پروندهای که با یک ناپدید شدن مشکوک آغاز شد با اعتراف، انکار، دیوارهای تازه کاغذ شده و جسدی که هرگز پیدا نشد، به یکی از معماییترین قتلهای سالهای اخیر تبدیل شد؛ مردی که خود را «مشاور خانواده» معرفی میکرد، برای دومینبار به اتهام قتل پسر ۲۴ ساله و مثله کردن جسد به قصاص محکوم شد.
دو سال پیش، خانواده مهدی ۲۴ ساله با اضطراب به پلیس آگاهی تهران مراجعه کردند. پسرشان بهطور ناگهانی ناپدید شده بود، جوانی که بهتنهایی زندگی میکرد و مدتی بود که با خانواده اختلاف داشت. آخرین سرنخ، به مردی میرسید که در یکی از مراجعات خانوادگی به کلانتری، خود را «مشاور خانواده» معرفی کرده و وعده حل اختلاف را داده بود.
دوست صمیمی مهدی، پرده از تردیدی جدی برداشت؛ او گفت آخرینبار مهدی به خانه همین مشاور رفته و بارها نسبت به رفتوآمدهایش هشدار داده بود. تردیدها زمانی رنگ واقعیت گرفت که مرد مشاور ناگهان تماس گرفت و گفت خودروی پژو ۲۰۶ مهدی نزد اوست.
تحقیقات جنایی
تحقیقات جنایی آغاز شد؛ اما از مهدی اثری نبود؛ نه تماس، نه ردپا و نه نشانی از زندگی. با دستور قضایی، مرد مشاور بازداشت شد. او ابتدا همه چیز را انکار کرد و مدعی شد معامله خودرو نیمهکاره مانده و مهدی دیگر بازنگشته است. بازجوییها ادامه یافت؛ معما گرهخوردهتر شد تا سرانجام متهم لب به اعتراف گشود. او گفت در پی سرقت پول و طلا از سوی مهدی، درگیری رخ داده و با اسلحه به سرش شلیک کرده، سپس جسد را تکهتکه و در اطراف قم رها کرده است. مأموران به محلهای اعلامی رفتند، اما جسدی پیدا نکردند.
انکار جرم
سرنخ تازه در خانه متهم کشف شد؛ دیوارهایی با رنگ تازه که زیر کاغذ دیواری پنهان شده بودند. کارشناسان این تغییرات را همراستا با ادعای اصابت گلوله به دیوار دانستند، نشانهای خاموش از جنایتی پنهان. با این حال، متهم بار دیگر اعترافاتش را پس گرفت و همه چیز را به «فشار بازجویی» نسبت داد. پرونده با کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران رفت. اولیایدم خواستار قصاص شدند و قضات با وجود نبود جسد، حکم مرگ متهم را صادر کردند.
اعتراض متهم و وکیلش، پرونده را به دیوان عالی کشور کشاند. دیوان به دلیل فقدان جسد و انکار متهم، حکم را نقض کرد، اما این پایان ماجرا نبود.
قصاص دوباره
در محاکمه دوم، همان اظهارات تکرار شد؛ انکار قتل، ادعای زنده بودن مقتول و وعده پیدا کردن او. با این حال مجموعه قرائن، اعتراف اولیه و شواهد فنی، بار دیگر قضات را به یک تصمیم رساند؛ قصاص. پروندهای که بدون پیکر مقتول به حکم مرگ انجامید.