کد خبر: 1328045
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۰
گفت‌و‌گو با مهدی زارع، داستان‌نویس
«آقای دیوانه» را برای ایمان‌های سست‌شده نوشتم  مجموعه داستان آقای دیوانه شرح حال شخصیت‌های گرفتار در هزار‌توی مصائب است که هرکدام به نوعی تصمیم دارند؛ خود را از تنگنایی که در آن گرفتار شده‌اند رها کنند؛ افرادی ایستاده سر دوراهی عقل و احساس که نه جرئت رها کردن عقل را دارند و نه اعتماد به احساس
 محمدحسین یوسفی

جوان آنلاین: مهدی زارع، نویسنده کتاب «آقای دیوانه» گفت: پرداختن به این مجموعه را به کسانی توصیه می‌کنم که ایمان‌شان سست شده و درگیر شرایط عقلانی و دشواری‌های زندگی هستند. در جهانی که عقلانیت مدرن همچون دیواری نفوذناپذیر سر راه احساس و ایمان قد علم کرده، ادبیات داستانی می‌تواند پلی باشد میان شکاف‌های وجودی انسان معاصر. مجموعه‌داستان «آقای دیوانه» نوشته مهدی زارع (م. آرام)، با نگاهی عمیق به بحران‌های درونی آدمی، این پل را می‌سازد؛ جایی که روستا‌های ساده ایران، صحنه نبرد عقل و عرفان می‌شوند و امام رضا (ع) همچون چراغی هدایتگر، سایه دیوانگی‌های بشری را می‌زداید. این کتاب، نوزدهمین اثر مهدی زارع – نویسنده‌ای با ۱۸ عنوان کتاب در ژانر‌های رمان و مجموعه داستان، نامی آشنا در ادبیات معاصر ایران است. زارع که پیش‌تر با آثاری، چون «نسکافه با عطر کاهگل»، «فیلسوف پشمالو» و «پاییز حافظیه» مخاطبان را با دنیای روستایی و تأملات فلسفی‌اش همراه کرده، این بار در قالب ۱۶ داستان کوتاه، به کاوش در لایه‌های پنهان ایمان و گمراهی می‌پردازد. به بهانه انتشار «آقای دیوانه»، فرصتی دست داد تا با این نویسنده پرکار و عاشق شمس توس به گفت‌و‌گو بنشینیم؛ گفت‌وگویی که از ریشه‌های خلاقیت تا اسرار پیوند عرفانی با امام هشتم (ع) را در بر می‌گیرد. 
 
 شما نویسنده‌ای پرکار هستید. با توجه به این سابقه، همکاری‌تان با سوره‌مهر و انتشار «آقای دیوانه» به‌عنوان نخستین تجربه‌تان در این انتشارات، چگونه شکل گرفت؟ چه شد که تصمیم گرفتید سراغ نوشتن داستان کوتاه بروید؟
به نظر من، داستان کوتاه به‌عنوان زیربنا و فونداسیون حرفه‌ی داستان‌نویسی، اهمیت زیادی از نظر ساختار و ترکیب دارد. نویسنده باید بتواند عمده عناصر داستانی را به صورت موجز در آن پیاده کند. 
گذشته از این، داستان کوتاه به‌دلیل برش‌های کوتاه زمانی، محدودیت‌های شخصیتی، گاه رئال بودن مضامین و تأثیرگذاری‌های عمیق، برای من بسیار جذاب است. بر این باورم که یک نویسنده می‌تواند هنر داستان‌نویسی خود را با ارائه داستان‌های کوتاه بی‌نقص در معرض دید خوانندگان قرار دهد. 

در همه داستان‌های این مجموعه نوعی پیوند و ارتباط با حضرت امام‌رضا (ع) دیده می‌شود. چه عاملی باعث شد به سراغ چنین سوژه‌ای بروید و ایده اولیه کتاب از کجا شکل گرفت؟
آشنایی من با حوزه رضوی به سال‌های ابتدایی داستان‌نویسی‌ام برمی‌گردد. اگر صادقانه بگویم، در آغاز به‌دلیل موضوعی بودن جشنواره‌های مرتبط با این حوزه بود. اما در ادامه، رفته‌رفته علاقه عمیقی میان من و مضامین این‌چنینی شکل گرفت تا جایی که با نوشتن درباره شمس توس، احساس آرامش خاطر عمیقی در من پدید می‌آمد؛ گویی دینی که نسبت به مذهب ملی کشورم بر گردن داشتم، ادا می‌شد. 
طبیعتاً همین اشتیاق و علاقه باعث شد الفتی مثال‌زدنی میان من و امام غریب شکل بگیرد و بار‌ها احساس کنم که ایشان مرا طلبیده‌اند. عمده داستان‌های آقای دیوانه افتخار این را داشته‌اند که در مجامع ملی و منطقه‌ای صاحب عناوین اصلی شوند و من این مهم را نشانه‌ای از رضایت امام رضا (ع) از پرداختن به خودشان می‌دانم. 
اگر بخواهید خودتان «آقای دیوانه» را برای مخاطبان معرفی کنید، چه توضیحی می‌دهید؟
«آقای دیوانه» به‌عنوان یکی از داستان‌های کوتاه این مجموعه، روایت تجلی فردی گمراه از اصول انسانی به عرفان است و روندی را نشان می‌دهد که او برای رسیدن به این درجه طی می‌کند. 
هرچند سایر شخصیت‌های این مجموعه‌داستان نیز به نوعی با دیوانگی درونی ناشی از گناهان هفت‌گانه‌ای همچون حرص، حسد، دروغ، خیانت و... درگیرند، اما قداست شمس توس در تجلی یافتن این افراد از خوی شیطانی به طبع انسانی، نقشی مؤثر دارد. 
از جمله داستان‌های این مجموعه می‌توان به «قابیل»، «نهالی در برهوت»، «عطر صنوبر زیر تازیانه‌ی سوز» و... اشاره کرد. 

در نامگذاری مجموعه‌های داستان کوتاه، معمولاً یکی از داستان‌ها به‌عنوان نام اصلی کتاب انتخاب می‌شود. شما چرا عنوان «آقای دیوانه» را برگزیدید؟
انتخاب نام آقای دیوانه، علاوه بر ابهام‌برانگیزی و پارادوکسی که برای خواننده ایجاد می‌کند، نماد اصلی تحول درونی شخصیت‌های کتاب است. افرادی که هر یک به‌دلیل مسائل و مشکلات خود در تلاش‌اند تا با تکیه بر منطق و استدلال‌های عقلانی از بند مصائب رها شوند، اما در نهایت راهی جز توسل به قداست امام‌هشتم (ع) و پناه بردن به ایشان نمی‌یابند. 
«آقای دیوانه» در دنیای واقعی می‌تواند اشاره‌ای به بسیاری از افراد در جوامع مختلف باشد که در ظاهر عاقل‌اند، اما در درون به دیوانگی‌های عمیق دچارند؛ بیماری‌هایی که نوش‌داروی آنها می‌تواند ایمان و توسل به نیرویی عرفانی و قدرتمند باشد. 

اگر نکته‌ای به‌عنوان کلام پایانی دارید، بفرمایید. 
مجموعه داستان آقای دیوانه شرح حال شخصیت‌های گرفتار در هزار‌توی مصائب است که هرکدام به نوعی تصمیم دارند؛ خود را از تنگنایی که در آن گرفتار شده‌اند رها کنند؛ افرادی ایستاده سر دوراهی عقل و احساس که نه جرئت رها کردن عقل را دارند و نه اعتماد به احساس. 
هرچند در نهایت، ایمان به یاری‌شان می‌آید و امید به کامروایی از سرچشمه احسان شمس توس، بر ترس‌ها و تردیدهایشان غلبه می‌کند. 
به‌عنوان نویسنده کتاب، پرداختن به این مجموعه را به کسانی توصیه می‌کنم که ایمان‌شان سست شده و درگیر شرایط عقلانی و دشواری‌های زندگی هستند، چراکه به‌گمان من، این اثر می‌تواند برای بسیاری از افراد چراغ هدایت و گامی به‌سوی رستگاری باشد.

برچسب ها: داستان ، کتاب ، فرهنگ
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار