جوان آنلاین: کارگردان نمایش «مکبثزار» از ظرفیتهای هنرهای نمایشی در ایران و کشورهای شرقی گفت و از نبود برنامههای حمایتی در این حوزه انتقاد کرد.
به گزارش «جوان» ابراهیم پشتکوهی، کارگردان نمایش «مکبثزار» که این روزها در تماشاخانه هما روی صحنه میرود به ایبنا گفت: در تمام این سالها فقط شعار «تئاتر ملی» را شنیدیم و بیشتر یک کلمه بوده تا عمل. هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست. دور شدن جوانها هم از این حوزه اتفاقی نیست، این حاصل سیاستهای غلط است. اقتباس برای تئاتر، دانش مضاعف میخواهد تسلط همزمان بر درام نویسی و ادبیات لازمه کار است. توجه سیاستگذاران حوزه تئاتر، منتقدان، خبرنگاران و کانونهای مربوط بسیار حائز اهمیت است به این دلیل که شما با انتخابهایتان جهت میدهید.
پشتکوهی ادامه داد: رمئو کاستولوچی، هنرمند تئاتر ایتالیایی در جلسهای نکتهای را عنوان کرد که من سعی کردم در تمام این سالها به آن وفادار باشم. او گفت که «من هرگز برای اینکه مخاطب چه میخواهد، کار نمیکنم. من آن چیزی را که فکر میکنم ضرورت است به صحنه میبرم.» آن ضرورت فرهنگی مهم است. امروز به شکل افراطی مثلاً این کنسرت نمایشها مد شده که هدف آن فروش است. بسیاری از تهیهکنندگان برایشان کار در حوزه فرهنگی یا اقتصادی تفاوت نمیکند، مسئله بازگشت سرمایه است.
وی بیان کرد: چیزی که ابتدا توجه من را بسیار به خودش جلب کرد، گرایش غولهای بزرگ تئاتر دنیا همچون گرتوفسکی، پیتر بروک، یوجینو باربا، آریان موشکین به شرق و داشتههای فرهنگی آن بود. آنها به شرق میآمدند، چون معتقد بودند تئاتر غرب اشباع شده و رجعت آنها به نمایش و آیینهای شرقی به آثارشان رنگ و بوی تازهای میداد. من این شانس را داشتم که در سرزمینی به دنیا آمدم که پر بود از مراسم، آیین، رازها و جادوها.
پشتکوهی تشریح کرد: من فکر میکردم چه کنم که مثل دیگران نباشم و هر وقت در این تئاتر چیزی مد شد با فاصله از آن ایستادم. پس از آنجا که دریافتم آیین بستر بسیار مناسبی است برای بازتولید، با خودم گفتم تو چه چیزی برای گفتن داری که متفاوت باشد؟ ما چی داریم برای ارائه کردن که در عین حال که مال خودمان است، قابل عرضه در جهان باشد؟ جواب هویت و ریشههای ماست.
کارگردان نمایش «مکبث زار» با ذکر خاطرهای گفت: «تاداشی سوزوکی» نویسنده، فیلسوف و کارگردان تئاتر ژاپن، نکته جالبی عنوان میکند و میگوید: «وقتی میبینم بازیگران ژاپنی تلاش میکنند همچون بازیگران امریکایی بازی کنند، دلم برایشان میسوزد. چرا میخواهی شبیه آن بازیگران امریکایی یا آلمانی باشی؟! اون در حال زیست خود است، جهان خودش را دارد و تو باید جهان خودت را کشف کنی.»
وی خاطرنشان کرد: دیدم سوزوکی قبل از من به این نکته مهم رسیده است که باید تئاترش را بر مبنای فرهنگ خودش پایهریزی کند. سوزوکی چهار برداشت از مکبث داشته که در یکی از آنها به جای «خواهران جادوگر» که من در این نمایش از «خواهران زار» استفاده کردم، او از سه راهبه که کتابی در دست دارند و روی آنها نوشته مکبث استفاده کرده است. این کلید ورود به نمایش سوزوکی است.
