رسول کربکندی
جوان آنلاین: شرایط فوتبال، هواداران را نگران کرده است. باشگاههایمان وضعیت خوبی ندارند و وضعیت تیمملی نیز نشئتگرفته از همان شرایط است. در واقع بین مردم و کارشناسان با کادرفنی تیمملی اختلاف نظر پیش آمده که اصلاً قشنگ نیست. تیمملی متعلق به مردم است و اگر خواستههای مردم تأمین نشود، تأثیر منفی روی هواداران خواهد داشت. کادرفنی درست برخلاف نظرات مردم، ساز مخالف میزند و بهنوعی به شعور مردم توهین میشود. بازی زیبا، تحرک بیشتر بازیکنان، انگیزه تیمی، نتایج بهتر و ایجاد امیدواری برای تماشای پیشرفت تیمملی در جامجهانی، خواستههای بحق مردم است، این خواستهها برآورده نمیشوند و این مسئله نارضایتی از تیمملی را افزایش داده است.
مردم نگران حذف شدن دوباره تیمملی در همان مرحله اول جامجهانی هستند. معتقدم با ۴۸ تیمیشدن جامجهانی، صعود به این مسابقات دیگر افتخار نیست و با هشت سهمیه مستقیم آسیا، ایران حتماً صعود میکرد. درحالی که انتظار میرود تیمملی در بهترین ویترین فوتبال جهان بدرخشد. اگر تیمی بد بازی و سرمربی نیز به آن اعتراف کند، مردم این صداقت را میپذیرند. درحالیکه مردم از تیمملی بازی خوب نمیبینند، اما کادرفنی از عملکرد تیم ابراز رضایت میکند، تضاد بین تفکر و خواستههای مردم و کادرفنی بیش از پیش عیان میشود. این وضعیت به صلاح فوتبال ایران نیست. هواداران امروز فوتبال را خوب میفهمند و درک درستی از این رشته دارند.
روند نزول فوتبال ما شدت پیدا کرده و این نزول آینده این رشته را به خطر میاندازد. باید چهار سال پیش جوانگرایی میکردیم که نکردیم، باید دو سال پیش در جامملتهای آسیا جوانگرایی میکردیم که متأسفانه این کار را نیز انجام ندادیم. اینکه در یک بازی از یکی دو بازیکن جوان استفاده شود، اسمش جوانگرایی نیست. استفاده از جوانان تاوان دارد و باید به آنها فرصت آبدیدهشدن داد، درحالیکه در بازیهای مقدماتی جامجهانی نیز این کار را نکردیم و همین حالا هم هواداران به راحتی میتوانند ۸۰ درصد ترکیب اصلیمان در جامجهانی را پیشبینی کنند.
بارها تأکید کردهام برای ما جامجهانی میدانی نیست که بتوانیم حمله کنیم، درحالی که ساختار دفاعی خوبی هم نداریم. متناسب با قدرت حریفان باید بتوانیم مقابلشان دفاع کنیم. شاید مهاجمان دوسه فرصت هم به دست بیاورند و گلزنی کنند. در گذشته نیز همین تاکتیک را داشتیم و حداقل مقابل تیمهای بزرگ به راحتی گل نمیخوردیم. الان وضعیت برعکس شده و تیمملی به راحتی گل میخورد. قرار نیست در جامجهانی ۲۰ موقعیت گل به دست بیاوریم، مهم حفظ دروازهمان است. گل خوردن از آرژانتین در دقایق پایانی بازی، ساختار دفاعی قوی ما را ثابت میکرد و کیروش برای رسیدن به آن ساختار چند سال زحمت کشید. دفاع کردن از مهاجم شروع میشود، بعد نوبت هافبکهاست و در نهایت توپ به مدافعان و دروازه میرسد. همه تیم باید خوب دفاع و حمله کنند. بازیکنانی که چند سالی است کنار هم بازی میکنند، ترکیب اصلی ما را در جامجهانی تشکیل خواهند داد. بیشتر از اصل ماجرا، حواسمان به آمار و ارقام است. در