جوان آنلاین: محمدرضا شجریان، برای من نه فقط یک نام بزرگ در موسیقی، که چهرهای زنده از وجه جهانی فرهنگ و هنر ایران بود، چند بار شانس دیدار با شجریان را داشتهام: یک بار در مشهد و دوبار در تهران. این دیدارها، دریچهای تازه به فهم من از شخصیت و منش او گشود؛ انسانی که فروتنیاش همسنگِ عظمت هنرش بود.
به گزارش ایرنا، آخرین برنامهای که درباره استاد آماده کرده بودیم، قرار بود در قالب مجموعه رادیویی «دارالفنون» هر بار همچون چلهنشینی با استاد سیدحسین نصر و استاد محمدرضا شفیعیکدکنی با حضور این مفاخر و شاگردان و دوستان و خانواده این بزرگان از رادیو تهران در خرداد ۱۳۸۸ پخش شود. مجموعهای که برای آن با شاگردان، یاران و استادان موسیقی از جمله جلال ذوالفنون گرفته تا دوستان نزدیک شجریان گفتوگو کرده بودم، اما همزمان با دگرگونیهای سیاسی پس از انتخابات، پخش برنامه متوقف شد و آن گفتوگوها در آرشیو ماند. البته سال گذشته تصمیم گرفتم همان مجموعه را در قالب یک کتاب و لوح فشرده آماده انتشار کنم؛ سندی صوتی و مکتوب از عشق یک ملت به صدای خویش...
آنچه اکنون پیش رو دارید، گزیدهای از آن تحقیقات و یادداشتهای شخصی است که در گذر سالها به آن افزودهام. هدف این یادداشت، نه ستایش صرف بلکه تلاشی برای نگریستن به وجوه کمتر دیدهشده شجریان است؛ جنبههایی که نشان میدهد او چگونه از یک خواننده ملی به نماد جهانی فرهنگ ایرانی بدل شد.
آناتومی صدا
شجریان، بیش و پیش از هر چیز، صاحب حنجرهای است که در تاریخ موسیقی ایران کمنظیر است. حنجرهای که نه فقط قدرت فنی بلکه انعطاف بیانی و ظرفیتهای عاطفی گسترده داشت.
گستره صوتی
تحلیلهای آواشناسانه نشان دادهاند که دامنه صوتی شجریان از بم تا اوج، حدود دو اکتاو و نیم را پوشش میدهد؛ از منطقه بم «دو» در محدوده باریتون تا اوج «فا» و «سل» در محدوده تنور. این گستره، به او امکان میداد تا در دستگاههای گوناگون موسیقی ایرانی، از دشتی گرفته تا همایون و شور، بیهیچ محدودیتی حرکت کند.
مقایسه با مشاهیر جهانی
برای درک بهتر جایگاه شجریان، باید صدای او را در مقیاس جهانی سنجید. منتقدان موسیقی بارها او را در کنار خوانندگانی همچون لوچیانو پاواروتی، ماریا کالاس و نانا موسکوری قرار دادهاند. به ویژه این که نگارنده چند سال پیش مقالهای هم در مقایسه آناتومی صدای نانا موسکوری زاده ۱۳ اکتبر ۱۹۳۴ در جزیره کرت کشور یونان خواننده مشهور یونانی با صدای استاد محمدرضا شجریان نوشته است.
لوچیانو پاواروتی
پاواروتی، تنور افسانهای ایتالیا، به خاطر قدرت و درخشش صدایش مشهور بود. او در اوج، میتوانست سالنهای عظیم اُپرا را بدون میکروفن پر و حتی منفجر کند. شجریان نیز، اگرچه در ژانری متفاوت، همان توانایی «پر کردن فضا» را داشت. شنیدن «ربنا» یا اجرای زنده «مرغ سحر» نشان میدهد که صدای او چگونه از یک میکروفن کوچک فراتر میرفت و به فضای جمعی شکوه میبخشید.
ماریا کالاس
کالاس، سوپرانو یونانی، بیش از هر چیز به خاطر بیان دراماتیک و انتقال احساسات پیچیده شناخته میشود. در این ویژگی، شجریان قرینه اوست. وقتی او در دستگاه نوا یا بیات ترک آواز میخواند، شنونده تنها موسیقی نمیشنید؛ بلکه تجربهای عاطفی و نمایشی را از سر میگذراند. یکی از علتهای بی مانند بودن نوا، مرکب خوانی استاد شجریان از منظر هوشنگ ابتهاج هم تقریبا همین مشترکات بین این دو خواننده بزرگ است.
ابعاد بینالمللی: شجریان در نگاه شرق و غرب
شجریان تنها در ایران ستاره نبود؛ در جهان نیز به عنوان نمادی از موسیقی و فرهنگ ایرانی شناخته شد. پژوهشگران و منتقدان متعددی در اروپا، آمریکا و شرق آسیا درباره او نوشتهاند.
ژان دورینگ (Jean During)
ژان دورینگ (Jean During) موسیقیشناس فرانسوی و استاد دانشگاه استراسبورگ، در دو دیداری که با او یک بار در همایش عبدالقادر مراغی موسیقیدان بزرگ قرن هشتم و نهم (ه. ق) ۵-۹ خرداد، ۱۳۸۷ که در تهران برگزار شد و دیگری در دفتر مرکز ایرانشناسی فرانسه در ایران داشتهام، هنر استاد شجریان مورد بحث قرار گرفت و کاملا آشکار و مشخص است که او در پژوهشهایش بر موسیقی ایران، شجریان را «نماد زنده پیوند سنت و نوآوری» معرفی میکند. دورینگ معتقد بود که محمدرضا شجریان توانست ردیف آوازی ایرانی را به گونهای عرضه کند که هم وفادار به سنت باشد و هم برای مخاطب جهانی قابلفهم. در گفت و گویی هم که با او انجام دادیم و منتشر کردیم او هر چند کلنل وزیری را چندان بر نمیتافت، اما به شجریان احترام زیادی قائل بود.
رادیوی عمومی ملی آمریکا (NPR) در سال ۲۰۱۰ شجریان را یکی از «پنجاه صدای برتر جهان» معرفی کرد؛ جایگاهی که تنها به معدود خوانندگان غیرغربی داده شد.
جوایز و افتخارات جهانی
جوایزی که شجریان دریافت کرد، صرفاً مدالهای نمادین نبودند؛ هر کدام نشاندهنده جایگاه او در یک بستر جهانی بودند.
جایزه آقاخان
بنیاد آقاخان در سال ۱۹۹۹ جایزه ویژه «خداوندگار موسیقی» را به شجریان اعطا کرد. در متن جایزه آمده بود: «او نه تنها موسیقی ایرانی را زنده نگاه داشته، بلکه آن را در سطح جهانی به زبان مشترک بدل کرده است.»
نشان شوالیه
دولت فرانسه در سال ۲۰۱۳ نشان شوالیه ملی لیاقت را به او اهدا کرد. این نشان معمولاً به هنرمندانی داده میشود که نقش فرهنگی جهانی ایفا کرده باشند. فرانسه با این کار عملاً شجریان را در ردیف بزرگترین هنرمندان جهان قرار داد.
جوایز یونسکو
یونسکو دو بار از شجریان تقدیر کرد؛ نخست با «جایزه پیکاسو» و سپس با «نشان موتسارت». این دو جایزه، بالاترین افتخارات فرهنگی یونسکو هستند و به کسانی تعلق میگیرند که در ایجاد صلح از راه فرهنگ نقشآفرین باشند.
جایزه بیتا
انجمن بیتا در دانشگاه استنفورد جایزهای را به نام شجریان اختصاص داد و او نخستین دریافتکننده آن بود. این جایزه به پاس نقش او در معرفی فرهنگ ایرانی به جامعه دانشگاهی آمریکا اهدا شد.
نامزدی گرمی
آلبومهای «فریاد» و «بیتو به سر نمیشود» نامزد جایزه گرمی شدند. این موفقیت، بیسابقه بود؛ چراکه موسیقی ردیفی ایرانی کمتر امکان حضور در جوایز غربی را داشته است.
مدال خلاقیت وایپو
سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO) پس از مرگ شجریان مدال «خلاقیت» را به او اعطا کرد. این مدال به هنرمندانی تعلق میگیرد که آثارشان نقش تعیینکنندهای در ارتقای احترام به خلاقیت انسانی داشته باشد.