در سالهای اخیر، پدیدهای خطرناک در پوشش خدمات امدادخودرو شکل گرفته است که نه تنها به اموال مردم آسیب میرساند، بلکه اعتماد عمومی به سیستم امداد و کمکرسانی را به شدت تهدید میکند. بررسیهای پلیس و گزارشهای رسانهای نشان میدهد برخی افراد با سوابق کیفری و سابقه ارتکاب جرم، خود را پشت عنوان «امدادخودرو» پنهان میکنند تا با دستکاری خودروها و سوءاستفاده از اعتماد شهروندان به اهداف مجرمانهشان برسند. این وضعیت، بیش از آنکه یک مشکل فردی باشد به یک بحران اجتماعی و تهدید اعتماد عمومی تبدیل شده است.
یکی از این آسیبها، حادثه هولناکی است که چندی قبل در یکی از خیابانهای پایتخت رخ داد. دختر جوانی پس از پایان کار، سوار بر خودروی شخصی خود شد تا به خانه برود، اما خودروی او ناگهان خاموش و مجبور شد در کنار خیابان توقف کند. در این شرایط، یک امدادخودروی خصوصی به کمک دختر جوان آمد، اما تعمیرکار به جای ارائه خدمت صادقانه با ادعای تعویض پمپ بنزین خودرو، دست به اقدامی زد که جان این دختر جوان را به خطر انداخت.
در جریان تعویض پمپ بنزین، مقدار قابل توجهی بنزین روی بدنه خودرو و لباس دختر ریخت و به فاصله کوتاهی جرقهای ایجاد شد که منجر به آتشسوزی شد. تلاش دختر برای نجات خود بیثمر بود و آتش شدت گرفت. جوان تعمیرکار با مشاهده وضعیت، بلافاصله محل را ترک کرد. دختر جوان با سوختگی شدید به بیمارستان منتقل شد و یک هفته بعد بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد. تحقیقات پلیس نشان داد که عامل حادثه مردی ۳۰ ساله، متاهل و دارای سابقه کیفری است که پیش از این نیز چندین بار به جرم سرقت دستگیر شده بود. این فرد اعتراف کرده بود که خودروها را تحت نظر میگرفته و هنگام توقف آنها، با بهانه تعویض پمپ بنزین، خودروها را دستکاری و از مالکان کلاهبرداری میکرده است. این حادثه، نتیجه یک سوءاستفاده کاملاً برنامهریزیشده بود که به مرگ دلخراش یک انسان انجامید.
این رخداد، فراتر از یک حادثه فردی، نشاندهنده یک مشکل ساختاری و سازمانیافته در حوزه امداد خودرو است. وقتی افراد سابقهدار و مجرم میتوانند در پوشش امدادخودرو آزادانه فعالیت کنند، اعتماد عمومی به سامانههای امداد و امنیت جادهای به شدت کاهش مییابد. مردم در مواجهه با نقص فنی خودروی خود در خیابان یا جاده دیگر نمیدانند به چه کسی اعتماد کنند و در صورت آسیب یا خسارت، چه کسی پاسخگو خواهد بود.
متولیان امر از جمله پلیس، شهرداری و سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای، برابر این آسیب اجتماعی مسئولیت مستقیم دارند. آنها باید پاسخ دهند چه اقداماتی برای نظارت بر فعالیت امدادخودروها انجام میشود و چه سازوکاری برای پاسخگویی به خسارتها و تهدید جان مردم وجود دارد. همچنین کنترل دقیق صلاحیت افراد و شرکتهای فعال در این حوزه و معرفی سامانههای معتبر و قابل اعتماد میتواند از وقوع حوادث مشابه جلوگیری کند. بحران اعتماد به سامانههای امداد، پیامدهای فراتر از حوزه جادهای دارد. این مسئله باعث تضعیف اعتماد عمومی، افزایش احساس ناامنی و ایجاد نگرانی گسترده در میان شهروندان میشود. از سوی دیگر، فقدان نظارت و برخورد قاطع با این نوع فعالیتها، زمینه را برای گسترش جرائم مشابه فراهم میکند و جامعه را با تهدیدات جدیدی مواجه میسازد.
بروز اعمال مجرمانه در پوشش امدادخودروها، یادآوری تلخی است که امنیت جادهای و اعتماد اجتماعی جداییناپذیرند و تا زمانی که فعالیت امدادخودروها بدون نظارت و استانداردهای ایمنی دقیق ادامه یابد، خطرات جانی و مالی شهروندان تکرار خواهد شد. جامعه، رسانهها و متولیان باید این موضوع را جدی بگیرند و اقدامات فوری و مؤثری برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی انجام دهند، زیرا اعتماد عمومی، سرمایهای است که بازگرداندن آن پس از آسیب، بسیار دشوار و زمانبر خواهد بود.