چهرههایی مانند زهران ممدانی سیاست امریکا در قبال اسرائیل را تغییرمیدهند؟ جوان آنلاین: پیروزی زهران ممدانی، سیاستمدار مسلمان، مهاجر و آشکارا منتقد سیاستهای اسرائیل، برای بسیاری از ناظران فراتر از یک پیروزی محلی در نیویورک است. نیویورک نه فقط پایتخت مالی جهان، بلکه یکی از مهمترین میدانهای شکلگیری گفتمان سیاسی در امریکاست. به همین دلیل، هر تغییر در فضای سیاسی این شهر میتواند، بازتابی از تحولات اجتماعی گستردهتر باشد که بعدها مسیر واشینگتن را نیز تحتتأثیر قرار میدهد. اینکه سیاستمداری با مواضع علنی در حمایت از فلسطینیها بتواند در چنین شهری پیروز شود، پرسشی کلیدی را مطرح میکند: آیا این تغییرات اجتماعی و نسلی میتوانند در نهایت روابط ریشهدار امریکا و اسرائیل را دگرگون کنند؟ پاسخ ساده نیست، اما روندهای در حال شکلگیری نشان میدهند شکافی تدریجی، اما پایدار، درحال گسترش است.
ساختاری که به آسانی تغییر نمیکند
روابط امریکا و اسرائیل در طول هفت دهه بهتدریج به بخشی از زیرساخت امنیت ملی واشینگتن تبدیل شده است. همکاری اطلاعاتی، پروژههای مشترک نظامی، نقش اسرائیل در معادلات خاورمیانه و نفوذ شبکههای لابیگری از مهمترین عوامل استحکام این رابطهاند. برای بخش بزرگی از نهادهای امنیتی و نظامی امریکا، اسرائیل نه یک متحد عادی، بلکه «پایگاه پیشرفته» واشینگتن در منطقه محسوب میشود؛ پایگاهی که بدون حضور نیروهای گسترده امریکایی، امکان مداخله و رصد امنیتی را فراهم میکند. این پیوند ساختاری سبب شده که حتی دولتهایی که با سیاستهای داخلی اسرائیل اختلاف دارند، در سطح عملی، همکاری امنیتی را ادامه دهند. در چنین ساختاری، هرگونه تحول بنیادین دشوار و زمانبر است. اما همزمان، جامعه امریکا نیز در دهه اخیر تغییراتی را تجربه میکند که خارج از این ساختار عمل میکنند و میتوانند مسیر آینده را آهسته تغییر دهند.
نسل جدید و شکاف در نگاه به سیاست خارجی
یکی از مهمترین این تغییرات، شکاف نسلی است. نسلهای جوانتر ــ بهویژه نسل Z و هزارهها، سیاست خارجی را از زاویه «حقوق بشر» و «قدرت/بیقدرتی» میبینند، نه از چشمانداز راهبردی- امنیتی. آنها در دوران اوج جنبشهایی مانند Black Lives Matter، MeToo، جنبشهای ضداسلامهراسی و دفاع از مهاجران رشد کردهاند؛ جنبشهایی که ساختار ذهنی آنها را محصول یک تربیت عدالتمحور کرده است. بر اساس نظرسنجیهای گالوپ و پیو، بیش از نصف جوانان امریکایی برخورد اسرائیل با فلسطینیان را «غیرقابل توجیه» میدانند و برای نخستینبار در چند دهه گذشته، جوانان دموکرات بیشتر با فلسطینیها همدلی میکنند تا با اسرائیل. این تغییر آرام، اما عمیق، نشان میدهد شکافی ارزشی در حال شکلگیری است که در بلندمدت میتواند سیاست را تحتتأثیر قرار دهد.
دانشگاهها: نقطهجوش تحول نسلی
جنبشهای دانشگاهی سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، نقطه اوج این تغییرات بودند. در دهها دانشگاه از هاروارد و کلمبیا تا لسآنجلس و برکلی، دانشجویان کمپهای اعتراضی برپا کردند و خواستار آتشبس، شفافیت دانشگاهها درباره سرمایهگذاریها و پایان حمایت بیقید و شرط امریکا از اسرائیل شدند. ورود پلیس ضدشورش، بازداشت صدها دانشجو و احضار رؤسای چند دانشگاه به کنگره نشان داد، این موج اعتراضی صرفاً یک حرکت دانشجویی نیست، بلکه بازتاب تغییری ساختاری در نگاه نسل جدید به عدالت جهانی است. برای نخستینبار از دهه ۶۰میلادی، موضوع فلسطین در مرکز گفتمان دانشگاهی امریکا قرار گرفت و به عنصر مهمی در سیاسیشدن نسل جدید تبدیل شد.
فروپاشی انحصار رسانهای و ظهور روایتهای جدید
تا چند سال پیش، روایت غالب درباره فلسطین ازسوی رسانههای اصلی امریکا شکل میگرفت؛ رسانههایی که معمولاً به چارچوبهای امنیتی و دیدگاههای رسمی دولت نزدیک بودند. اما با قدرتگیری رسانههای مستقل، الجزیره، شبکههای اجتماعی و خبرنگاران محلی در غزه، این انحصار فرو ریخته است.
گزارشهای زنده از دل بمبارانها ــ از خبرنگارانی مانند هشام زقوت، یاسر مرتجی و دهها خبرنگار دیگری که در جریان جنگ شهید شدند ــ برای نخستین بار «چهره انسانی فلسطین» را به میلیونها امریکایی نشان داد. نسل جوان امریکا تصاویر جنگ را از طریق تیکتاک، اینستاگرام و یوتیوب دید، نه از طریق فیلتر تلویزیونهای رسمی.
همین تحول رسانهای موجب شد، تظاهرات گستردهای در شهرهایی مانند نیویورک، شیکاگو و لسآنجلس شکل بگیرد؛ تظاهراتی که بدون شکستن انحصار رسانهای عملاً غیرممکن بود.
تغییر چهره شهرهای بزرگ و اوجگیری عدالتمحوری
تحولات جمعیتی افزایش مهاجران امریکای لاتین، جنوب آسیا، خاورمیانه و رشد جمعیت جوان شهری، ترکیب رأیدهندگان در شهرهای بزرگ امریکا را تغییر داده است. این شهرها اکنون پایگاه اصلی رأی نیروهای مترقیاند؛ نیروهایی که موضوع فلسطین را بخشی از یک بسته عدالتخواهی میدانند. همین تغییرات، زمینه ظهور چهرههایی مانند ممدانی، اوکاسیو- کورتز، رشیده طلیب و ایلهان عمر را فراهم کرد؛ چهرههایی که محصول ماشین حزبی سنتی نیستند، بلکه فرزندان تحولات اجتماعی جدیدند.
شکاف فزاینده در حزب دموکرات
درون حزب دموکرات نیز شکافی آشکار شکل گرفته است. جناح میانهرو به رهبری چهرههایی، چون جو بایدن، چاک شومر و هاکیم جفریز همچنان از سیاستهای سنتی حمایت از اسرائیل دفاع میکند. اما جناح مترقی ــ شامل اوکاسیو- کورتز، طلیب، عمر، جمال بومن و نسل جدید سیاستمداران شهری ــ رویکردی کاملاً متفاوت دارد؛ رویکردی که بر حقوق بشر، عدالت نژادی و نقد سیاستهای اسرائیل استوار است. ممدانی یکی از نمادهای این شکاف است. او نهتنها پایگاه اجتماعی این جریان را نمایندگی میکند، بلکه بهطور فعال هزینه سیاسی حمایت بیقید و شرط از اسرائیل را افزایش میدهد.
آیا ممدانیها میتوانند سیاست امریکا را تغییر دهند؟
برای پاسخ، باید میان ظرفیتها و محدودیتها تمایز گذاشت.
از یکسو، ظرفیتها قابلتوجهاند:
•نسل جوان بزرگترین بلوک رأیدهندگان دموکرات شده است.
•انحصار رسانهای شکسته شده و روایتهای جدید قدرت یافتهاند.
•جنبشهای عدالتمحور پایدار و گستردهاند.
•یهودیان منتقد اسرائیل وزن سیاسی تازهای یافتهاند.
•و شهرهای بزرگ به پایگاه نیروهای مترقی تبدیل شدهاند.
اما از سوی دیگر، محدودیتهای ساختاری بسیار جدی است:
•رابطه امریکا–اسرائیل یک پیوند امنیت ملی نهادینهشده است.
•لابیها و شبکههای قدرت توان بالایی در مهار تغییرات دارند.
•سیاست خارجی حوزهای متمرکز و سختجان است و قطبیشدن سیاسی هر تغییر را با واکنشهای ضدپیشرو همراه میکند.
۲ سناریوی واقعبینانه برای آینده
سناریوی نخست: تغییر تدریجی، کند، اما پایدار. در این مسیر، نیروهایی مانند ممدانی حامل تغییراتیاند که از جامعه برخاستهاند. سیاست امریکا بهتدریج اخلاقیتر و حساستر به حقوق بشر میشود، فشارها بر اسرائیل افزایش مییابد و لحن و سیاستهای واشینگتن تعدیل میشوند. این روند ممکن است ۱۰ تا ۲۰ سال طول بکشد، اما محتملترین مسیر است.
سناریوی دوم: مقاومت ساختارهای سخت و مهار نیروهای جدید. در این سناریو، لابیها، پیوندهای امنیتی و ساختارهای نهادینه اجازه تغییر بنیادی را نمیدهند. جنبشهای جدید در نهایت در محدودیتهای نهادی هضم میشوند و تغییرات به اصلاحات جزئی محدود میماند. آینده سیاست امریکا نسبت به اسرائیل به میدان رقابت میان «ساختارهای سخت» و «روندهای نرم» بستگی دارد. ساختارها سریع تغییر نمیکنند، اما روندهای نسلی، رسانهای و اجتماعی نیز بهسادگی متوقف نمیشوند. در این میان، چهرههایی مانند زهران ممدانی قادر نیستند یک گسست سریع ایجاد کنند، اما میتوانند سرعت و جهت تغییرات آهسته را تعیین کنند. جهان سیاست امریکا در حال عبور از دوره گذار است؛ گذاری که به احتمال فراوان در بلندمدت سیاست امریکا نسبت به اسرائیل را نه بهصورت ناگهانی، بلکه آرام و لایهلایه بازتعریف خواهد کرد.