از آخرينباري كه او را ديدم شايد نزديك سه سال ميگذرد، با خودم فكر ميكردم «وحيد» يا دانشگاه قبول شده يا براي كاري به شهرستان رفته است، اما وقتي همين چند روز پيش دوباره او را بعد از مدتها ديدم متوجه شدم گوشهاي از اين شهر براي خودش يك خانه اجاره كرده و تنها زندگي ميكند. به قول خودش زندگي مجردي. علتش هم از نظر خودش اين بود كه به سني رسيده كه ديگر نياز ندارد كسي از او مراقبت كند. اصطلاحاً براي خودش مردي شده و دوست دارد زندگي مستقل را تجربه كند، براي همين دوسه سالي ميشود كه دل از پدر و مادرش كنده و زندگي مجردي را تجربه ميكند. او اينگونه وانمود ميكند، اما من خوب ميدانم دليل زندگي مجردي وحيد چيست. او از همان وقتي كه دست چپ و راستش را شناخت و به سن بلوغ رسيد دنبال يك زندگي آزاد بود و همين باعث شد تا از سنين نوجواني با خانوادهاش اختلاف شديدي پيدا كند. پسر لاابالي محله كه بياخلاقيهايش را سعي ميكرد پنهان از چشم خانواده انجام دهد و حالا كه بزرگ شده و پشت لبش كاملاً سبز شده براي خودش يك خانه مجردي اجاره كرده و به قول خودش آزاد آزاد است و هركاري كه دوست دارد انجام ميدهد، غافل از اينكه...
زندگي مجردي از تهران تا شهرستان
ابتدا ذكر اين نكته ضروري است كه همه افرادي كه در خانههاي مجردي زندگي ميكنند آدمهاي فاسق و بياخلاقي نيستند، بلكه افراد شريفي نيز در زير آسمان اين شهر به صورت مجردي زندگي ميكنند كه انسانهاي زحمتكش، سالم، مؤمن و دوستداشتني هستند كه شديداً نيز به اعتقادات مذهبي پايبندند اما به ناچار زندگي مجردي به آنان تحميل شده است. ولي واقعيت اين است كه بسياري از خانههاي مجردي نيز هستند كه منشأ آسيب و مشكلند.
رهن و اجاره دادن خانههاي مجردي در شهرهاي مختلف خصوصاً تهران و كلانشهرها خيلي راحت شده است، راحتتر از آنچه فكرش را كنيد. فردي كه به دنبال خانه مجردي است بيواهمه خواسته خود را در بنگاه املاك مطرح ميكند و خيلي زودتر از آنچه فكرش را كنيد قولنامه رهن و اجاره خانه مجردي نوشته ميشود.
آگهيهاي خانههاي مجردي را اين روزها ميشود پشت شيشه برخي از مشاوران املاك هم ديد يا در صفحه نيازمنديهاي روزنامههاي مختلف در ستون اجاره خانه ميتوان به خانههايي برخورد كرد كه مخصوص مجردهاست. ضمن اينكه در كنار ايستگاههاي اتوبوس، كيوسكهاي تلفن عمومي، ديوارها و... ميتوان آگهيهاي مربوط به اجاره خانههاي مجردي را ديد.
اين همه درحالي است كه در گذشته اجاره كردن خانه مجردي به اين راحتي و آساني نبود و فرد اگر قرار بود خانهاي را براي زندگي مجردي خود اجاره كند بايد از هفتخان رستم عبور ميكرد و حتي گاه بايد در كلانتري محل شرح وضعيت زندگي خود را مينوشت و تعهد ميداد كه خطري از سوي او ديگر خانوادههاي ساكن در محل را تهديد نكند.
اين روزها اما موضوع خانههاي اجارهاي مانند يك بمب خطرناك شده كه هر لحظه امكان انفجار اين بمب وجود دارد. اخبار ناگوار از خانههاي مجردي و زندگي انفرادي افراد به خوبي نشاندهنده وضعيت بغرنج اينگونه خانههاست.
خانه مجردي و ازدواج سفيددر اين ميان اما نكته مهم ديگر وجود پديدهاي كاملاً غربي به نام «ازدواج سفيد» است كه انس عجيبي با خانههاي مجردي پيدا كرده است. موضوعي كه زماني فقط در فيلمهاي هاليوودي ديده ميشد و امروز نمونههايي از آن در زير پوست شهر ما ديده ميشود. در برخي خانههاي مجردي دختر و پسر نامحرمي در كنار هم زندگي ميكنند كه هيچ نسبتي با يكديگر ندارند و هيچكدام شان هم قصد ازدواج و تشكيل خانواده را ندارند و در بهترين شكل ممكن آنها فقط دوست هستند و همخانه و نه چيزي فراتر از آن.
اين در حالي است كه موضوع تشكيل خانواده و تشويق به فرزندآوري يكي از مهمترين موضوعاتي است كه ميتواند به ثبات جامعه و در امان بودن جامعه از انواع ناهنجاريهاي اخلاقي كمك كند.
با نگاهي كوتاه و بررسي اجمالي به خوبي ميتوان متوجه شد كه ظهور پديدهاي به نام خانههاي مجردي و در كنار آن قوز بالا قوز ديگري به نام ازدواج سفيد زنگ خطري است كه اگر امروز كسي آن را نشنود و براي آن كاري نكند فردا به يك بحران بزرگ تبديل خواهد شد.
مشاهدات عينيبراي اينكه با وضعيت خانههاي مجردي و زندگي افراد مجرد بيشتر آشنا شوم به عنوان فردي كه به دنبال خانه مجردي است چرخ كوتاهي در تهران ميزنم و به چند بنگاه معاملات املاك ميروم.
البته بازهم اين موضوع را تأكيد ميكنم كه همه افرادي كه به صورت مجردي زندگي ميكنند افرادي نيستند كه از ناهنجاريهاي اخلاقي برخوردار باشند يا خداي ناكرده خطري از سوي آنها ديگر خانوادهها را تهديد كند كما اينكه در تهران و در ديگر شهرهاي بزرگ ايران برخي از دختر خانمها و يا آقا پسرهايي هستند كه دانشجو هستند و امكان اقامت در خوابگاه دانشجويي را ندارند بنابراين براي خود خانهاي را اجاره كردهاند يا فردي كه در شهري ديگر شاغل است و... اما در اينجا بيشتر بحث ما در باره افرادي است كه عامدانه زندگي مجردي را برگزيدند و به طور كامل دل از كانون خانواده بريدهاند. تصميم ميگيرم اول از بالاي شهر شروع كنم براي همين اولين مقصدم يك بنگاه املاك در منطقه يك است. جايي كه زندگي لوكس در اين منطقه همه چيز را تحت تأثير خودش قرار داده است. لازم نيست خيلي اين پا و آن پا كنم چون روي وايتبردي كه در بنگاه نصب شده در كنار خانههايي با ارقام نجومي رهن و اجاره چند سوئيت و آپارتمان نقلي هم به چشم ميخورد كه مخصوص مجردهاست.
به قول متصدي بنگاه اكازيون اكازيون است، هيچكس به كسي كار ندارد، جان ميدهد براي يك زندگي مجردي، قيمت سوئيت هم به قول خودش خيلي بالا نيست و چون ميخواهد به يك مجرد اجاره بدهد از قبل با مالك چك و چونههايشان را زدهاند. 40 ميليونتومان پيش ماهي يك ميليون و 500 هزار تومان. اين قيمت رهن و اجاره اين سوئيت 40 متري در نياوران است كه البته قابل تبديل نيز ميباشد. مطمئناً اينجا حرف زدن از خانه مجردي اصلاً خجالت ندارد به قول بنگاهدار از هر 10 موردي كه قولنامه ميكند يكي دو تاش حتماً مربوط به مجردهاست. مجرد هم فرقي ندارد آقا باشد يا خانم، تازه اينجا براي برخي از مالكان خانمها در اولويتند. ميروم كمي پايينتر خيابان طالقاني محدوده ميدان فلسطين. اينجا البته فضا با شمال شرق كاملاً فرق دارد بالاخره بافت مركزي شهر است و خانوادههايي كه در اين منطقه زندگي ميكنند خيلي از آنها قديمي محل هستند، با اين حال اينجا هم خانههاي مجردي فراوان است. به هر بنگاه معاملات كه سربزني ميتواني خانهاي را براي زندگي مجردي اجاره كني. اجاره يك واحد سوئيت 30 متري يكسره در اين منطقه 20 ميليون تومان پول پيش ميخواهد با حدود يك ميليون تومان ماهانه اجاره.
براي بررسي بيشتر موضوع سري هم به مناطق پايين شهر ميزنم. از ميدان راهآهن به سمت شوش حركت ميكنم و در خيابان وحدت اسلامي يا همان شاپور سابق به چند بنگاه مراجعه ميكنم بنگاههايي كه گاه آدرسهايي را تا نزديكيهاي حسنآباد يا ميدان حر هم براي اجاره خانه مجردي ميدهند. اينجا دست و بالشان به نظر بازتر است. از خود محله تهرانچي در خيابان شاپور گرفته تا ميدان قزوين، خيابان كارگر، ميدان راهآهن، ميدان حر، حسنآباد و حتي جواديه و نازيآباد اينجا خانه براي زندگي مجردي دارند. قيمتها هم خيلي بالا نيست، براي پول پيش چيزي بين پنج تا 10 ميليون تومان كافي است، اجارهها هم متفاوت است ديگر از 300، 400 شروع ميشود تا نزديكيهاي 700، 800 تومان. بستگي به تميزي خانه دارد. آخر ميدانيد كه اين منطقه الان محل خوبي براي بسازبفروشهاست و خيلي از خانههاي قديمي اين منطقه يك شبه تخريب و چند ماه بعد يك مجتمع با آپارتمانهاي نقلي و كوچك سبز ميشود.