این کارگردان تئاتر افزود: شما در همان ابتدا که با نمایش من روبهرو میشوی، میبینی دو زن برقهپوش نشستهاند و دارند قلیان میکشند، «خواهران زار» کلید ورود به جهان اثر من است. در اثر به مرور زمان زیباییشناسی خودت را پیدا میکنی، چیزی که من سعی کردم به آن برسم و چیزی است که جایگاه واقعی ایران است، پلی میان شرق و غرب. بنابراین برای من به لحاظ زیباییشناسی شرق و به لحاظ تئوری غرب جذاب بوده است.
وی گفت: در همین نمایش «مکبث زار» یک دیالوگ از زبان شخصیتی به نام «دلکنک» داریم که من خودم به کار اضافه کردم، میگوید: زمان بزرگترین قاضی است؛ لیدی مکبث! مخاطبی که آثار من را دنبال میکند، میداند من صرفاً از آیین استفاده نمیکنم. مثلاً من یک کمدی سیاه کار کردم که از یک رمان ایرانی اقتباس شده بود یا نمایش «هملت پشتکوهی» یک اثر رئالیستی بود. حالا چرا دوباره به آیین بازمیگردم؟ چون آن چیزی که در تو پررنگتر است، در تو قدرتمندتر خودش را نشان میدهد. اگر هنرمند با خودش صادق باشد، به نظرم هوایی را هم که در آن تنفس میکند روی اثرش تأثیر میگذارد. من نه تنها در مورد جنوب بلکه درمورد بسیاری از آیینهای ایران تحقیق کردم. فرهنگها، خرده فرهنگها، ریشههای زرتشتی و آیینهای کردی را مورد مطالعه قرار دادم.
پشتکوهی با ابراز ناراحتی از حضور نیافتن گروههای تئاتری در کشور گفت: طبق شواهد موجود در تمام این سالها مخاطب ایرانی و حتی بیشتر مخاطبان آن طرف دنیا استقبال خوبی از این آثار داشتهاند. همین نمایش در بغداد، مسکو، سنپترزبورگ و مجارستان در جشنواره و اجراهای عمومی جوایز و توجهات زیادی رو جلب کرده است. در آلمان که میشود گفت به لحاظ فرهنگی فاصله بیشتری با آنها داریم، نزدیک ۱۵ دقیقه تماشاگران نمایش را تشویق کردند. نورپرداز آلمانی میگفت که من بالای ۱۰۰ مکبث دیدم ولی این بهترین بود. اینها چیزی است که عیار جهانی این سرزمین را نشان میدهد.
وی ادامه داد: منتقدی در فرانسه گفت «باید مکبث زار در دانشگاه تدریس شود، به خاطر اینکه ببینند در عمل چگونه میشود اندیشههای «آرتو» را روی صحنه آورد.» این نشان میدهد میشود ریشهها را حفظ کرد و در عین حال با تئاتر غرب هم همسانی داشت و هم چشمانداز تازهای به آنها نشان داد.
این کارگردان جنوبی از نبودن ارتباط جهانی بین هنرمندان ایرانی و خارجی انتقاد کرد و گفت: ارتباط ما با دنیا ارتباط پیوسته نیست. ما تقریباً مثل یک جزیرهایم، رفتوآمد هنری مخصوصاً در تئاتر بسیار کمرنگ است. در جشنواره تئاتر بغداد ناراحت شدم، چون از بیشتر کشورهای صاحب سبک تئاتری اروپا و آفریقا در آن حضور داشتند؛ جشنوارهای که فقط طی یک دوره توانسته بود چهرههای بسیار تأثیرگذاری را جذب کند و حالا آن را مقایسه کنید با جشنوارههای خودمان! انگار عادت کردهایم هر بار چرخ را دوباره اختراع کنیم. هر سال یک شورای سیاستگذاری جدید، معرفی میکنیم و این کار اشتباه است. باید یک اتاق فکر دائم داشته باشیم. باید ضرورتهای فرهنگی را از هنرمندان مستقل نه از هنرمندان وابسته که مجبور هستند به خاطر خوشایند مدیران هر حرفی را بزنند، دریافت کنیم. ما یک چیزهایی را فراموش کردهایم، آن طرف هم ما را فراموش کرده، ما باید خودمان برای عرضه محصولات فرهنگی تلاشی مضاعف کنیم تا توجه آنها را جلب کنیم.