«در حال حاضر همه دنیا به دنبال برگزاری اردوی مشترک با ملیپوشان ایران هستند. تیم امریکا پیشنهاد داده ۲۰ روز قبل از رقابتهای سال آینده امیدهای جهان با ما اردوی مشترک داشته باشد. ما از بسیاری از کشورها از جمله قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، گرجستان، ترکیه، آذربایجان، صربستان و مجارستان پیشنهاد داشتیم که گفتهاند یا ما به ایران بیاییم یا تمامی هزینههای شما را میدهیم که با حضور در کشور ما، اردوی مشترک با هم داشته باشیم.»
این بخشی از حرفهای حسن رنگرز، سرمربی موفق تیم ملی کشتی فرنگی ایران است. مردی که طی سه سال حضور در رأس تیمهای ملی فرنگی بزرگسالان و امید ایران، چهار قهرمانی جهان را به دست آورده است. برترین مربی کشتی فرنگی قاره آسیا که به جرئت میتوان گفت برترین مربی جهان نیز هست. مردی که سلطه کشتی فرنگی ایران بر جهان تحت هدایت او محقق شده و با پشتوانهسازی رنگزر و همکارانش این سلطه ادامه خواهد داشت.
اما بخش مهم و جالب توجه حرفهای رنگرز جایی است که از درخواست کشورهای مختلف برای حضور در ایران یا دعوت از تیمهای کشورمان برای حضور در کشور آنها صحبت میکند. حرفهایی که ثابت میکند اگر درست و بابرنامه کار کنیم، آن وقت لازم نیست دور دنیا بچرخیم برای برپایی اردو یا بازی تدارکاتی. اگر درست و بابرنامه پیش برویم هم موفق میشویم و هم دیگران برای در کنار ما بودن حاضر میشوند دست به جیب شوند.
با دیدن و شنیدن حرفهای سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی، ناخوداگاه به یاد برخی رشتههایی افتادیم که سالهاست سوءمدیریت و ناکارآمدی مدیران خود را پشت بهانه نخنما شده تحریمها پنهان کرده و میکنند. رشتههایی که دستشان به پول مردم و بیتالمال باز است و با پولپاشی سعی در کسب موفقیت دارند. رشتههایی که به بهانههای واهی بازیهای تدارکاتی خوبی برگزار نمیکنند، اما در عوض برای برپایی یک یا چند بازی کماثر و بیبهره میلیونها دلار خرج میکنند و تازه وقتی خبر میرسد که پول لباس و کفش میهمان را هم دادهاند، فقط در مقام ادعا و تکذیب برمیآیند.
سؤال این است که چطور امریکا حاضر است برای برپایی اردوی تدارکاتی کشتی با ایران پول هم خرج کند، اما همین امریکا وقتی پای رشتههای دیگر به میان میآید رفتارش عوض میشود! چطور ممکن است بقیه کشورها سرودست بشکنند برای حضور در ایران و تمرین در خانه کشتی، اما همین کشورها وقتی پای یک رشته دیگر به میان میآید رنگ عوض کنند. اگر مسئله بحث تحریمهاست که خب کشتی هم مربوط به همین کشور تحت تحریم است، پس چطور کشتی میتواند، ولی بقیه نمیتوانند.
نکته قابل تأمل این است که آدم کاربلد نداریم. اشتباه نکنید آدم تا دلتان بخواهد داریم، آدمهایی که به هیچ کاری نمیآیند، اما تا دلتان بخواهد ادعا دارند. آدم داریم، اما کاربلد نداریم. در کشتی مدیر کاربلد کاری کرده که ایران بعد از چند سال افول حالا هم در آزاد و هم در فرنگی آقای جهان است و طبیعی است که کشورهای دیگر با دیدن این همه موفقیت برای برپایی اردو یا دیدار تدارکاتی با ایران سرودست بشکنند. در عوض رشتهای هم داریم که هنوز در باد پیروزهای نیم قرن پیش خوابیده و خود را آقا میداند! رشتهای که پولپاشی را خوب یاد گرفته و پول مردم را به جای استفاده در مسیر درست به جیب دلالها سرازیر میکند. رشتهای که مدیرانش خوب یاد گرفتهاند به بهانه تحریم پول بیتالمال را صرف بازهای بیارزش کنند و دستآخر هم شکست بخورند.