فوتبال تا نتیجه نگیرید آمار به درد نمیخورد. اگر تیم خوب است و کادرفنی روی آمار تأکید دارد، پس باید خوب هم نتیجه بگیرد. وقتی نتیجه نمیگیریم، یعنی آمارمان هم واقعی نیست و نباید به آن دل خوش کنیم. بازی با روسیه خوب بود و ضعفهایمان را تا حدودی رو کرد، ولی خیلی به برد برابر تانزانیا نباید دل خوش کنیم. متأسفانه از باخت در بازی تدارکاتی میترسیم و اگر با یک تیم داخلی خودمان بازی میکردیم، تأثیرش بیشتر از بازی با تانزانیا بود. در فرصت باقیمانده مربیان تیمملی باید بازیهای لیگ را با دقت رصد کنند و اگر جوان شایستهای در تیمهای باشگاهی دیدند، حتماً از او استفاده کنند. شرط اول موفقیت در فوتبال روز دنیا دوندگی و جنگندگی است. از بازیکن ۳۵- ۳۶ ساله نمیتوان انتظار دوندگی داشت، حتی در لیگ خودمان نیز تیمهای جوان، کمهزینه و باانگیزه بلای جان تیمهای بزرگ و پرهزینه شدهاند. اعتقاد و تفکر کادرفنی اهمیت زیادی دارد و کادرفنی ما به همین بازیکنان فعلی تیم امیدوار است. در صورتی که به عقیده من با تلفیقی از جوانترها میتوان به میدان رفت. باید زودتر از اینها جوانگرایی میکردیم و جامجهانی میدانی نیست که از جوانان بیتجربه استفاده کنیم. همه دنیا بعد از اتمام جامجهانی کار تغییر نسل و جوانگرایی را استارت میزنند و چهار سال به جوانشان فرصت کسب تجربه میدهند تا در دوره بعد بازدهی لازم را داشته باشد. فوتبالمان نسبت به گذشته افت فاحشی داشته، تعداد لژیونرهایمان در تیمهای بزرگ به حداقل رسیده است و خبری از پیشرفت نیست.
روزهای سختی پیشروی فوتبال ماست
مجید جلالی
برای آمادهسازی تیمملی جهت حضور در جامجهانی و اینکه با چه تیمهایی بازی دوستانه برگزار کنیم، خیلی حق انتخاب نداریم و دستمان باز نیست. دلایلش نیز خیلی ارتباطی به فوتبال ندارد و مسائل دیگری در آن دخیل هستند، بههمین خاطر باید با همان دیدارهایی که برایمان مهیا میشود، کنار بیاییم و با آن حریفان بسازیم، البته این شرایط برای من تازگی ندارد، حتی بدتر از اینها را اواخر دهه ۶۰ زمانیکه مرحوم دهداری سرمربی تیمملی بود، تجربه کردیم. به رغم شرایط موجود آن زمان تیمملی برای مسابقات آماده شد و در رقابت شرکت کرد.
الان هم همان شرایط را داریم و همان وضعیت را تجربه میکنیم، البته دیدار با تیمملی روسیه و تانزانیا را انجام دادیم و سرمربی تلاش کرد از نیروهای جوان و تازهنفس در این دو بازی استفاده کند؛ با حضور آنها در زمین کادرفنی توانست این بازیکنان را محک بزند و از آنها شناخت پیدا کند. از این لحاظ دو بازی اخیر برای تیمملی بد نبود و بازیکنان نسل جدید فرصت بازی پیدا کردند، حتی میشد از این جوانها زودتر استفاده کرد و در این صورت بیشتر به کار تیمملی میآمدند. بااینکه کمی دیر شده ولی باز هم میتوان روی نیروی جوانی آنها حساب کرد. از طرفی بازیکنان جوان زمان زیادی برای عرضاندام پیشرو ندارند و قرار است در بزرگترین رویداد فوتبال جهان شرکت کنیم. با درنظر گرفتن وضعیت موجود باید همه احتمالات و چالشهای جامجهانی را از هماکنون پیشبینی کنیم.
