طبق اسناد امنیتی جدید آمریکا و چین، الگوی «رقابت کنترلشده، همکاری حداقلی و گفتوگو برای مدیریت ریسک» بر سیاست دوکشور حاکم خواهد بود؛ واشنگتن و پکن طرف مقابل را بزرگترین چالش خود میدانند و اختلافات از سطح سیاستهای گذرا به نگاههای متفاوت به نظم جهانی رسیده است. جوان آنلاین:دو سند مهم امنیتی منتشرشده در سال ۲۰۲۵ (۱۴۰۴ خورشیدی) یعنی «راهبرد امنیت ملی» ایالات متحده (NSS ۲۰۲۵) و سند «امنیت ملی چین در عصر جدید»، تصویری روشن از مرحلهای تازه در روابط آمریکا و چین ارائه میدهند. طبق این اسناد، رقابت میان دو قدرت بزرگ جهانی از وضعیت واکنشی و مقطعی عبور کرده و به مرحلهای ساختاری، مداوم و بلندمدت رسیده است؛ مرحلهای که قواعد، اهداف و خطوط کلی تعاملات آینده را مشخص میکند و مبنایی برای پیشبینی مسیر روابط دوجانبه در سال ۲۰۲۶ (۱۴۰۵ خورشیدی) و پس از آن فراهم میسازد.
به نوشته «مدرن دیپلماسی»، یکی از مهمترین نقاط اشتراک این دو سند آن است که هر طرف، دیگری را منبع اصلی خطر راهبردی معرفی میکند. چین فشارهای آمریکا را بزرگترین مانع در مسیر توسعه مسالمتآمیز خود میداند و همزمان ایالات متحده نیز چین را چالشی جامع، نظاممند و بلندمدت توصیف میکند. این برداشت متقابل، نشان میدهد که بیاعتمادی، عمیق و نهادینه است و رقابت دیگر تنها اختلافی بر سر سیاستهای مقطعی نیست، بلکه ریشه در نگاههای متفاوت به نظم جهانی دارد.
در حوزه نظم بینالمللی، هر دو کشور بر اهمیت ساختار جهانی تأکید میکنند، اما تعریف متفاوتی از مشروعیت آن دارند. آمریکا خود را ستون نظم مبتنی بر قواعد پس از جنگ سرد میبیند و بر آزادی کشتیرانی، شفافیت اقتصادی، ائتلافهای امنیتی و استانداردهای حکمرانی جهانی پافشاری میکند. در مقابل، چین جهان را در حال گذار و آشوبی بیسابقه میداند و اصلاح نظام حکمرانی جهانی را بر مبنای توازن قدرت جدید ضروری بیان میکند. این تفاوت بنیادی نشان میدهد که رقابت واشنگتن و پکن، تقابلی بلندمدت بر سر چشماندازهای کلان و ساختاری است، نه اختلافی قابل حل در کوتاهمدت.
طبق این گزارش تحلیلی، با وجود شباهت در اهداف اعلامی دوکشور در زمینه «حفظ ثبات»، منطق رفتاری آنها بهشدت متفاوت است. آمریکا در NSS ۲۰۲۵ بر تقویت حضور پیشدستانه در منطقه هند–آرام (از جمله تحکیم ائتلافها با ژاپن، کره جنوبی و استرالیا، گسترش همکاری با کشورهای جنوبشرق آسیا و برجستهسازی نقش سازوکارهایی مانند کواد) تأکید دارد. در مقابل، چین بر نوسازی همهجانبه دفاعی تمرکز کرده و با تقویت توانمندیهای دریایی، هوایی و موشکی، بهویژه قابلیتهای ضددسترسی منطقهای، میکوشد از حضور نظامی آمریکا در منطقه پیرامونی خود جلوگیری کند.
گزارش تصریح دارد: نتیجه این دو رویکرد، شکلگیری ساختاری از تقابل «ظاهر سرد، باطن داغ» است؛ وضعیتی که در آن هیچیک خواهان جنگ نیست، اما هیچکدام نیز آماده مصالحه اساسی نیستند. به همین دلیل نقاط حساسی مانند دریای چین جنوبی، دریای چین شرقی و تنگه تایوان همواره در معرض خطر درگیری قرار دارند.
مساله تایوان جایگاهی محوری در این رقابت دارد. آمریکا در سند امنیتی خود با هرگونه اقدام یکجانبه برای تغییر وضع موجود مخالفت کرده و همزمان بر حمایت از توان دفاعی تایوان تأکید دارد که ضمن حفظ ابهام راهبردی، بازدارندگی را تقویت میکند. در مقابل، کتاب سفید امنیتی چین بهطور قاطع دیدگاه غرب مبنی بر نامشخص بودن وضعیت تایوان را رد کرده و وحدت مجدد را بزرگترین منفعت اصلی و خط قرمزی غیرقابل عبور میداند.
رقابت اقتصادی و فناورانه نیز ستون دیگر این تقابل ساختاری است. آمریکا بر کاهش وابستگی راهبردی به چین در حوزههایی، چون نیمهرساناها، انرژی پاک، باتریها، عناصر نادر، داروسازی و فناوریهای دیجیتال تأکید دارد و بهدنبال ایجاد زنجیرههای تأمین با اتکا به شرکای قابل اعتماد و کنترلهای صادراتی است. چین در پاسخ، راهبرد خوداتکایی فناورانه و تقویت گردش داخلی را دنبال میکند تا وابستگی به غرب در فناوریهای کلیدی را کاهش دهد.
به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، افزون بر این، رقابت به حوزههای امنیت غیرسنتی نیز گسترش یافته است. فضای سایبری و فضای ماورای جو به عرصههای جدیدی برای رقابت تبدیل شدهاند. آمریکا چین را رقیب اصلی خود در حملات سایبری و رقابت فضایی میداند و چین نیز نسبت به تلاش برخی کشورها برای حفظ سلطه انحصاری هشدار میدهد.
گزارش درپایان پیشبینی میکند سال ۲۰۲۶ سال تداوم و گسترش رقابت آمریکا و چین باشد. فشارها در بخش فناوری تشدید خواهد شد؛ منطقه هند–آرام همچنان میدان اصلی رقابت خواهد بود؛ زنجیرههای تأمین جهانی به روند جداسازی ادامه خواهند داد و سطح رقابت در حوزههای امنیت غیرسنتی بهطور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. «در مجموع، بعید است مسیر روابط دوجانبه شاهد گشایش مثبت چشمگیری باشد، مگر آنکه شوکهای ژئوپلیتیکی، دو طرف را به همکاری عمیقتر وادار کند.»