عبدالله حلبي| همگان كه در منطقه ما زندگي مي‌كنند به‌روشني وليد جنبلاط را به عنوان فردي ملون و مذبذب مي‌شناسند، ولي نمي‌دانستند كه از بد روزگار، همين فرد زماني به سبك قرضاوي و زرقاوي مفتي ديار الشامات و اطراف آن خواهد شد. اين اواخر جناب جنبلاط از بيكاري و كم درآمدگي خسته شده، بنابراين خلعت سياست را دور انداخته و ردا و عباي مفتي طايفه دروز را برتن نموده و گفتمانش را از «سوسياليست پيشرو» به گفتمان وهابي با لهجه نجدي، تبديل كرده است. او گفته است:
1ـ «مردم سوريه حق دارند براي مقابله با نظام بشار اسد رئيس‌جمهور سوريه با شيطان هم تعامل كنند.»
2ـ «خون دروزياني كه طرفدار نظام سوريه هستند، مباح است و نيروهاي نظامي دروزي كه در ارتش سوريه حضور دارند دست از حمايت و همراهي نظام سوريه بردارند.»
تا آنجايي كه مي‌دانيم و آگاه هستيم برخي از افراد طايفه «دروز» در خدمت ارتش و پليس كيان غاصب قدس بوده و اين امر از بدو اشغال فلسطين متداول بوده است. جناب جنبلاط روابط و دوستي‌هاي خود را با بشار اسد و سوريه در آستانه كاخ‌هاي شيوخ و اميران نفتي از ياد برده و خود و سوابق نياكانش را در بازار برده فروشان مفت فروخته و هم اكنون به ابزاري جهت دامن زدن به بحران سوريه و تضعيف آن تبديل شده است. جنبلاط طي دوسال اخير با دريافت كمك‌هاي مالي و تبليغاتي از اعراب حاشيه خليج‌فارس در ابعاد زير در تكاپو بوده است:
1ـ تحريك دروز سوريه و لبنان براي جدا كردن اين طايفه از دمشق و تغيير مواضع آنها از وضعيت «طرفداري از نظام» به حالت «معارضه و دشمني» بااسد.
2ـ تقويت شخصيت‌هاي معارض دروز كه در ميان طايفه خود جايگاه چنداني ندارند و زمينه‌سازي جهت سازماندهي و متشكل كردن اين شخصيت‌ها در قالب يك تشكيلات معارض دروزي.
3ـ سعي و تشويق در جدايي و تمرد نظاميان دروز كه در ارتش سوريه خدمت مي‌كنند.
4ـ تلاش مستمر جهت ايجاد تشكل‌هاي معارضه مسلح از ميان جوانان مخالف و معارض طايفه دروزي در مناطق دروزنشين در استان سويداء در جنوب سوريه و برخي از مناطق استان ريف دمشق و حمص.
5ـ جنبلاط در روند تلاش‌ها و تكاپوهاي فوق ناموفق بوده و در حالت يأس و نااميدي، سناريوي خبيثانه‌اي به اجرا درآورد. در اين سناريو وي با كمك دلارهاي نفتي اعراب خليج فارس تلاش كرد جامعه متحد طايفه دروز را به دوشقه هوادار و مخالف تجزيه نمايد.
اما نخبگان و عوام طايفه دروز پاسخ دندان‌شكني به سياست و تعامل وليد بيگ دادند.
به محض صدور فتواي جنبلاط كه كپي‌برداري از فتاوي مفتيان دربار شيوخ و اميران فتنه و نسخه برابر با اصل فتاوي بن‌لادن، القرضاوي والزرقاوي و ديگر مفتيان جاهل وكوردل وهابي بوده، شيوخ عقل دروز در سوريه و لبنان اقدام جنبلاط را به شدت محكوم كرده و پاسداري و حفظ حاكميت و وحدت ملي و بقاي نظام در سوريه را تنها عامل حفظ و ضمان طايفه از گزند گروه‌هاي تروريستي وهابي دانسته‌اند.
«حكمت الهجري» روحاني بزرگ طايفه دروز سوريه و يكي از مراجع روحاني و معنوي طايفه مي‌گويد:«هر كه خود را يك سياستمدار مي‌داند حق صدور فتوي يا جهت‌دهي سياسي به خارج از مرزهاي كشورش را ندارد.» وي افزوده است: «طايفه دروزي در سوريه معتقد است هر كس كه براي حكومت و قانون احترام قائل نباشد در مسير نادرست و پوچي قدم گذاشته و ديگر هيچ خدمتي به منافع كشور كه در درجه اول برقراري امنيت و آرامش براي مردم سوريه است، نمي‌كند.»
شيخ «حمود الحناوي» يكي از سه مرجع طايفه دروز در سوريه در مردود دانستن فتواي جنبلاط اظهار داشته: «استان سويداء پناهگاه صلح و مأمن صلح و سلامتي مردم سوريه است. هم و غم طايفه مانند هم و اندوه كل سوريه است و ما اعتقاد به خونريزي و سوري كشي نداريم. مردم سويداء ملتزم و متعهد به قوانين نهادها و مؤسسات دولتي و حكومت است و هر محنتي بر سوريه مي‌گذرد بر اهالي سويداء نيز گذر مي‌كند. تشويق به خونريزي و مباح دانستن خون ديگران باعث خونريزي بيشتر مي‌شود و به ثبات و امنيت سوريه ضربه خواهد خورد و بالطبع امنيت كل منطقه در معرض خطر و تهديد قرار خواهد گرفت.»
شيخ عقل يوسف جربوع سومين مرجعيت طايفه كه بعد از درگذشت شيخ حسين احمدجربوع در بيستم دسامبر2012 مرجع شد، فتواي وليد بيگ را محكوم كرده و با تعجب مي‌پرسد:«چگونه يك ترقي‌خواه (جنبلاط بيگ رهبر حزب سوسياليست ترقي‌خواه است) مي‌تواند در آن واحد، وهابي هم باشد؟»
شيخ «ايمن زهرالدين» از شيوخ عقل اين طايفه در سوريه، صفات و اخلاق جنبلاط را نكوهيده و جنبلاط را فردي داراي افكار متناقض و مواضع متغير خواند. او مي‌گويد كه جنبلاط يك بار از نيروهاي مقاوم ما مي‌خواهد كه از ارتش جدا شوند و بار ديگر مي‌خواهد به توطئه‌گران عليه سوريه و ملت آن بپيوندند.
شيخ غالب قيس، بزرگ مشايخ عبادتگاه طايفه «خلوتگه البياضه» در شهر حاصبيا در لبنان مي‌گويد:«دعوت به كشتن و خونريزي هيچ خدمتي به طايفه دروز نخواهد كرد و كشتن و كشتار در شرع و عقيده ما حرام است و آيا مي‌توان هركس در سياست با ما مخالف است را كشت؟»
دروز و منطقه جرمانا در استان ريف دمشق، بارها طي دو سال اخير قرباني انفجارها و وحشيگري گروه‌هاي تروريستي وهابي بوده و تاكنون بسياري از افراد طايفه به جرم دروز بودن به قتل يا در معرض ربايش تهديد شده‌اند. آيا مفتي جديد دربار آل‌سعود و آل‌ثاني به ربوده شدن 50 نفر از مردم عادي و بيگناه طايفه دروز رضايت دارند؟
