فوتبالی جماعت اینقدر در خودبزرگبینی و توهم آن غرق شده که تصور میکند میتواند هر چه دلش خواست بگوید، هر کاری دلش خواست انجام دهد و متوهمتر اینکه تصور میکند کسی هم جلودارش نیست.
فوتبالیجماعت که سالهاست به صورت مستقیم از بیتالمال و جیب مردم ارتزاق و گردن کلفت کرده حالا کارش به جایی رسیده که به جای عذرخواهی بابت شکستهای ریز و درشت بینالمللی (باشگاهی و ملی) و آبروریزی برای ورزش کشور و مردم طلبکارانه حرف میزند و خود را بزرگ تصور میکند. همین ابتدای مطلب لازم است به بزرگ و کوچک این رشته همیشه بازنده ورزش با صدای بلند و رسا اعلام کنیم که هر چه دارید از خاک پای مردم شریف ایران است و اگر این مردم و حمایتهایشان نبود، نه در ایران که در هیچ کجای این کره خاکی حتی اجازه نفس کشیدن هم نداشتید. یادتان باشد که اگر حمایتهای دولتی (در تمام دولتهای مستقر) نبود و فوتبالزدگی (متأسفانه) زیاد مسئولان را نداشتیم (همان بالاها) اثری از این فوتبال مثلاً حرفهای نبود کهای کاش نبود تا شما امروز اینقدر گستاخانه از مردم و زمین و زمان طلبکار نباشید.
۱- این جماعت متوهم و شکستخورده امروز کارشان به جایی رسیده که کوچکشان (یکی مثل خلیلزاده) مردم را مثل خودش نفهم فرض میکند و بزرگشان (یکی مثل علی پروین) منت فوتبالیست شدن برخی را سر مردم میگذارد. منت چه چیز را سر مردم میگذارید؟ منت پولدارشدنتان، ماشینهای آنچنانیتان یا شهرتی که از قبل از طریق همین مردم به دست آوردهاید را؟ اینها ثمره پول زیاد و مفتی است که سالها از جیب همین مردم به جیبهایتان سرازیر شده. کسی منکر سختیها و مشقتهای دوران ورزش حرفهای نیست (البته اگر بتوان فوتبال ایران را حرفهای نامید)، اما آقایان تکرار میکنیم که بزرگ و کوچکتان هر چه دارید از مردم دارید که اگر نبودند و حمایتتان نمیکردند به اینجا نمیرسیدید، البته این هم از بد روزگار است که به جای تشکر از مردم حالا که گردن کلفت کردهاید، برایشان لگداندازی میکنید.
۲- همین هفته قبل بود که یکی دیگر از متوهمهای فوتبال که خودش را بزرگ فرض میکرد، بعد از شکست مقابل ازبکستان چرندیاتی بر زبان آورد تا خود را مثلاً بزرگ نشان دهد؛ اینکه از بالا نمیخواهند فوتبال نتیجه بگیرد، در حالی که همین بالا بود که چند سال قبل افتضاحی را که جناب طارمی در ترکیه به بار آورده بود با دخالت رئیسجمهور وقت رفع و رجوع کرد. طارمی یادش رفته که حوالههای ماشین، چمدانهای پر از دلار برای پاداش بردهای الکی و غیبتهایش از اردو را همین بالا ردیف میکرد. طارمی فراموش کرده وقتی با کمک برخی دیگر زیرآب اسکوچیچ را زدند و کیروش را آوردند، همین بالا حمایتشان کرد و حالا که ظاهراً زورشان به قلعهنویی نمیرسد، میگویند «از بالا نمیخواهند فوتبال نتیجه بگیرد» و بعد هم سر مردم منت میگذارند که چیزی به ما نمیدهند که خروجی آن برد و پیروزی باشد.
۳- در این میان تلاش برخی رسانههای دلالمآب در کنار شبکه دلالی حاکم بر فوتبال هم بسیار قابل تأمل است؛ رسانههایی که سعی دارند هر طور شده فوتبال رو به زوال ایران را سرپا نشان دهند. به هر حال فوتبال اگر برای مردم جز حرص و جوش و غارت بیتالمال چیزی نداشته باشد برای این دلالها تا دلتان بخواهد پول دارد؛ رسانههایی که پیش از این هم در پرونده بزرگ فساد فوتبال نامشان برده شد، اما از آنجا که چنین پروندههایی هیچگاه به نتیجه درست نرسیده است، همچنان در حال فعالیت هستند و همراه با فوتبالیها دستشان در جیب مردم است.
۴- کلام آخر اینکه فوتبالیها سالهاست پشت شعار «خوشحال کردن دل مردم» پنهان شدهاند، البته که همه ما با پیروزیهای فوتبال خوشحال میشویم ولی این جماعت متوهم به جز گهگاهی هیچگاه نتوانستهاند از عهده شاد کردن دل مردم بربیایند ولی خب تا دلتان بخواهد با این شعار نخنماشده جیب مردم را خالی کردهاند و حالا که فهمیدهاند از پس این مهم برنمیآیند، شروع کردهاند به اراجیف گفتن، فقط کافی است تعداد دفعاتی را که فوتبال چه در رده باشگاهی و چه در رده ملی در داخل و خارج تحقیرمان کرده را بشمارید تا متوجه شوید چرا میگوییم این جماعت متوهم شکست خورده را باید دور ریخت. راستی چقدر خوب شد که شورای نگهبان اجازه نداد پول هنگفت حق پخش به جیب این جماعت زیادهخواه سرازیر شود، فقط امیدواریم این مبلغ هنگفت در جایی درست خرج شود تا سودش به مردم برسد.