جوان آنلاین: صنعت دامپروری کشورمان با هدف خودکفایی در تولید پروتئین حیوانی با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکند و آمارهای جدید مرکز آمار ایران از تابستان ۱۴۰۴ از کاهش شدید دامهای سبک در حال پروار و سقوط تولید بره خبر میدهد که این مسئله نشانهای از فشارهای اقتصادی و زیستمحیطی بر دامداران است.
نتایج طرح آمارگیری فصلی تعداد و تولیدات دام سبک که ازسوی مرکز آمار ایران منتشر شده است، تصویری تلخ از وضعیت دامداریهای کشورمان ترسیم میکند. در دامداریها، تنها ۴۲/۳ میلیون رأس گوسفند و بره در حال پروار بودند؛ عددی که نسبت به تابستان ۱۴۰۳، ۸۷۶هزار رأس (حدود ۲۰درصد) کمتر است. بز و بزغالههای پرواری هم با ۲۸/۱ میلیون رأس، ۱۱۴هزار رأس (نزدیک به ۸درصد) افت کردهاند. این کاهشها، دامداران را در تنگنای تأمین خوراک و بازار فروش قرار داده و بسیاری را به فکر تعطیلی واحدها انداخته است، اما این فقط نوک کوه یخ است. کل موجودی دام سبک در دامداریها و مراتع کشور در شهریورماه ۱۴۰۴، ۶۴/۴۹ میلیون رأس گوسفند و بره را نشان میدهد که خوشبختانه ۵۹هزار رأس (کمتر از ۱/۰ درصد) افزایش نسبت به سال قبل داشته است. در مقابل، بز و بزغالهها با ۱۳/۱۶ میلیون رأس، ۳۱هزار رأس کاهش یافتهاند. این ثبات نسبی در کل موجودی، بیشتر به دلیل تزریق دام از مراتع یا واردات محدود است، نه رشد داخلی. کارشناسان میگویند این افزایش جزئی گوسفندان، نمیتواند جبرانکننده افت پرواریها باشد؛ جایی که چرخه تولید اصلی میچرخد.
نگرانکنندهترین بخش آمار، تولید مثل دامهاست. تعداد برههای متولدشده در تابستان امسال به ۵۲/۲ میلیون رأس رسیده که ۹۷۳هزار رأس (بیش از ۲۷درصد) کمتر از تابستان ۱۴۰۳ است. در مقابل، بزغالهها با یک میلیون رأس، ۱۴۷هزار رأس (حدود ۱۷درصد) افزایش نشان میدهند. این تضاد، ریشه در تفاوتهای نژادی و مدیریتی دارد؛ بزها مقاومتر به خشکسالی و کمبود علوفه هستند، اما گوسفندان- که بخش عمده گوشت قرمز را تأمین میکنند- حساسترند. کاهش برهزایی، هشداری جدی برای نسل بعدی دامهاست و میتواند موجودی کل را در سالهای آینده به زیر خط خطر بکشاند. عوامل متعددی برای رسیدن به این نقطه دست به دست هم دادهاند:
۱) خشکسالیهای مداوم و کمبود بارش در تابستان ۱۴۰۴، مراتع را لمیزرع کرده و هزینههای علوفه را تا ۵۰درصد افزایش داده است. دامداران کوچک که بیش از ۸۰درصد واحدها را تشکیل میدهند، توان خرید یونجه و جو وارداتی را ندارند.
۲) نوسانات ارزی و تورم، قیمت واکسن، دارو و تجهیزات را سرسامآور کرده است. گزارشهای میدانی نیز نشان میدهد بسیاری از دامداران، گوسفندان پرواری را زودتر به کشتارگاه فرستادهاند تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنند.
۳) سیاستهای ناکارآمد حمایتی: یارانههای علوفهای ناکافی و بیمههای دام که پوشش کاملی ندارند، دامداران را بیپناه گذاشتهاند. همهگیریهای اخیر بیماریهای دامی هم تلفات را افزایش داده و اعتماد به سرمایهگذاری را سست کرده است.
از منظر تحلیلی، این آمارها پیامدهای اقتصادی گستردهای دارد. صنعت دام سبک، بیش از ۱۰میلیون شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد میکند و سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی کشاورزی دارد. کاهش تولید بره، به معنای افت عرضه گوشت در زمستان و بهار ۱۴۰۵ است.
پیشبینیها حاکی از افزایش قیمت هر کیلو گوشت قرمز است که فشار بر سفره خانوارهای کمدرآمد را دوچندان میکند. صادرات دام زنده هم که سالانه ارزآوری دارد، در خطر است. بزها با رشد بزغاله، میتوانند جایگزین موقتی باشند، اما گوشت بز تقاضای کمتری دارد و نمیتواند خلأ گوسفند را پر کند.
کارشناسان راهکارهایی فوری پیشنهاد میکنند، نخست آنکه دولت باید یارانههای هدفمند علوفه را افزایش دهد، سیستم آبیاری نوین در مراتع را گسترش دهد و برنامههای اصلاح نژاد را توسعه بخشد. بیمه جامع دام و تسهیل وامهای کمبهره نیز میتواند چرخه را احیا کند. بدون مداخله سریع، صنعت دام سبک ممکن است دچار مشکل شود.