کد خبر: 410154
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۶
یادداشت شفاهی
دکتر حسن بنیانیان - فرهنگ در بحث مهندسی فرهنگی مجموع باورها و اعتقاداتی است که در ذهن ما انسان‌ها در خلال ارتباط جمعی ظاهر می‌‌شود. حتی در خلال ارتباطات اقتصادی یا ارتباطات سیاسی به طور نمونه در روابط کارگر و کارفرمایان در پای صندوق رأی این فرهنگ ظاهر می‌‌شود و اثر می‌‌گذارد.
در این زمینه تعبیر جالبی از مقام معظم رهبری است که می‌‌فرمایند: فرهنگ مانند هوا همه جا هست. در مهندسی فرهنگ سؤال اینجاست که تغییرات فرهنگی چطوری شکل می‌‌گیرد. یک مدل آن این است که یک روحانی روی اعتقادات یک جوان کار بکند و فطرتش را بیدار نماید. دیگر مدل‌ها این است که فرهنگ از طریق جامعه پذیری شکل می‌‌گیرد. مثل کودکی که چشمانش را باز کرده و از طریق مجاورت با پدر و مادر به کاری مثل نماز گرایش پیدا می‌‌کند و به تدریج پذیرش پیدا می‌‌کند. یا این که ما اول به امام حسین(ع) علاقه و عشق پیدا می‌‌کنیم در 2 3 سالگی و بعد کم‌کم او را به عنوان امام معصوم می‌‌پذیریم. گاهی هم تغییرات فرهنگی از طریق رفتار شکل می‌‌گیرد. هنگامی که دردهای یک جامعه به سمت جامعه غرب و شرق باز می‌‌شود هر لحظه یک رفتار تازه از طریق ماهواره در جامعه وارد می‌‌شود و مرتباً تکرار می‌‌شود. شما موقع جدا شدن از هم قرار داد اجتماعی تان بر اساس اعتقاداتتان خداحافظ است. وقتی در تلویزیون القا می‌‌کند که در لحظه جدا شدن بگوییم bye با تکرار این عبارت باید انتظار داشته باشی کم کم خدا از ذهن و عمل جوان کمرنگ شود و مثال‌هایی از این قبیل.
به همین صورت هرچه به سمت آینده می‌‌رویم حجم نمادها و رفتارهای خارج از مرز‌ها وارد جامعه ما می‌‌شود و در مقابل نمادهایی که خودمان در جامعه داریم، قرار می‌‌گیرد. در این حال اول باید بپذیریم که هرکس در جامعه یک حامل فرهنگی است که اثری اصلاحی یا تخریبی در جامعه دارد و این استثنا پذیر هم نیست به عنوان یک میوه فروش با برخورد متفاوتی که با یک دختر با حجاب یا بی‌حجاب می‌‌کند رفتار وی را تقویت یا تخریب می‌‌نماید.
حالا در نظر بگیرید وقتی یک میوه فروش نقش فرهنگی در حد خودش و فراتر از حد خودش دارد در جامعه اسلامی چه کسی می‌‌تواند بگوید که من دارای یک مسئولیت اسلامی نیستم. به همین دلیل نه فردی استثنا دارد و نه سازمان و نهادی. هیچ سازمان بی‌طرفی وجود ندارد حتی در نظام‌های اقتصادی نظامات قضایی و . . .
این مدیریت‌ها می‌‌تواند راستگویی یا دروغ‌گویی را ترویج کند یا تزویر و اخلاق خلاف واقعیت را توسعه دهد. بنابر این به ویژه در حیطه مدیران که جزو حیطه‌هایی است که اثر بیشتری دارد در همه ابعاد نیاز به کار فرهنگی داریم تا هرکسی به قدر تأثیرش حداقل مخرب نباشد و انتقال دهنده فرهنگ مهاجم نیز نباشد.
به عنوان نمونه یک نفر از شهرداری می‌‌رود پاریس و نحوه کار فرهنگی را از شهرداری پاریس می‌‌آموزد و همان الگو را عیناً در این گوشه اجرا می‌‌کند، حال آنکه الگوی ذکر شده در فرهنگ جمهوری فرانسه معنا داشته است.
ناخواسته یک تقسیم کار درست کردی و کار دعا، گریه، عاشورا و روحانیت را به مسجد و کار نشاط و شادی را بردی داخل فرهنگسرا . حالا جوان 15 ساله در عمرش سه بار روحانی دیده یک بار در باغ رضوان (گورستان اصفهان) بالای سر مرده نماز می‌‌خوانده، یک بار در ختم و مسجد و یک بار در جای دیگر. حال این سؤال پیش می‌‌آید اگر فرهنگسرا در چارچوب شرع کار کمی کند چرا نباید روحانی در آن باشد و بتواند شادی را عرضه کند؟ جواب آن است که این تقسیم‌بندی غلط به خاطر عدم درک تفاوت پاریس، تهران و اصفهان بوده است.
نقل از سازمان بسیج هنرمندان
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار