با وجود آنکه امریکا کوشیده است با راهاندازی جنگ و القای تصویر ایران ضعیف، جایگاه ایران را در بین کشورهای منطقه تضعیف و آن را در عرصه معادلات منزوی کند جوان آنلاین: با وجود آنکه امریکا کوشیده است با راهاندازی جنگ و القای تصویر ایران ضعیف، جایگاه ایران را در بین کشورهای منطقه تضعیف و آن را در عرصه معادلات منزوی کند، اما پویایی ایران در پیوندهای سیاسی و همکاریهای نظامی عکس آن را اثبات کرده است. در این راستا، فعالیت دیپلماتیک ایران بعد از جنگ در چارچوب توسعه روابط با همسایگان که از اولویتهای سیاست خارجه بوده تقویت شده و بر جنبههای آن افزوده است چراکه توسعه روابط با کشورهای همسایه در عرصههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و تولید منافع مشترک، تنها به نفع کشورها نیست و به امنیت و ثبات سیاسی در کل منطقه کمک شایانی میکند. درک این مهم نزد سیاستمداران منطقه همراه با فهم سیاستهای مداخلهجویانه کشورهای غربی و امریکا، به مناسبات رونق بیشتری خواهد داد. در این میان، آسیای مرکزی و کشورهای همسایه حوزه دریای خزر، به دلیل برخورداری از موقعیت خاص ژئوپلیتیک و صحنه رقابتهای قدرتهای بزرگ اهمیت ویژهای دارند. علاوه بر آن، این کشورها از نظر جغرافیایی به دلیل محصور بودن و عدمارتباط دریایی با جهان نیازمند رسیدن به آبهای آزاد و ایجاد کریدورهای مواصلاتی هستند، به همین دلیل نقش ایران به عنوان کشوری که به آبهای آزاد دسترسی دارد، برجسته میشود تا آنجا که حتی میتواند به کانون ترانزیت تبدیل شود.
بعد از جنگ اوکراین و تشدید رقابت قدرتهای بزرگ برای تأثیرگذاری بر روند تغییر نظم جهانی، موقعیت آسیای مرکزی اهمیت ویژهای پیدا کرده است. به معنایی، فارغ از مزیتهای موجود در توسعه روابط همسایگی، بازیگری و توسعه همکاریها با کشورهای آسیای مرکزی در نقشآفرینی آینده کشور در نظم جدید مؤثر خواهد بود.
به دلیل ضرورتهای موجود، جمهوری اسلامی نیز با دیپلماسی فعال خود در این منطقه نقشآفرینی میکند و از آنجا که امریکا توجه ویژهای به آن دارد، شدیداً مورد رصد آن خواهد بود. سفر دولتمردان ایران به کشورهای قزاقستان و ترکمنستان نیز در این چارچوب تفسیر میشود. ایران با تقویت روابط با این کشورها مانند کریدور شمال- جنوب با قزاقستان، با بازسازی زنجیرههای تأمین و افزایش امنیت اقتصادی میتواند روابط را از سطح اقتصادی به استراتژیک ارتقا دهد. به عنوان نمونه، امسال مسیر ریلی مستقیم باربری میان چین و ایران که از قزاقستان میگذرد، با رساندن نخستین محمولهاش به تهران، به مرحله عملیاتی وارد شد. اهمیت استراتژیک این مسیر برای چین به حدی است که در آن کشور از آن با عنوانهای «کریدور نجات» یاد میشود.
گفتنی است چین از طریق ابتکار «کمربند و جاده» در پی گسترش مسیرهای ترانزیتی و اقتصادی خود به سوی اروپا و خلیجفارس از این منطقه است. روسیه نیز با استفاده از نهادهایی مانند پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، به حفظ نفوذ تاریخی و امنیتی خود ادامه میدهد. در این میان، ایالاتمتحده با هدف کاهش وابستگی کشورهای منطقه به شرق و تنوعبخشی به روابط آنها، حضور فعالتری یافته و از طریق پیشنهاد سرمایهگذاری در حوزههایی، چون انرژی پاک، حملونقل، آموزش و فناوری دیجیتال، در تلاش برای تثبیت جایگاه خود در معادلات آسیای میانه است.
