طبقه پايين اجتماعي نه تنها رشد كرده بلكه مشخصات جمعيتشناختياش نيز تغيير كرده است. جمعيت زير ۳۰سال به طرز نامتناسبي نمودارهاي مربوط به كساني را كه خود را از طبقه پايين جامعه ميدانند، بالا بردهاند. سهم جوانان اسپانياييزبان و سفيدپوست در اين نمودار از همه بيشتر است. در مورد سياهپوستان اما داستان طور ديگري است. سياهپوستان يكي از معدود گروههاي جمعيت شناختي هستند كه تعداد جمعيت طبقه پايين جامعه درچهار سال گذشته رشد نكرده است، در نتيجه سهم تقريباً برابري از سياهها (۳۳ درصد) و سفيدها (۳۱ درصد) معتقدند كه در طبقه پايين جامعه قرار دارند.
روقتي از منظر سياسي به اين مسئله توجه ميكنيم ميبينيم دموكراتها به نسبت جمهوريخواهان خود را بيشتر در طبقات پايين جامعه قرار ميدهند اما جمهوريخواهان شاهد افزايش جمعيت بيشتري در طبقه پايين جامعه در چهار سال گذشته هستند. اين نظرسنجي همچنين نشان ميدهد فشارها روي قشر پايين جامعه از هر قشر ديگري بيشتر بوده و جمعيت اين قشر ميگويند به نسبت جمعيت قشرهاي ديگر از سلامتي و خوشحالي كمتري برخوردار هستند.
بسياري از جمعيت اين قشر وقتي به آينده خود و فرزندان خود مينگرند چشماندازي نهچندان روشن پيشروي خود مشاهده ميكنند. حدود ۷۵ درصد معتقدند داشتن پيشرفت در زندگي خيلي سختتر از ۱۰ سال پيش شده است و تنها ۵۰ درصد اعتقاد دارند كار سخت باعث پيشرفت ميشود. نگراني قشر پايين نسبت به وضعيت زندگي فرزندانشان از هر قشر ديگري بيشتر بوده و اكثريت جمعيت اين قشر بر اين باورند كه فرزندانشان زندگي بهتري از خودشان نخواهند داشت. دستهبندي مصاحبهشوندگان بدين صورت بود كه بايد خود را در يكي از طبقات اجتماعي بالا، متوسط رو به بالا، متوسط، متوسط رو به پايين و پايين طبقهبندي ميكردند.
از آنجايي كه تعداد كمي از افراد خود را مطلقاً در قشر پايين و قشر بالاي جامعه قرار ميدادند، گروههاي متمايل به متوسط نيز به قشر بالا و پايين متناسب به خود گرد شدند. يكي از نتايج قابل توجه اين نظرسنجي تأثير تحصيلات در سطح زندگي مردم بود كه با توجه به اين نظرسنجي تحصيلات خوب، از قرار گرفتن افراد در طبقات پايين جلوگيري ميكند.
اين نظرسنجي به منظور تحرك در طبقات اجتماعي دو سؤال منظور كرد، اولي بدين صورت پرسيده شد كه در چه طبقهاي قرار داريد؟ و دومي نيز چنين بود كه وقتي فرزندان و خانواده شما بزرگتر شدند آنها را در چه طبقهاي تصور ميكنيد؟ بدين صورت هر پاسخدهنده با توجه به اينكه خود چگونه در نردبان اجتماعي بالا و پايين رفته براي خانواده خود يك پيشبيني متناسب با وضعيتي كه خودش در گذشته داشته ارائه ميداد.
با استفاده از اين ترفند مشخص شد كه اكثريت افرادي كه در طبقه پايين اجتماعي قرار داشتند (۶۱ درصد) در خانوادههايي كه خودشان در طبقه پايين قرار داشتند رشد كردهاند. ۳۸ درصد نيز به طبقه پايينتري نسبت به خانوادهاش افت داشته، در حالي كه تنها ۲۶ درصد وضعيت بهتري نسبت به خانواده خود بهدست آوردهاند.