زندگي به سبك فيلمهاي هندياما اين پايان ماجرا نيست، چراكه با گشت و گذاري در منطقه شوش و در خيابانهايي مثل ارج و مظاهري به خانههاي مجردي برخورد ميكنم كه آدم را ياد فيلمهاي هندي مياندازد. به اتفاق يكي از بنگاهداران «لب خط» كه اتفاقاً هم بنگاه ماشين دارد و هم رهن و اجاره املاك انجام ميدهد راهي يكي از اين خانهها ميشوم. خانهاي قديمي با ديوارهايي كاملاً كاهگلي و درب و داغون. يك حياط با كفي سيماني و حوض آبي در وسط كه بيشتر شبيه لجنزار است تا حوض. دورتا دور حياط اتاق وجود دارد و هر اتاق محل زندگي يك يا چند نفر است كه البته بيشتركارگران افغاني يا بچههاي شهرستاني هستند كه شغلهاي گوناگوني هم دارند. از دستفروشي در مترو گرفته تا بساط كردن در ميدان آزادي و خيابان ولي عصر يا پيك موتوري و پخشكننده تراكت و شاگرد مغازه.
خلاصه اينجا همهجور آدم هست. براي ورود به اين خانه بايد سرم را خم كنم و وارد شوم چون كف حياط شايد حداقل نيم متر از كف خيابان گودتر است. درِ اتاقها عمدتاً چوبي است. اتاقهايي نم گرفته و قديمي كه جز يك موكت پوسيده هيچ چيزي درآن به چشم نميخورد. اينجا از كولر و پنكه خبري نيست، گرم كه شدي ميتواني پنجره را رو به حياط يا كوچه باز كني. قيمت اجاره اين خانهها هم جالب است براي پول پيش يك ميليون تومان داشته باشي كافي است اجاره هم 150هزار تومان در ماه كفايت ميكند. مسئوليت خودت و وسايلت اما اينجا پاي خودت است.
ريشههاي زندگي مجردياز تماشاي اين وضعيت اصلاً لذتي نميبرم. بهانهاي فراهم ميكنم و از خانه قديمي بيرون ميآيم. دوباره به آنچه ديدهام فكر ميكنم، به اينكه چرا خانههاي مجردي در تهران و ديگر شهرستانها زياد شده و رشد چشمگيري در طول سالهاي اخير داشته است. در ذهنم فاكتورهايي را مرور ميكنم، از بالا رفتن سن ازدواج تا مشكلات معيشتي زندگي يا افزايش طلاق و اختلاف جوانان با والدين و... همه اينها به نظر فاكتورهايي است كه در افزايش زندگي مجردي تأثير دارد اما وقتي با يك جامعهشناس صحبت ميكنم يك دليل محكم ديگر نيز ميآورد و ميگويد:«كمرنگ شدن زندگي سنتي ايرانيان يكي از مهمترين دلايل افزايش زندگي مجردي است.» دكتر رباني ميگويد: در تعريف سنتي خانواده ايراني، دختر و پسر اگر هم به سن قانوني رسيده باشند يا حتي از آن عبور كرده باشند، باز هم در كنار پدر و مادر خود زندگي ميكنند. به گفته وي خانههاي مجردي تأثيرات بسيار مخربي در جامعه ميتواند داشته باشد كه يكي از آنها كمرنگ شدن نقش خانواده و نيز كاهش ميزان امنيت در جامعه است.
دكتر رباني درادامه صحبتهاي خود ميگويد: بايد به سمتي برنامهريزي كرد كه زندگي مجردي زشت و ناپسند جلوه داده شود. متأسفانه قبح زندگي مجردي از بين رفته، از اين رو بايد اين قبح همواره در جامعه وجود داشته باشد و خانه مجردي و زندگي مجردي به عنوان يك تابلو و نماد زشت در جامعه نشان داده شود.
وي خاطرنشان ميكند: فرهنگسازي، نظارت، كنترل و دقت هرچه بيشتر والدين نسبت به رفتارهاي فرزندان ميتواند عوامل مؤثري در پيشگيري از گسترش زندگي مجردي و مقابله با رشد اين سلولهاي سرطاني زندگي شهري باشد.