از فواید گسترش همکاری و تقویت مناسبات تجاری با کشورهای همسایه، خارج شدن از فضای فشار تحریم یا به طور دقیقتر، جبران مانعهای تحریمی است. امریکا با توسل به ابزار تحریم تلاش کرد فشارحداکثری اقتصادی را به کشور اعمال کند و نقشآفرینی ایران را در معادلات تجاری جهان به حداقل برساند، اما ایران به طور هوشمندانه و استفاده از ظرفیتهای موجود در بازارهای بینالمللی هم فعالیتهای ضدتحریمی خود را گسترش میدهد و هم پاسخی محکم به سیاستهای ضدایرانی امریکا میدهد تا جایی که بسیاری از مقامات و تحلیلگران امریکایی معتقدند فشارهای حدکثری و تحریمهای همهجانبه تأثیر چندانی بر رفتار ایران نداشته و حتی موجب فعالیتهای فزاینده ایران در عرصه جهانی شده است. ایران با بهرهبرداری مفید از فرصت شکاف در نظم جدید و ادغام در بلوکهای ضدغربی هم موقعیت مقابله با سیاستهای امریکا در منطقه را برای خود ایجاد کرده و هم زمینه توسعه روابط با کشورهای عضو را فراهم آورده است، به همین دلیل ایران روابطش با قزاقستان را هم به عنوان همسایه آبی در دریای خزر و هم به عنوان کشور عضو سازمان همکاری شانگهای و عضو فعال در سازمان همکاری اقتصادی (اکو) گسترش میدهد. این وضعیت در دوران پساجنگ نشان میدهد ایران به تحرک در عرصه جهانی به ویژه در بلوک کشورهایی که رویکرد ضدغربی دارند، شتاب بخشیده است.
رونقبخشی و تعمیق همکاری با کشورهای آسیایمرکزی از دو جهت میتواند به نفع کشور باشد: نخست آنکه میدان بازیگری امریکا را دچار چالش میکند و از طرفی هم موجب همافزایی بیشتر با کشورهایی، چون چین و روسیه خواهد شد. چین به دنبال تکمیل کمربند و جاده (BRI) خود است که ایران و آسیای مرکزی، کوتاهترین و امنترین مسیر به اروپا را فراهم میکند. بر همین اساس، روسیه پس از جنگ اوکراین به شدت به مسیرهای جنوبی و شرقی برای دور زدن تحریمها نیاز دارد.
علاوه بر موارد فوق، ایران با تقویت همکاری با کشورهای همسایه و گسترش مناسبات در عرصههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی، کشورها را به خود وابسته میکند. در واقع، ایران به عنوان بخش مهمی از زنجیره تأمین به ویژه در آسیای مرکزی، پیوندهای عمیقی را با سایر کشورها برقرار میکند، به همین دلیل کشورها به دلیل وابستگی موجود نه تنها ارادهای برای کاهش یا حذف ایران از سیاست خارجه خود نخواهند داشت، بلکه حضور ایران را ضروری و الزامی خواهند دانست، از این رو سیاست امریکا برای منزویکردن یا اعمال فشار سیاسی کارایی خود را از دست میدهد و افزون بر آن، اهرم استفاده از دیگر کشورها برای فشار بر ایران نیز تضعیف میشود، در نتیجه ایران با گسترش روابط با کشورهای منطقه، میتواند موقعیت و جایگاه خود را با استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی و سیاسی حفظ کند و آن را ارتقا دهد، این موضوعی است که میتواند قویاً در دستور کار دستاندرکاران و سایستمداران داخلی قرار گیرد و به جای اتکا به غرب و نگاه به امریکا، فرصت بهتری را برای کشور ایجاد کند، به ویژه که سند راهبرد امنیت ملی جدید امریکا نشان میدهد کاخ سفید در تلاش برای ترمیم خود، تصمیم به تمرکز بر منطقه امریکا و کاهش نقشآفرینی به عنوان پلیس جهان گرفته است.