توقعاتی از تیمملی داریم که همه آن متوجه تیم و کادرفنی فعلی نیست. خلأ تیم «ب» کاملاً احساس میشود و فوتبال ما نیز باید یک تیمملی «ب» داشته باشد. علت نداشتن تیم ب مشخص نیست، درحالیکه میتوان همه این جوانها را در قالب آن تیم به کار گرفت و همزمان با فیفادیها هم تیم ب و هم تیم امید میتوانند فعال باشند. در این صورت سه تیمملی خواهیم داشت تا جوانان زیادی در آن حضور داشته باشند. میتوان برای تیمهای ب و امید در فیفادیها، تورنمنتهای داخلی یا خارجی در نظر گرفت و برایشان برنامهریزی داشت. این کار باید همزمان با تیمملی بزرگسالان انجام شود. در این صورت میتوانیم بگوییم هر کدام از این جوانها بتوانند خود را در تیم ب یا امید ثابت کنند، به تیمبزرگسالان راه خواهند یافت. حالا آن دو تیم را نداریم و نمیتوانیم همه مشکلات را از چشم تیم بزرگسالان ببینیم، این کار را سخت خواهد کرد، حتی اگر بازیکن جوان در فهرست باشد و بازی هم کند، باز هم میدان دادن به جوانان ریسک و چالش دارد. خیلیها این ریسک را نمیپذیرند و حتی در لیگ برتر و باشگاهها نیز خبری از جوانگرایی نیست. در لیگ یک و ۲ نیز همین شرایط حاکم است. درواقع مربیان حاضر نیستند روی شغل خود ریسک کنند.
هر کاری که میخواستیم انجام دهیم باید شش ماه پیش انجام میدادیم و الان فقط باید به جامجهانی اندیشید. دیگر زمانی باقی نمانده و فیفادیها محدود است. از این پس باید ترکیب اصلی تعیین شود، زوجهای تیم مشخص شوند و به تیمملی دیدگاه و نگرش بدهیم. بهعقیده من الان باید شاکله اصلی تیمملی باید مشخص شده باشد و دیگر نمیتوان توقع استفاده از بازیکنان جدید را داشته باشیم. درعوض فعالیت همزمان تیمهای ب و امید با حضور جوانان، کمکحال تیمملی بزرگسالان بعد از چالش بزرگ جامجهانی خواهد بود.
بازی تدارکاتی از اسمش مشخص است؛ نه شکست در بازی تدارکاتی باید ویرانمان کند و نه پیروزی مغرورمان سازد. فلسفه برگزاری دیدارهای دوستانه این است که تا حد ممکن کادرفنی نسبت به وضعیت تیم، تواناییها، ضعفها، ظرفیتها و برنامههای آتی، اطلاعات و آگاهی پیدا کند. این اطلاعات باید ذخیره شوند تا در بازی اصلی به بهترین شکل به کارمان بیایند. باخت به روسیه و پیروزی برابر تانزانیا نه باید ناامیدمان کند نه خوشحال.
برای پیشبینی شرایط در جامجهانی و برنامهریزی بهتر، ابتدا باید منتظر برگزاری قرعهکشی و مشخصشدن حریفانمان باشیم. پس از آنکه حریفان معلوم شدند میتوان برنامهریزی بهتری کرد. با توجه به نمای کلی فوتبال، کیفیت لیگبرتر، وضعیت نمایندگانمان در بازیهای قارهای، عملکرد تیمملی و ستارههای جوانی که ساخته نمیشوند، باید تأکید کنم روزهای سختی پیش روی فوتبال ملی ماست. سختترین روزهای فوتبال ما تازه بعد از آخرین بازی تیمملی در جامجهانی ۲۰۲۶ شروع خواهد شد، با اینحال همچنان احتمال صعود به مرحله دوم جامجهانی وجود دارد و این مسئله بستگی به قرعهکشی و حریفانمان خواهد داشت.