مرد جوانی که شش سال قبل در یک مغازه مکانیکی با شلیک گلوله، فردی را به قتل رساندهبود، برای دومین بار پای میز محاکمه رفت و مدعی شد در جریان یک شوخی قتل رخ دادهاست. دیوان عالی کشور رأی دادگاه اول را با اعتراض متهم نقض کرد و به همین دلیل وی برای دومینبار پای میز محاکمه ایستاد.
در یکی از روزهای سال ۱۳۹۸، مردی با پلیس تماس گرفت و از وقوع شلیک در یک مغازه مکانیکی خبر داد. مأموران بلافاصله به محل حادثه اعزام و با جسد مردی مواجه شدند که آثار گلوله روی بدنش مشهود بود. جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و ضارب که از محل گریخته بود، تحت تعقیب قرار گرفت.
پایان فرار ۱۸ ماهه
تحقیقات پلیس برای یافتن متهم آغاز شد. پس از ۱۸ ماه تعقیب و بررسی سرنخها، مأموران موفق شدند پیمان، مردی حدوداً ۳۰ ساله را بازداشت کنند. او در بازجوییها به قتل اعتراف کرد، اما مدعی شد که قصد کشتن دوستش را نداشته و همه چیز یک شوخی بوده که به فاجعه ختم شدهاست.
جلسه دادگاه
با صدور کیفرخواست، پرونده به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی، ابتدا اولیایدم مقتول درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: «چند روز قبل از حادثه، کاری برای مقتول و دوستش انجام دادهبودم، اما پولم را ندادند. روز حادثه آمدند که تسویهحساب کنیم. من پایین در مکانیکی بودم و آنها طبقه بالا. تازه یک اسلحه خریدهبودم که فروشنده گفت چهار تیر دارد. من هم تیرها را درآورده بودم. وقتی رفتم بالا، خواستم شوخی کنم. چون مشروب خورده بودم، خیلی در حال خودم نبودم. اسلحه را سمت حامد گرفتم و ماشه را چکاندم. تصورم این بود که سلاح خالی است، اما تیر شلیک شد و به حامد برخورد کرد. بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتم، اما وقتی فهمیدم فوت کرده از ترس فرار کردم. قسم میخورم قصد قتل نداشتم.»
رأی اولیه دادگاه
پس از شنیدن دفاعیات متهم و وکیل مدافع، قضات وارد شور شدند. با رأی اکثریت، متهم به قصاص محکوم شد. با این حال، یکی از قضات پرونده رأی به شبهعمد داد و اعلام کرد که متهم در حالت مستی و بدون قصد قبلی مرتکب قتل شدهاست.
نقض حکم در دیوان عالی
متهم به رأی صادره اعتراض کرد و پرونده به یکی از شعبههای دیوان عالی کشور رفت. قضات دیوان با بررسی دقیق اظهارات متهم و شرایط وقوع حادثه، رأی صادره را نقض کردند. آنها اعلام کردند که ادعای شوخی و عدمآگاهی از وجود گلوله در اسلحه، میتواند مصداق شبهعمد باشد.
محاکمه دوم
پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض فرستاده شد. در جلسه دوم دادگاه، اولیایدم بار دیگر خواهان قصاص شدند. متهم نیز در دفاعیات خود گفت: «من همچنان اتهام قتل عمد را قبول ندارم. قصد کشتن نداشتم. حتی خودم با اورژانس و پلیس تماس گرفتم. من از اتفاقی که رخ داد، پشیمان هستم.»
با پایان جلسه دوم دادگاه، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.