جوان آنلاین: بازار کشورمان سالهاست با عامل «انتظار» زندگی میکند. هر بار که خبر از مذاکره یا توافقی منتشر میشود، قیمتها آرام میگیرند، هر بار هم که سخن از تحریم جدیدی به میان میآید، بازار دچار شوک میشود. این بار هم داستان مشابهی در حال تکرار است. در حالی که بسیاری مکانیسم ماشه را تهدیدی اقتصادی میدانند، کارشناسان معتقدند اثر واقعی این مکانیسم بر اقتصاد ایران پیشتر مستهلک شده و اگر برای مواجهه با فعال شدن مکانیسم ماشه برنامهریزی و اقدام کنیم، میتوان آثار روانی و واقعی آن را مدیریت کرد و هزینه آن بر اقتصاد را به حداقل رساند. وظیفه اصلی سیاستگذار، مدیریت اثر روانی تحریم است. این امر نیازمند مجموعهای از اقدامات هماهنگ و هوشمندانه در سطوح اقتصادی، رسانهای و امنیت روانی است. کاهش ابهام و ترس عمومی، اولین گام در مهار انتظارات تورمی است. در این خصوص عضو هیئت رئیسه مجلس معتقد است عضویت ایران در سازمانها و اتحادیههای مختلف اعم از بریکس و شانگهای امکان دور زدن تحریمها را بیش از گذشته برای ما فراهم کرده است و میتوانیم با تعامل بیشتر با اعضای مهم چنین نهادهایی از این شرایط نیز عبور کنیم.
این روزها موضوعی به عنوان «مکانیسم ماشه» بیشتر نقل محافل به خصوص محافل اقتصادی است. برای واکای آن باید به ۱۰ سال قبل برگردیم. در سال ۱۳۹۴ دولت وقت ابتدا با این ادعا که با مذاکره بنا دارد تحریمها را بردارد و مشکلات اقتصادی را برطرف کند رفتهرفته به قول علیاکبر صالحی از «دبه» طرف مقابل سخن گفت و از حل مشکلات اقتصادی عقب نشست، اما کاش موضوع به همین جا ختم میشد، شوربختانه آنها با گنجاندن سازوکاری موسوم به «ماشه» در برجام موافقت کردند که امروز بعد از ۱۰ سال به یکی از پاشنهآشیلهای تحریمها تبدیل شده است، با این حال کارشناسان معتقدند جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب با تحریمها مواجه بوده و راه خنثیسازی آن را میداند، بنابراین جای نگرانی در حدی که در جامعه تزریق میشود، نیست و باید انتظارات تورمی مدیریت شود.
تصویر ذهنی ایرانیان پس از بازگشت قطعنامهها این است که تحریمها به بخشی از زندگی دائمی تبدیل شدهاند. این تصویر، هرچند ممکن است از نظر اقتصادی اغراقآمیز باشد، اما در اقتصاد رفتاری، نقش تعیینکنندهای دارد. تجربه نشان میدهد، آنچه تورم را در ایران تشدید میکند، فقط محدودیتهای واقعی تجارت نیست، بلکه ترس و بیاعتمادی به آینده است.
واقعیت این است که اقتصاد ایران از سال۲۰۱۸، پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام، تحت فشار شدیدترین تحریمهای ثانویه قرار گرفته است؛ تحریمهایی که عملاً همه ظرفیتهای اصلی اقتصاد ایران، از صادرات نفت گرفته تا نظام بانکی، بیمه، کشتیرانی و حتی تجارت غیرنفتی را هدف قرار دادهاند. در چنین بستری، بازگشت تحریمهای شورای امنیت، بهواسطه مکانیسم ماشه، نه مسیر جدیدی میگشاید و نه حلقه تازهای بر زنجیر تحریمها اضافه میکند. با نزدیکشدن به پایان ضربالاجلهای توافق هستهای و تشدید مواضع کشورهای غربی، بار دیگر واژه «مکانیسم ماشه» به صدر اخبار و تحلیلها بازگشته است؛ سناریویی که بر اساس قطعنامه۲۲۳۱ شورای امنیت امکان بازگشت خودکار تحریمهای بینالمللی علیه ایران را فراهم میکند و در میان افکار عمومی نیز نگرانیهایی جدی درباره آینده اقتصادی کشور پدید آورده است.
