش به خانه بخت رفتند و تا همين امروز هم مجلس پر‌زرق و برق عروسي‌شان ورد زبان خيلي از افراد فاميل و آشنايان است. مجلسي گرانقيمت و اشرافي، همراه با بريز و بپاش در يكي از بهترين باغ تالارهاي شهر با ارائه يكي از گران‌ترين غذاهاي منوي تالار.

اما اين مجلس پر‌زرق و برق هيچ‌وقت نتوانست تضميني براي تداوم زندگي عروس و دامادي باشد كه آن شب احساس مي‌كردند خوشبخت‌ترين زوج روي زمين‌اند. دامادي كه چهار ماه پيش در پاسخ به نصيحت‌هاي برخي از افراد باتجربه فاميل درباره هزينه‌هاي بالاي ازدواج مي‌گفت‌ اي بابا يك شب كه هزار شب نميشه يا پاسخ مي‌داد مگر قرار است چند بار ازدواج كنم، بالاخره يك شب در تمام عمرم است، شب دامادي‌ام است و بايد به بهترين شكل برگزار شود. حالا همين داماد بعد از گذشت چهار ماه حسابي پشيمان است. پشيمان از اينكه پولش را كه با بدبختي قرض و وام گرفته بود ريخت توي جوي آب. جشن پرهزينه ازدواج با دختري كه براي رسيدن به او سختي‌هاي زيادي را طي كرده بود نتوانست تضميني براي خوشبختي‌اش باشد. از همان روزهاي اول آشنايي و خواستگاري وقتي بزرگ‌ترهاي فاميل متوجه توقعات بالاي عروس خانم خصوصا مهريه نجومي او شدند سعي كردند از سر دلسوزي پسرك را متوجه اشتباهاتش كنند اما او نه يك دل بلكه صد دل عاشق هم دانشگاهي‌اش شده بود و هر طور بود مي‌خواست به او برسد. رسيدني كه نتيجه‌اش تنها چهارماه زندگي مشترك اما پر تنش در زير يك سقف بود و حالا اشكان و سميه اين روزها به چيزي جز طلاق و جدايي فكر نمي‌كنند. اينجاست كه لبه تيز تيغ تجمل حلقه ازدواج را مي‌برد!
 
 

ازدواج‌هاي ساده كمرنگ شده است

ماجراي اشكان و سميه يكي از ده‌ها ماجرايي است كه در گوشه و كنار به چشم مي‌خورد. ماجرايي كه مي‌تواند باعث عبرت شود اما انگار كمتر گوش شنوايي براي شنيدن و چشم بينايي براي ديدن اين موارد پيدا مي‌شود. اين روزها شاهد برگزاري مراسم‌هاي ازدواج با هزينه‌هايي بسيار بالا هستيم. مراسمي كه شايد يك شب شادي و دلخوشي را به دنبال داشته باشد اما مطمئناً يك عمر پشيماني نيز به دنبال آن است و عروس و دامادها و مخصوصاً داماد بيچاره بايد تا سال‌هاي سال تلاش كند هزينه‌هايي را كه در شب عروسي متحمل شده است جبران كند. موضوع ازدواج‌هاي ساده هم انگار بيشتر از اينكه يك موضوع جدي و قابل اجرا در جامعه باشد تبديل به يك مسئله نظري شده كه از زبان خيلي‌ها مي‌شنويم اما فقط عده كمي آن را اجرا مي‌كنند. اين درحالي است كه بررسي‌ها نشان مي‌دهد ايرانيان همواره در طول تاريخ در برگزاري مراسم مختلف مشي ميانه و اعتدال را دنبال مي‌كردند و در عين حالي كه مراسم خصوصاً مراسم شادي مانند برگزاري جشن ازدواج در بين ايرانيان از شكوه خاصي برخوردار بوده است اما اين جشن هميشه به ساده‌ترين شكل و به دور از اسراف، بريز و بپاش، خودنمايي و فخر‌فروشي بوده است خصوصاً بعد از ورود اسلام به ايران اين جشن‌ها رنگ و بوي اسلامي و معنوي به خود گرفت.

يقيناً با توجه به مشكلاتي كه امروزه شاهد آن هستيم چاره‌اي جز روي آوردن به ازدواج‌هاي ساده نداريم، كما اينكه برگزاري يك جشن عروسي ساده نيز بالاخره هزينه‌هايي دارد و با توجه به بالا رفتن قيمت بسياري از اجناس، كالاها و خدمات اگر قرار باشد كسي نا‌پرهيزي كند و دلش هواي برگزاري يك جشن پر زرق و برق را بكند آن وقت بايد متحمل هزينه‌هاي بالاي ازدواج شود. شايد يكي از دلايل كاهش ازدواج اين است كه همه تصور مي‌كنند بايد حتماً صد ميليون تومان فراهم كنند تا بتوانند يك عروسي آبرومند بگيرند!

پشيماني از ازدواج 200 ميليوني

سجاد دو سال پيش مراسم عروسي‌اش را با هزينه‌اي هنگفت يعني چيزي حدود 200 ميليون تومان برگزار كرد و اكنون بعد از گذشت دو سال اگرچه به قول خودش با همسرش زندگي نسبتاً آرامي را تجربه مي‌كند اما معتقد است اگر الان به دو سال پيش برگردد و قرار باشد مراسم جشن ازدواجش را بگيرد مراسم را به شكل ديگري برگزار خواهد كرد. سجاد كه به گفته خودش پدرش وضعيت مالي مناسبي دارد و خود او نيز در كنار پدرش مشغول كار است، مي‌گويد:‌«واقعيت امر اين است كه من از نظر مالي وضعيت مناسبي دارم و تقريباً مي‌توان گفت مشكلي از بابت تأمين مخارج زندگي‌ام ندارم اما واقعيت اين است كه خيلي مايل به برگزاري جشني با اين هزينه بالا نبودم، جشني كه 200 ميليون تومان برايم هزينه در برداشت در حالي كه من به عنوان يك تاجر مي‌توانستم اين مقدار سرمايه را در موضوع ديگري سرمايه‌گذاري كرده و كلي سود كنم.»

او در باره هزينه‌هاي ازدواجش مي‌گويد:‌«مثل همه ازدواج‌هاي ديگر هزينه‌هاي اين ازدواج نيز از روز اول خواستگاري شروع شد و بعد از آن با خريد حلقه ازدواج و سرويس طلا ادامه يافت و بعد از پشت سر گذاشتن مراسم معمول خريد لوازم برگزاري جشن و فراهم كردن مقدمات با برگزاري جشن در يك باغ تالار بزرگ و گرانقيمت و صرف شام به پايان رسيد كه در پايان اين موضوع كه شايد يك ماه هم بيشتر طول نكشيد چيزي حدود 200 ميليون تومان هزينه كردم.»

سجاد به هزينه شام عروسي‌اش اشاره و اظهار مي‌كند: «فقط شامي كه در شب عروسي داديم چيزي حدود 50 ميليون تومان شد چون 500 نفر مهمان داشتيم و هزينه پذيرايي كامل از مهمانان شامل منوي شام، دسر كيك، ميوه، شيريني، شربت، نوشيدني، بستني و... براي هر مهمان 100 هزار تومان بود. به اين مبلغ بايد هزينه‌هاي ديگري مانند خريد حلقه و سرويس طلا، خريد كت و شلوار دامادي، آتليه، عكس و فيلم مراسم، هزينه كارت عروسي، آرايشگاه، دسته گل و تزئين ماشين عروس، شاباش، هديه سرعقد، هزينه گروه موسيقي و گروه‌هاي هنري، هزينه ماه عسل و... را هم اضافه كنيد.»

او مي‌گويد:«همان منوي غذا حالا بعد از دوسال در آن رستوران بالا رفته و قيمت غذا براي هر مهمان 140 هزار تومان است.»

جلوي اين بدعت‌هاي خانمانسوز گرفته شود

با نگاهي به ليست قيمت خدمات برخي از تالارها به راحتي مي‌توان متوجه هزينه‌هاي سرسام‌آور يك جشن ازدواج شد. از قيمت ورودي تالار گرفته تا منوي شام و پذيرايي از مهمان‌ها كه كمترين قيمت مربوط به منوي 20 هزار توماني است كه شامل زرشك پلو با مرغ است. نگاهي به منوي يكي از تالارهاي شهر مي‌كنم. اينجا قيمت‌ها از 25 هزار تومان شروع مي‌شود و بالا مي‌رود؛ بستگي دارد به اينكه عروس و داماد بخواهند چه غذايي به مهمانان خود بدهند. با ديدن منوي 120 هزار توماني كه بوفه آزاد است و شامل چلو ماهيچه، رولت گوشت، جوجه كباب، جوجه چيني، چنجه، كوبيده، مرغ، لازانيا به همراه چهار نوع پلو و انواع دسر و سالاد مانند سالادهاي متنوع مثل سالاد فصل، سزار، الويه و چيكن پاستا و ده‌ها نوع آب ميوه به همراه كلي مخلفات ديگر است به ياد صحبت‌هاي سجاد مي‌افتم كه مي‌گفت براي 500 مهمان جشن مراسم عروسي خود 50 ميليون تومان پرداخت كرده است. در كنار هزينه بالاي غذا در اين باغ تالار جا براي ناپرهيزي‌هاي زياد ديگري نيز وجود دارد، از اجراي مراسم استقبال سنتي از مهمانان عروسي گرفته تا آتش بازي هنگام ورود عروس و داماد يا سنتي سرا و سرو قليان و ميل كردن چاي و ‌آش داغ در فضاي باز باغ تالار و در كنار همه اينها ورود عروس و داماد به فضاي اصلي جشن با قايق در رودخانه‌اي كه از وسط باغ تالار مي‌گذرد. با شنيدن قايق سواري عروس و داماد ياد تبليغات برخي از گروه‌هاي برگزار‌كننده مراسم عروسي مي‌افتم كه در تبليغات خود از اجاره بالگرد، هواپيماي دو نفره و حتي بالن براي عروس و دامادها خبر مي‌دهند. موضوعي كه اگر همين حالا به آن رسيدگي نشود در سال‌هاي نه چندان دور تبديل به يكي ديگر از تجملات عروسي‌هاي پر‌زرق و برق مي‌شود.

در جست‌وجوهايم، چشمم به منوي يك رستوران گرانقيمت در تهران مي‌افتد كه هزينه غذا براي هر مهمان 180 هزار تومان است. رقمي كه مطمئناً با جيب اكثريت قريب به اتفاق قشر زحمتكش جامعه اعم از كارمندان، كارگران، معلمان، كشاورزان، رانندگان، مشاغل آزاد و حتي بسياري از بازاري‌ها همخواني ندارد و تنها عده اندكي هستند كه مي‌توانند براي يك مراسم مهماني خود چنين منويي را سفارش دهند.

بدم نمي‌آيد تا در تماس با اين رستوران از كم و كيف منوي 180 هزار توماني سؤال كنم. وقتي با اين رستوران تماس مي‌گيرم از شنيدن پاسخ‌هاي كارمند اين رستوران سرم سوت مي‌كشد. منوي گرانقيمت اين رستوران شامل انواع كباب‌هاي ايراني و فرنگي، چلو ماهيچه، مرغ، لازانيا، استيك، ماهي و ميگو و از همه مهم‌تر بوقلمون شكم پر است كه انواع سالادها، دسرها و نوشيدني‌هاي گرم و سرد در منو به چشم مي‌خورد. با خودم فكر مي‌كنم واقعا مگر چند درصد جامعه ما اينقدر پولدارند كه مي‌توانند مراسم جشن و عروسي خود را در اين رستوران‌ها برگزار كنند؟ جوابي كه از كارمند اين رستوران مي‌شنوم اين است كه هر هفته حداقل دو تا سه مهماني با اين منو دارند.

واقعيت اين است كه بايد جلوي اين بدعت‌هاي خانمانسوز را گرفت و نگذاشت برخي افراد منفعت‌طلب به قيمت پر شدن جيب‌هايشان، فرهنگ تجملگرايي را به هرشيوه‌اي كه دستشان مي‌رسد، به جامعه تحميل كنند.

اين روزهاي خجسته كه ايام ازدواج الگوهاي بي‌بديل اسلام حضرت زهرا (س) و حضرت اميرالمؤمنين‌(ع) است بهترين فرصت براي ترويج فرهنگ ازدواج آسان و محبت‌آميز است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر