لیگبرتر فوتبال ایران همچنان در مستطیلسبز حرفی برای گفتن ندارد ولی تا دلتان بخواهد همه استاد حاشیهسازی و به راه انداختن جنجالهای مختلف هستند جوان آنلاین: لیگبرتر فوتبال ایران همچنان در مستطیلسبز حرفی برای گفتن ندارد ولی تا دلتان بخواهد همه استاد حاشیهسازی و به راه انداختن جنجالهای مختلف هستند. از بازیکنان تا مربیان و مدیران، همه دور هم جمع شدهاند و پولهای هنگفت بین آنها رد و بدل میشود، ولی کیفیت بازیها به شدت پایین آمده و عملاً تیمها دیگر حرفی برای گفتن ندارند. از تقابل تیمهای مدعی نیز در زمین خبری نیست و همه حساسیتها روی سکوهاست. در این میان فصل بیستوپنجم با انبوهی از حواشی شروع شد و هر هفته شاهد شدت یافتن جنجالها بودیم. نیمفصل اول با همه فرازونشیبها و هنجارشکنیهایش به پایان رسیده و هنوز تا اتمام فصل راه زیادی باقی مانده است. مدعیان همچنان باید به رقابتشان ادامه دهند و با این دستفرمان نباید در نیمفصل دوم نیز انتظار شگفتی از لیگبرتر داشته باشیم. برای بررسی شرایط لیگبرتر فوتبال در نیمفصل نخست پای صحبتهای مسعود اقبالی، کارشناس و پیشکسوت فوتبال نشستیم. او هم مثل خیلیهای دیگر سوءمدیریت را پاشنهآشیل این رشته عنوان کرد.
نیمفصل لیگ بیستوپنجم جایی برای تعریف و ارزیابی فنی دارد؟
برای بررسی نیمفصل یک لیگ و امتیازدهی به مسابقات برگزار شده، باید همه جوانب آن لیگ را مدنظر قرار داد. باز هم بحث مدیریت، انتخاب بازیکن برای تیمها، عملکرد فنی تیمها، مقایسه نتایج با فصل گذشته و سرمایهگذاری باشگاهها مطرح است. فوتبال ما دولتی است و باید دید چطور سهم تیمها پرداخت و عدالت بین آنها رعایت میشود. وقتی سهچهار باشگاه اسماً خصوصی، اما در اصل دولتی هستند و بودجه از سوی دولت پرداخت میشود، قطعاً از هر نظر امتیازات بیشتری نسبت به دیگر تیمها دارند. حتی مسائل داوری و پرداخت بودجهشان نیز کنترل میشود. این بیعدالتی باعث میشود رقابت در لیگبرتر سالم نباشد. از لحاظ کیفی فوتبال ما روبه افول و دچار فروپاشی شده است. باشگاههای ما دیگر فوتبال به معنای واقعی بازی نمیکنند و فوتبال عقبافتاده دهه ۶۰ را ارائه میدهند. درحالی که این مدل فوتبال قابل رقابت با فوتبال امروزی نیست. باید اعتراف کرد که کیفیت در لیگبرتر بسیار پایین است و خبری از تزریق نیروهای جوان به فوتبال و پوستاندازی باشگاهها نیست، البته در این فصل برخی تیمها جوانگرایی کردند ولی در اصل خبری از تولید نیروی جوان و کیفیت خوب نیست. بازیکنان فاقد بلوغ تاکتیکی لازم هستند، همین مسئله باعث شده کیفیت خوبی در مسابقات نبینیم.
پایین آمدن سطح کیفی بازیهای لیگ چه تأثیری در افت محسوس تیمهای ایرانی در لیگهای آسیا داشته است؟
وقتی سطح بازیهای داخلی کاهش یابد، مسلماً در آسیا دیگر حرفی برای گفتن نداریم. زمانی استقلال قهرمان آسیا شد، پس از آن هم این تیم از گروهش صعود میکرد و حریف تیمهای قدرتمند قارهکهن میشد، ولی کار به جایی رسیده و سطح توقعات و خواستههایمان به قدری پایین آمده که بعد از پیروزی بر یک تیم ضعیف آسیا هم احساس خوبی داریم. همه این را میدانند، به طور کلی ضعف مدیریتی پاشنهآشیل فوتبال باشگاهی ماست. مدیران باشگاهها دیگر ورزشی نیستند و اغلب سیاسی هستند. اصلاً شناختی از مدیریت فوتبال و ورزش ندارند. بازیکنان ضعیف را استخدام میکنند یا بازیکنی که در گذشته چهره بوده و الان پا به سن گذاشته و کارایی ندارد را با پولهای هنگفت به خدمت میگیرند. نمیدانیم پشتپرده چه میگذرد که این پولهای هنگفت را به این بازیکنان بیکیفیت پرداخت میکنند. دلالی، رانت و جادوگری در فوتبال ما رخنه کرده، نفوذ شدیدی دارد و باعث شده فوتبال به این روز بیفتد. برای نجات از این وضعیت باید به قاعده هرم توجه کرد، یعنی باید مدارس فوتبال و آکادمیها فعال شوند.
تجربه نشان داده است روی آکادمیهای فوتبال در ایران خیلی نمیتوان حساب میکرد. میتوان امیدوار بود در آینده پدیدههای لیگ خروجی همین آکادمیها باشند؟
در آکادمی استقلال سعیمان بر این است نونهالان و نوجوان را که دیده نمیشوند، پرورش دهیم و نیازی هم نیست پولی پرداخت کنیم. محیط خوب و سالمی را برایشان مهیا کردهایم ولی زمان میبرد تا این بچهها رشد کنند و به سطح باشگاههای لیگ برسند. در صورتی که حمایت مالی و همچنین مدیریتی شوند، این امکان وجود دارد. فوتبال دنیا هم به این سمت رفته است. اگر همه باشگاهها در سراسر کشور روی این بخش سرمایهگذاری کنند، طی هفتهشت سال آینده میتوانیم با تیمهای ژاپن و کره رقابت کنیم.
علت اصلی فروپاشی فوتبالمان را چه میدانید؟ راهی برای نجات باقی مانده است؟
بدونشک سوءمدیریت اصلیترین دلیل شرایط فعلی است. نجات فوتبال بستگی به تصمیمگیریهای کلان کشور دارد. اگر این عزم وجود داشته باشد، خیلی راحت میتوانند مدیران متخصص و ورزشی را در رأس امور قرار دهند و سروسامانی به ساختار و تشکیلات فوتبال دهند. تنها با اصلاحات مدیریتی و اقتصادی، شاید در آینده نه چندان دور، فوتبالی آرام داشته باشیم، در غیر این صورت وضع روزبهروز بدتر هم خواهد شد.
در نیمفصل نخست لیگ، پدیدهای وجود داشت که به کمک تیمملی بیاید؟
به عقیده من چنین بازیکنانی داریم، البته اول از همه کادرفنی باید قدرت ریسکپذیری داشته باشد. بهنظر میرسد سرمربی تیمملی از نظر ذهنی دچار دوگانگی شده و هنوز نمیداند از باتجربههای جامجهانی دیده استفاده کند یا به جوانان فرصت بازی دهد. معتقدم جوانانی داریم که بهتر است در چند ماه باقی مانده تا جامجهانی در ترکیب تیمملی قرار بگیرند و در بازیهای بزرگ دوستانه حضور داشته باشند. از زمان حضور امیر قلعهنویی در رأس کادرفنی، بیش از ۵۰ بازیکن جوان به اردوهای تیمملی دعوت شدند، اما خط خوردند! در صورتی که از بین این تعداد میتوان به گزینههای خوبی رسید و روی آنها کار کرد. میانگین سنی تیمملی ما بالاست و اگر میخواهیم از مرحله گروهی صعود کنیم، راهی نداریم جز اینکه میانگین سنی تیم را پایین بیاوریم. باید میانگین را به زیر ۲۵ سال بیاوریم. در فوتبال حرفهای بازیکنان ۱۷- ۱۸ ساله در ترکیب اصلی تیمهایملی قرار میگیرند، درحالیکه میانگین سنی تیم ایران نزدیک ۳۰ سال است، با این وضعیت در جامجهانی موفق نخواهیم شد و حتی مقابل مصر و نیوزیلند هم شکست خواهیم خورد. درحالی که میتوانیم روی همین جوانان حساب کنیم و حتی اگر سه باخت در جامجهانی بیاوریم، لااقل تیم جوانشدهمان تجربه کسب کرده است.
تشدید حواشی در این فصل لیگبرتر بازتابهای منفی زیادی داشت. سهم جنجالها در افت کیفی مسابقات چقدر بود؟
این مسائل ریشه اجتماعی دارد. باید بررسی شود که در جامعه چه میگذرد و شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه باید مورد برسی قرار گیرند. ناهنجاریهای فوتبال ریشه در جامعه دارد. درواقع همان مشکلات اجتماعی در فوتبال سرریز میکند و این ناهنجاریها روزبهروز افزایش مییابد چراکه مشکلات اقتصادی و اجتماعیمان هم روزبهروز تشدید میشود. کادرفنی تیمها هم جزئی از جامعه هستند و شرایط روی آنها هم اثر منفی میگذارد.