در چنین شرایطی، وظیفه اصلی سیاستگذار، مدیریت اثر روانی تحریمهاست. این امر نیازمند مجموعهای از اقدامات هماهنگ و هوشمندانه در سطوح اقتصادی، رسانهای و امنیت روانی است. اکنون تیم اقتصادی دولت باید با زبان روشن و مستند به افکار عمومی توضیح دهد که مکانیسم ماشه چه هست و چه نیست و مهمتر از آن، چه تأثیری بر اقتصاد ایران دارد. کاهش ابهام و ترس عمومی، اولین گام در مهار انتظارات تورمی است.
کنشگران معتقدند جهش نرخ ارز، افزایش تقاضا برای داراییها و رشد قیمت طلا، بازخورد عینی و مصداقی تقویت انتظارات تورمی خواهد بود که در نهایت از جهات مختلف از جمله افزایش تورم بر همه اقتصاد سایه خواهد انداخت، البته تجربه نشان داده است بیشترین تأثیرات شوکهای اقتصادی همچون مکانیسم ماشه در دوسه ماه اول خواهد بود و به تدریج امکان سازگاری اقتصاد با آنها و هضم شوک در شاخصها وجود دارد، با این حال اهمیت مدیریت این دوره کوتاه اولیه نباید دستکم گرفته شود چراکه سکوت یا بیعملی سیاستگذار در همین بازه میتواند به تقویت بیاعتمادی و شکلگیری موجهای ثانویه منجر شود. آنچه بیش از خود تهدید تحریمها خطرناک است، بیبرنامگی در مواجهه با آن است.
در این شرایط، اتخاذ چند راهبرد از سوی دولت ضروری به نظر میرسد: اجرای واقعی قانون مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) برای مهار ورود نقدینگی به بازارهای غیرمولد بهویژه طلا و ارز. بدون این ابزار، انگیزه سفتهبازی تقویت میشود. کنترل و شفافسازی صرافیهای دیجیتال و رمزارزها در روزهای پرتنش، به یکی از کانالهای اصلی فرار سرمایه و انتقال شوک ارزی تبدیل میشوند، همچنین محدودیت کوتاهمدت در خروج سرمایه از کشور و اعمال کنترل سرمایه، بهویژه در معاملات دلاری و انتقالات بینالمللی از طریق پلتفرمهای واسطه انجام میشود.
انتظارات تورمی ناشی از مکانیسم ماشه کنترل شود
هادی پارسا، پژوهشگر اقتصادی در این خصوص میگوید: نهادهای پژوهشی غربی نیز این واقعیت را تأیید کردهاند که «اسنپ بک» عمدتاً اثری «نمادین» دارد و ابزار روانی است نه اقتصادی. از دید غربیها، هیچ کدام از قطعنامههای بازگشتی سازمان ملل ممنوعیت مستقیمی برای فروش نفت یا صادرات کالاهای غیرنظامی ایران ایجاد نمیکنند و کشورهایی مانند چین که تاکنون تحریمهای امریکا را نادیده گرفتهاند، بعید است به صرف بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، سیاست خود را تغییر دهند.
این کارشناس با بیان اینکه آنچه نمیتوان از آن غفلت کرد، قدرت اثرگذاری روانی مکانیسم ماشه است، میافزاید: پیش از عملیشدن آن، بازار ارز واکنش نشان میدهد، انتظارات تورمی تشدید میشود، سرمایهگذاران دست نگه میدارند و افکار عمومی با نوعی «هراس از آینده» مواجه میشود. به عبارت دیگر، اگرچه «اثر واقعی» ماشه پیشاپیش در اقتصاد ایران مستهلک شده، اما «اثر روانی» آن هنوز فعال است و میتواند به التهاب در بازارها و رفتارهای اقتصادی غیرعقلانی منجر شود.
وی میگوید: پرسش اساسی این است که آیا مکانیسم ماشه، آنگونه که تصور میشود، ضربه تازهای به اقتصاد ایران وارد میکند یا بیش از آنکه واقعیت اقتصادی باشد، سایهای روانی است که باید مدیریت شود؟
پارسا درباره نقش بانک مرکزی میافزاید: اگر نرخ ارز فقط بهواسطه اخبار سیاسی دچار نوسان شود، این به معنای غلبه فضای روانی است. حضور حسابشده بانک مرکزی در بازار برای کنترل نوسانات، میتواند پیام ثبات به فعالان اقتصادی ارسال کند.
جلوگیری از سردرگمی بخش خصوصی
پارسا با اشاره به اینکه در شرایط بحرانی، شفافیت به ویژه در سیاستهای مالی، ارزی و تجاری، بهویژه در زمینه نحوه مدیریت منابع ارزی و کنترل بازارها ضروری است، میگوید: سیاستگذاریها باید بهطور مؤثر و بموقع برای فعالان اقتصادی توضیح داده شود تا از هرگونه سردرگمی یا نگرانی در میان بخش خصوصی جلوگیری شود. بانک مرکزی باید اطلاعات دقیق و به روز درخصوص ذخایر ارزی، نرخگذاری ارز و برنامههای حمایت از صادرات غیرنفتی را در اختیار مردم قرار دهد.
وی تصریح میافزاید: برای جلوگیری از تأثیر منفی روانی بازگشت تحریمها، سیاستهای حمایتی باید متمرکز بر تقویت صادرات غیرنفتی و حمایت از صنایع داخلی باشد. ایران باید ظرفیتهای خود را در بخشهایی مانند پتروشیمی، فولاد، کشاورزی و صنایع الکترونیک افزایش دهد تا از وابستگی به صادرات نفت کاسته شود و درآمدهای ارزی جایگزین ایجاد کند، همچنین تسهیلات مالی، حمایت از بخش خصوصی و تحریک تقاضا برای کالاهای داخلی میتواند به تقویت تابآوری اقتصادی کمک کند.
این کارشناس یکی از بهترین راههای مقابله با آثار روانی مکانیسم ماشه را تقویت روابط تجاری و دیپلماتیک با کشورهای همسایه و شرکای تجاری میداند و تأکید میکند: ایران باید از روابط خود با کشورهای آسیایی مانند چین، هند، روسیه و کشورهای خاورمیانه بهطور مؤثر استفاده و راههای جدید برای صادرات کالا و خدمات خود ایجاد کند. تقویت شبکههای تجارت غیررسمی و استفاده از ارزهای ملی در مبادلات تجاری میتواند به کاهش اثرات تحریمی و روانی کمک کند. در این راستا، میتوان از تجربیات موفق کشورهای همپیمان برای دور زدن تحریمها استفاده کرد.
مکانیسم ماشه محدودتر از تحریمهای امریکا
همچنین «محمد امینی رعیا» کارشناس اقتصادی در گفتوگو با ایرنا ضمن بیان اینکه فعال شدن مکانیسم ماشه، تحریمی جدیدتر یا سختتر از تحریمهای امریکا علیه اقتصاد ایران اعمال نمیکند، میگوید: بازگشت قطعنامههای تحریمی سازمان ملل ممکن است آثار روانی داشته باشد یا هزینه مقابله با تحریم را در برخی حوزهها تا حدی افزایش دهد. اگر برای مواجهه با فعال شدن مکانیسم ماشه از همین الان برنامهریزی و اقدام کنیم، میتوان آثار روانی و واقعی آن را مدیریت کرد و هزینه آن را بر اقتصاد به حداقل رساند.
وی میافزاید: مکانیسم ماشه باعث بازگشت هفت قطعنامه تحریمی میشود و کشورهای عضو منشور ملل متحد، ملزم هستند به تحریمهای مندرج در قطعنامهها عمل کنند و با آن همراهی داشته باشند، با این حال تحریمهای مندرج در قطعنامهها، بسیار محدودتر از تحریمهای یکجانبهای است که در حال حاضر امریکا علیه ایران وضع کرده است.
