عالم فعل خدا و علم پردهبرداري از فعل خداست
در قطب مخالف نظريه عدم ارتباط دين و علم، نظريه همپوشي كامل ميان قلمرو دين و علم است. كساني كه اين مطلب را مطرح كردهاند چنين استدلال ميكنند كه وظيفه علم مطالعه و كشف واقعياتي از واقعيات هستي است. اين واقعيات بخشي از مخلوقات خدا و قسمتي از افعال الهياند كه اين رابطه نيز بخشي از واقعيت آنها را تشكيل ميدهد. در صورتي كه علم در مطالعه پديدههاي طبيعي يا انساني به اين رابطه نيز توجه كند، علم واقعي است، وگرنه جهل است. از طرف ديگر، رسالت دين هم آشنا كردن انسان با اسما، صفات و افعال الهي است و هدف معرفت ديني مطالعه و پردهبرداري از معناي قول الهي است. بنا بر اين، هدفِ علم و دين يكي است و معرفت علمي در حقيقت نوعي معرفت ديني است كه روش آن تجربه است. از اين رو، ادعا شده است كه همه علوم به يك معنا دينياند و اختلافي كه ميان آن دو به نظر ميآيد در واقع مربوط به نگاه عالم است و نه مربوط به خود علم. اگر پديدهها با عنوان«طبيعت» مطالعه شوند و مسائل علمي بريده از انتساب به خدا بررسي شوند اين نگاه به مسائل علمي، ديني نيست بلكه سكولار است، اما اگر با اين نگاه به علم نظر شود كه هر آزمايشي انجام ميشود، بررسي فعل خدا و سنتهاي او در آفرينش است، ميشود علم ديني. پس تفاوت علم ديني و غير ديني در نگاه عالم است نه در محتواي علم.
گزارههاي علوم به طور صددرصد مطابق با واقع نيستند
در باره اين نظريه بايد گفت: اگر در ميان گزارههاي علوم گزارههايي وجود داشته باشد كه صددرصد مطابق واقع بوده، نسخ يا ابطال نشوند، قطعا منافاتي با حقايق و آموزههاي ديني نخواهد داشت اما آنچه در محافل علمي مطرح است و در كتابها و آثار علمي منعكس ميشود و تحت عنوان رشتههاي علمي در دانشگاهها تدريس ميشود چنين نيستند.
نظرياتي كه در علوم ابراز ميشوند، ابتدا به صورت فرضيه است، پس از آنكه فرضيهاي به وسيله مشاهده و تكرار تأييد ميشود به صورت نظريهاي ابراز ميگردد و در نهايت هم احتمال دارد پس از چندي به كلي ابطال شود و نظريهاي ديگر جايگزين آن گردد. تاريخ علم مملو از همين تحولات و فراز و نشيبهاست. آنچه امروزه به نام علم شناخته ميشود و در كتابهاي علمي و دانشگاهي مطرح ميشود شامل نظريات و مطالبي است كه گاهي با يكديگر تضاد دارند. اكنون اين سؤال مطرح ميشود كه كدام يك از اينها مطابق با واقع است و حقيقتا كشف از فعل الهي ميكند تا بگوييم مطابق با دين است؟ به عبارت ديگر، اين نظريه بر اساس پيش فرضهاي تصوري و تصديقي اش، در مقام ثبوت ميتواند درست باشد ولي در مقام اثبات قابل دفاع نيست.
تنظيمكننده: محمد زند