به نظر من در زمینه خوشفکری، آموزش و شیوه عرضه موسیقی باید تحول جدی ایجاد شود تا موسیقی سنتی یا موسیقی ملی ما بهعنوان موسیقیای کهنه و قدیمی تلقی نشود جوان آنلاین: موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده پیشکسوت کشورمان با انتقاد از وضعیت و حال و روز موسیقی ایرانی، ریشه کمرنگشدن موسیقی اصیل را نه در نبود مخاطب، بلکه در غلبه موسیقیهای بازاری دانست که به گفته او از سوی مافیای کنسرتگزاری با تزریق پولهای کثیف در حال ترویج و انتشار هستند؛ جریانی که با حذف تنوع و آموزش درست، مانع حضور شایسته موسیقی ملی و سنتی در جامعه میشوند.
حسین علیزاده، موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده شناختهشده کشورمان در مراسم پایانی نخستین جشنواره سنتورنوازی استاد فرامرز پایور، با وجود طرح مباحث متنوعی در رابطه با آسیبهایی که موسیقی ایرانی به خاطر جریانات مافیایی، افراد منفعتطلب و تصمیمگیریهای اشتباه دیده است، از پابرجا بودن احترام اجتماعی موسیقی نزد مردم کشورمان برخلاف همه این مشکلات و آسیبها حرف زد.
علیزاده در ادامه با اشاره به اینکه استادانی، چون ابوالحسن صبا، دهلوی و پایور، فرماندهان و پیامبران موسیقی هستند، میگوید: در هنرستان، حتی ما که بسیار کمسن بودیم، میدانستیم که در رأس این جریان، استاد دهلوی قرار دارد؛ انسانی که وجودش با موسیقی گره خورده بود. استاد پایور نیز جایگاهی بیبدیل داشت. یادم است وقتی درِ هنرستان باز میشد و ما در حیاط منتظر بودیم، انگار در بهشت ایستادهایم و فرشتهها یکییکی وارد میشوند؛ استاد ظریف، استاد پایور و دیگر بزرگان.
او میافزاید: بسیار درباره جنبههای فنی موسیقی صحبت شده و میشود، اما آنچه مهم است اینکه هر هنرمندی که در جایگاه اثرگذار قرار میگیرد، باید خلاق، از نظر اجتماعی پذیرفتهشده و از نظر انسانی صاحب شخصیت باشد. اگر دست روی هر یک از این استادان بگذاریم، نمیتوانیم بگوییم کدام کمتر یا بیشتر بودهاند؛ همه به درجهای نهایی رسیده بودند. بزرگی آنها تنها به سن و سالشان نبود؛ از همان آغاز، مأموریتشان در موسیقی روشن بود. علیزاده در ادامه خاطر نشان میکند: وقتی خودم وارد هنرستان شدم، موسیقی ایران ریشهای بسیار کهن داشت؛ هنری که بارها گردآوری و تدوین شده بود. موسیقی، مانند زبان فارسی، اگر بخواهد ماندگار بماند، باید با زمانه حرکت کند. این به معنای بریدن از گذشته نیست. مشکل ما این است که گاهی در تاریخ «قیچی» میشویم؛ موسیقی ما یا به گذشته پرتاب میشود یا به شکلی نادرست به امروز.
موسیقیدان و نوازنده پیشکسوت موسیقی ایرانی میگوید: یادم است وقتی در ۱۱ سالگی تصمیم گرفتم به هنرستان موسیقی بروم، بسیاری از اطرافیان به خانوادهام اعتراض کردند که چرا با وجود درس خوب، فرزندشان را به هنرستان میفرستند. موسیقیدان در مقاطعی از تاریخ ما جایگاه اجتماعی مناسبی نداشت، اما وقتی وارد هنرستان شدم، فضای دیگری دیدم؛ فضایی پاک، منظم و الهامبخش. هنرستان برای من بهشت بود. وی در ادامه اظهار میدارد: نظم و انضباطی که استاد دهلوی در هنرستان ایجاد کرده بود، مثالزدنی بود. صبح زود، پیش از همه در دفترش حاضر و نبض هنرستان در دست او بود. استاد پایور نیز با شخصیت، وقار و رفتار اجتماعیاش نشان داد که یک موسیقیدان میتواند انسانی برجسته و محترم در جامعه باشد، نه صرفاً نوازندهای که سازش را زیر بغل بگیرد و از مجلسی به مجلسی دیگر برود.
علیزاده تأکید میکند: خود من این شانس را داشتم که کنار استاد هوشنگ ظریف و در ارکستر استاد پایور بنوازم. استاد پایور تا آخرین سالهای عمر، با وجود بیماری، همچنان موسیقی ایران را دنبال میکرد و حتی نوشتههای شاگردان جوان را میخواند. این پیگیری و مسئولیتپذیری، بخشی از همان میراث اخلاقی و هنری است که از آن استادان بزرگ به ما رسیده است. با وجود همه آسیبهایی که موسیقی ایران دیده، احترام اجتماعی موسیقی نزد مردم همچنان پابرجاست. نسل جوانی که امروز مینوازد، موسیقی را در وجود خود دارد، گویی پیش از آموزش رسمی، این هنر در جانشان به ارث رسیده است. تعداد هنرجویان خلاق امروز، با وجود همه محدودیتها، امیدوارکننده است.
این پیشکسوت موسیقی ایرانی میگوید: هیچوقت نگران نباشید، یک لشکر بزرگ و اصیل هنوز وجود دارد که موسیقی، جزئی از بودن و هویت نسلهای ماست و ادامه هم پیدا میکند، اما در زمینه خوشفکری، آموزش و شیوه ارائه، متأسفانه به نظر من باید تحول جدی ایجاد شود تا موسیقی سنتی یا موسیقی ملی ما بهعنوان موسیقیای کهنه و قدیمی تلقی نشود. اگر ما خودمان به آن نگاه کهنه و قدیمی داشته باشیم و به همان شکل هم آموزش دهیم، بله، فراموش میشود، حتی در موزه هم باقی نمیماند.
او در ادامه میافزاید: اینکه امروز موسیقی کمتر شنیده میشود یا کمتر اجرا دارد، به این دلیل نیست که مخاطب ندارد، بلکه علتش این است که قدرت تصمیمگیری در حوزه تولید موسیقی دست ما نیست. قدرت دست عدهای است که بلد نیستند تصمیم بگیرند و صلاحیت این کار را ندارند، وگرنه نباید موسیقی را تفکیک کرد و گفت فقط موسیقیای تولید شود که صرفاً مردم را سرگرم کند و پول دربیاورد. این هنرمند برجسته موسیقی ایران اظهار میدارد: در تمام کشورهای پیشرفته، همه شاخههای هنر زندهاند. کافی است به موسیقی کلاسیک در قرون گذشته نگاه کنید، هنوز هم زنده است و هر شب اجرا میشود. از موسیقی رنسانس گرفته تا دورههای بعد، هیچکدام مزاحم یا حذفشده نیستند، اتفاقاً همهشان مخاطب دارند.
حسین علیزاده در پایان خاطر نشان میکند: ماجرا این نیست که شنونده بگوید من فقط یک نوع موسیقی گوش میکنم. اگر شنونده در نسل خودش درست تربیت شده باشد و موسیقیشناس بار بیاید، موسیقی گوش میکند، نه اینکه تفکیک افراطی قائل شود. مشکل امروز، موسیقیهای بازاری است که متأسفانه حجم زیادی پولهای کثیف پشت آنهاست و پای مافیای کنسرتگزار هم در میان است.