به گفته این کارشناس، ما باید به جای دورزدن تحریمها که الان داریم انجام میدهیم و نتیجه آن شکلگیری یک سیستم تراستی در حوزه تجارت شده است، به سمت بیاثر کردن تحریمها برویم و تجارت رسمی خود را با کشورها شکل دهیم. اگر این کار را انجام دهیم، مهمترین تحریم امریکا بیاثر میشود و سایر تحریمها نیز نمیتواند به اندازهای که این تحریمها اقتصاد ایران را متأثر کردهاند، اثرگذار باشند.
پورابراهیمی: تحریمهای شورای امنیت محدود به برنامه هستهای و موشکی است
محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگوی ویژه خبری در خصوص فعال شدن مکانیسم ماشه میگوید: در صورت بازگشت شش تحریم خاتمهیافته شورای امنیت، این تحریمها صرفاً به حوزه فعالیتهای هستهای و موشکی ایران محدود میشوند و هیچ تأثیری بر تجارت، فروش نفت، مراودات بانکی یا تأمین کالاهای اساسی نخواهند داشت.
وی با بیان اینکه این تحریمها با تحریمهای یکجانبه امریکا قابل مقایسه نیستند، میافزاید: مردم میتوانند با یک جستوجوی ساده متوجه شوند که محتوای این تحریمها چیست. این تحریمها هیچ ارتباطی با حوزههای تجارت، فروش نفت یا کالاهای اساسی ندارند. اگرچه فضای روانی ناشی از این تحریمها ممکن است بر برخی کشورها اثر بگذارد، اما تأثیر واقعی آنها محدود است.
پورابراهیمی همچنین به دستاوردهای اخیر ایران در اجلاس سازمان همکاری شانگهای اشاره و تأکید کرد: در این اجلاس تصمیمات مهمی گرفته شد، از جمله تشکیل کمیتهای برای مقابله با تحریمهای یکجانبه امریکا علیه کشورهای عضو. این اقدام ظرفیت بزرگی برای ایران ایجاد کرده است.
وی میافزاید: تعریف پول مشترک در میان کشورهای عضو شانگهای و بریکس که مورد انتقاد رئیسجمهور امریکا نیز قرار گرفته است، میتواند سلطه دلار بر تجارت جهانی را تضعیف کند و به ایران امکان دهد بخش زیادی از محدودیتهای ناشی از تحریمهای امریکا را مدیریت کند. سازوکار تحریمهای امریکا با سازوکار تحریمهای سازمان ملل متفاوت است و ایران با بهرهگیری از ظرفیتهای بینالمللی مانند شانگهای و بریکس میتواند اثرات این تحریمها را به حداقل برساند.
عضو هیئت رئیسه مجلس: با همکاری بریکس و شانگهای میتوان تحریمها را دور زد
علیرضا سلیمی، عضو هیئت رئیسه مجلس نیز در گفتوگو با مهر با اشاره به رأی شورای امنیت سازمان ملل به فعالسازی مکانیسم ماشه با هدف بازگرداندن تحریمها علیه ایران میگوید: فعالسازی اسنپبک بیشتر جنبه روانی دارد تا جنبه اقتصادی و به هر حال مانند یک ماه اخیر ممکن است بعد روانی این موضوع تأثیراتی بر تحریک انتظارات تورمی و نوسانات موقتی ارز داشته باشد. امریکا و اروپا به دنبال موجسواری روی بار روانی فعالسازی اسنپ بک و جوانب کار در این بخش هستند، در حالی که پیش از این تحریمها به شکل گستردهتر و شدیدتر از سوی آنان علیه ایران اعمال شده است.
عضو هیئت رئیسه مجلس تأکید میکند: ایران در برابر این اقدامها، سیاست «خنثیسازی و دور زدن تحریمها» را دنبال میکند و همزمان با تعمیق روابط تجاری و اقتصادی با اعضای سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس، بر توسعه همکاریهای منطقهای و غیرغربی تأکید دارد. عضویت ایران در سازمانها و اتحادیههای مختلف اعم از بریکس و شانگهای امکان دور زدن تحریمها را بیشاز گذشته برای ما فراهم کرده است و میتوانیم با تعامل بیشتر با اعضای مهم چنین نهادهایی از این شرایط نیز عبور کنیم. آنان باید بدانند که ایران در این باره دست بسته نیست و طرحهای مختلفی از جمله طرح خروج ایران از NPT در دستور کار مجلس قرار دارد.