جوان آنلاین: انگار معصومیت کودکیشان را هم پشت چراغ قرمز چهارراهها جا گذاشتهاند! درست از همان روزی که والدینشان در دو دو تا چهارتای زندگی روی آنها هم حساب باز کردند و برای بهرهبرداری از معصومیت کودکانهشان نقشه کشیدند. بچههایی که برای همه ما آشنا هستند و هر کداممان بارها برای خلاصشدن از دستشان در مترو یا پشت چراغ قرمز چهارراهها و در کوچه و خیابان هزار ترفند به کار بردهایم و خیلی وقتها هم در نهایت معصومیت نگاهشان بر ما پیروز شده و با شاخه گلی پلاسیده یا یک بسته آدامس و فالی در دست از نبرد با کودکان خیابانی که از قضا خیلیهایشان به واسطه فقر نیست که سر از چهارراه در آوردهاند، بیرون آمدهایم! کودکانی که انگار اینبار ساماندهیشان کمی جدیتر از دفعات قبل بوده و حضور ملموسشان را کمتر از برخی مقاطع حس میکنیم.
کودکان خیابانی را دیگر همه ما میشناسیم و بارها با آنها مواجه شدهایم. همان بچههایی که ممکن است دقایقی را برای فروش یک آدامس یا فال و شاخهای گل به لباسمان آویزان شوند و تا کالایشان را به ما نفروشند، رهایمان نکنند! بچههایی که ممکن است خیلی وقتها از روی دلسوزی از آنها خرید کنیم، اما آنطور که مسئولان امر میگویند جدای از فقر فرهنگی خانوادههای این کودکان، انگار وضعیت مالی و اقتصادی اغلب آنها چندان هم بد نیست! جالبتر از همه اینکه این کودکان بیشترشان هموطنمان نیستند و اغلب اتباع غیرمجازی هستند که برای کسب درآمد به سر چهارراهها فرستاده میشوند و این حضور در خیابان از روی فقر نیست، بلکه ناشی از فرهنگ خانوادگی این بچههاست. به عبارت درستتر این کودکان متعلق به خانوادههایی هستند که بیش از فقر مالی از فقر فرهنگی رنج میبرند و به جای ساختن آینده فرزندانشان، آینده این کودکان معصوم را بر سر چهارراهها و در مسیر گدایی یا دستفروشی نابود میکنند.
فقیر نیستند
کمتر شدن حضور کودکان خیابانی در سطح خیابان و مترو و اماکن شلوغ شهر برای همه ما مشهود است. طرح ساماندهی این کودکان که هر از چند گاه اجرا میشود و دوباره روز از نو و روزی از نو، اینبار ملموستر از دفعات قبلی اجرایی شدهاست. مهدی نصیری، مدیر کل بهزیستی تهران هم در اینباره میگوید: «در یک سالونیم گذشته ۴هزارو۶۶۳ کودک حاضر در چهارراهها ساماندهی شدند که ۸۵درصدشان اتباع بودند.»
وی با تأکید بر اینکه حضور کودک در موقعیت خیابان عنوان مجرمانه است میافزاید: «از مجموعه خانوادههایی که فاقد مجوز اسکان در کشورمان بودند هزارو ۹۱۰ کودک به همراه خانواده رد مرز شدهاند و بقیه موارد هم به مراکز ارجاع شدهاند.»
طبق توضیحات مدیر کل سازمان بهزیستی تهران ۶۸۱ کودک ایرانی حاضر در خیابان و سر چهارراهها ساماندهی شدند. وی تصریح میکند: «از بین خانوادههای کودکان ایرانی حاضر در خیابان تقریباً ما خانواده نیازمندی شناسایی نکردیم، بلکه خانوادههایی بودند که به لحاظ فرهنگی کودک باید کار کند.»
به گفته نصیری با هماهنگی با دستگاه قضایی ساماندهی این کودکان انجام شدهاست. وی میافزاید: «البته امسال بنا به تعهد مجموعههای بینالمللی مانند یونیسف برای حمایت از خانوادههایی که نیاز مالی دارند نزدیک به ۱۰۰ میلیارد تومان برای حمایت از خانوادههایی که به هر دلیل دچار مخاطره هستند، برای جلوگیری از کار کودکانشان به هر خانواده ۷ میلیون تومان تخصیص پیدا کردهاست.»
کودکان کار پنهان در کارگاههای زیرزمینی.
اما کودکان خیابانی تنها جلوه کودکان کار و آسیبهای اجتماعی در حوزه کار کودکان نیست. حتی میتوان گفت، کودکان کار و کودکان خیابانی از دو دنیای مختلف میآیند. کودکان کار، کودکانی هستند که به دلیل وجود شرایط و اوضاع و احوال خانوادگی، اجتماعی، مشکلات عدیده اقتصادی، ساعاتی از عمر خود را در شبانه روز به کار کردن در کارخانهها، کارگاهها، ساختمانها، خیابانها و منازل مردم جهت کارگری میگذرانند. بسیاری از آنها کمک خرج خانواده و برخی دیگر خود به تنهایی عهده دار مخارج خانواده هستند. این کودکان خیلی وقتها نه در خیابان بلکه در کارگاههای زیرزمینی و بدون رعایت حداقل حقوق و شرایط استاندارد و بهداشتی مشغول به کار هستند و اغلب اوقات با آسیبهای جسمی و آسیبهای اجتماعی متعددی دست و پنجه نرم میکنند. این کودکان بخش پنهان آسیبهای اجتماعی هستند که نماد بیرونی مشخصی ندارند و حضورشان در خیابانها و سر چهارراهها چهره شهر را نازیبا نمیکند، کمتر مورد توجه قرار میگیرند. این در حالی است که بر اساس ماده ۷۹ قانون کار ایران، اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است و در صورتی که کارفرمایی افراد زیر ۱۵سال را به خدمت بگیرد، متخلف شمرده و مشمول مجازات از جریمه نقدی و حبس تا پلمب کارخانه و ابطال پروانه کار میشود. با وجود این، بسیاری از کارفرمایان در شرایط غیررسمی و زیر زمینی ترجیح میدهند به سراغ کارگران غیر رسمی بروند تا با کمترین هزینه و پرداخت حق و حقوق و بیمه و خدمات معمول بیشترین بهره وری را از آنها داشته باشند، به همینخاطر هم کودکان و اتباع غیر مجاز را با حداقل دستمزد به کارگیری میکنند.
کار کودک در پیماننامه جهانی حقوق کودک منع شدهاست، با این حال در بسیاری از نقاط جهان کودکان در بخشهای مختلف کار میکنند.
آمار نشان میدهد بیشتر این کودکان پسرانی هستند که از سنین پنج سال تا ۱۸ سال مشغول به کارهای گوناگونند و اکثرشان دارای خانوادههای پرجمعیت هستند. برخی از آنها بعد از کار کردن به نزد خانواده باز میگردند، اما برخی ارتباطشان با خانواده به کل قطع شده و برخی دیگر کم و بیش ارتباط دارند.
کار سخت و مزد ناچیز
کار کودک ویژگیهایی دارد که از مهمترین آنها میتوان به مزد ناچیز و ناعادلانه اشاره کرد. مزد اغلب کودکان کار آنچنان کم است که حتی برای رفع نیازهای اصلی زندگی کفاف خرج آنها را نمیدهد. اکثر مواقع حتی آن حقوق ناچیز را هم به خود کودک نمیدهند؛ یا پدر و مادر کودک یا دیگر اعضای خانواده دریافت میکنند. همچنین فرمانبرداری و انعطافپذیری کودک کار از دیگر اشخاص بیشتر است. از طرفی در اکثر موراد این کودکان در مکانهایی مشغول به فعالیت هستند که مجوز کار نداشته و غیرقانونی هستند. در نتیجه به علت عدمنظارت نهادی بر آن فعالیت، کار کودک نیز از شرایط نامطلوبی خواهد بود.
در سال ۱۳۹۶ گزارش جامعی توسط «مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی» درباره کار کودک انجام شدهاست که در بخشی از این گزارش بررسی وضع فعالیت کودکان ۱۷- ۱۰ ساله کشور در سال ۱۳۹۶ نشان میدهد از حدود ۹ میلیون کودک، حدود ۴۹۹ هزار کودک فعال شاغل و در جستوجوی کار هستند که نسبت به سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ با افزایش ۹۶ درصدی و ۶۰۰ درصدی روبهرو بودهاند. همچنین طبق اعلام مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۷ نیز بین ۳ تا ۷ میلیون کودک کار در ایران مشغول به کار هستند که به دلایل مشکلات اقتصادی، بیماری والدین (اعتیاد)، آسیبپذیر بودن خانواده و عدم وجود منبع فرهنگی برای تأمین امورات زندگی خود و خانواده مجبور به کار کردن در اماکن مختلف مانند مراکز زبالهسوزی، کارگاههای تولیدی، جمعآوری ضایعات آهن و پلاستیک مشغول به کار هستند.
هر چند همکاری میان نهادهای مختلف به خصوص بهزیستی، شهرداری و دادستانی برای ساماندهی کودکان خیابانی و جمع کردن آنها از سطح خیابان ستودنی است، اما بخش پنهان کودکان در معرض آسیب در کارگاهها و مراکز زیر زمینی هم نیازمند ورود جدی و دخالت و حمایت هستند تا در چرخه آسیبهای اجتماعی از دست نروند.