یکی از اصلیترین حوزههای فشار امریکا بر هند، حوزه اقتصادی است. دولت ترامپ، سیاستهای تعرفهای سختگیرانهای علیه هند اعمال کرده است. برای مثال، در اوایل سال ۲۰۲۵، ایالات متحده تعرفههای ۵۰درصدی بر واردات کالاهای هندی اعمال کرد که این اقدام به عنوان مجازاتی برای ادامه خرید نفت روسیه از سوی هند توصیف شده است جوان آنلاین: در دنیای پیچیده روابط بینالملل، هند به عنوان یکی از قدرتهای نوظهور آسیایی، همواره تلاش کرده سیاست خارجی خود را بر پایه اصل «استقلال استراتژیک» بنا کند. این اصل که ریشه در دوران جنگ سرد دارد، به هند اجازه میدهد بدون وابستگی کامل به هیچ بلوک قدرتی، منافع ملی خود را پیگیری کند. با این حال، در سالهای اخیر به ویژه از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵، شاهد تحولاتی هستیم که نشاندهنده تغییر در رویکرد هند نسبت به چین و روسیه است. این تغییر که میتوان آن را «نزدیکی استراتژیک» نامید، عمدتاً ناشی از فشارهای فزاینده ایالات متحده امریکا بر هند در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی است. فشارهای امریکا، از جمله اعمال تعرفههای سنگین بر کالاهای هندی، تحریمهای مرتبط با خرید نفت روسیه و انتقادهای حقوق بشری، هند را در موقعیتی قرار داده که برای حفظ تعادل، به سمت همکاری بیشتر با چین گرایش پیدا کند. این تحول نه تنها بر روابط دوجانبه هند و چین تأثیر گذاشته، بلکه بر توازن قدرت در آسیا و جهان نیز اثرگذار است، در حالی که ایالات متحده تلاش میکند هند را به عنوان وزنهای مقابل چین در استراتژی «ایندوپاسیفیک» خود قرار دهد، فشارهای اقتصادی و سیاسی واشینگتن نتیجه معکوس داده و هند را به سمت پکن سوق داده است.
فشارهای امریکایی بر هند
یکی از اصلیترین حوزههای فشار امریکا بر هند، حوزه اقتصادی است. دولت ترامپ، سیاستهای تعرفهای سختگیرانهای علیه هند اعمال کرده است. برای مثال، در اوایل سال ۲۰۲۵، ایالات متحده تعرفههای ۵۰درصدی بر واردات کالاهای هندی اعمال کرد که این اقدام به عنوان مجازاتی برای ادامه خرید نفت روسیه از سوی هند توصیف شده است. این تعرفهها نه تنها بر صادرات هند به امریکا تأثیر منفی گذاشته، بلکه زنجیره تأمین جهانی را دچار اختلال کرده است. هند که دومین شریک تجاری چین پس از امریکاست، حالا با چالشهای اقتصادی روبهرو شده که آن را به سمت بازارهای جایگزین، از جمله چین هدایت میکند، زیرا هر دو کشور از سیاستهای تجاری امریکا آسیب دیدهاند. در واقع، چین با تعرفههای تا ۱۴۵ درصدی روبهروست که این اشتراک در آسیبپذیری، زمینهای برای همکاری فراهم کرده است. هند که اقتصادش بر پایه مصرف داخلی استوار است، نمیتواند این فشارها را نادیده بگیرد. نتیجه این است که تجارت با چین افزایش یافته و هند به عنوان یک شریک اقتصادی معتبر برای پکن ظاهر شده است. همچنین، هند به رغم تحریمهای غربی، خرید نفت روسیه را ادامه داده و این امر به حفظ اقتصاد روسیه کمک کرده است. اما امریکا، هند را به عنوان یک هدف آسانتر نسبت به چین انتخاب کرده، زیرا تحریم چین میتواند اختلالات جهانی ایجاد کند. این تبعیض هند را متقاعد کرده که واشینگتن نه یک شریک برابر، بلکه با یکجانبهگرایی به دنبال تحمیل اراده خود است.
فشارهای امریکا محدود به اقتصاد نیست. در حوزه سیاسی، ایالات متحده انتقادهای شدیدی از سیاستهای داخلی هند، به ویژه در زمینه حقوق بشر و مسائل کشمیر مطرح کرده است. این انتقادها که گاهی با حمایت از گروههای جداییطلب همراه است، هند را در موقعیتی دفاعی قرار داده است. علاوه بر این، روابط نزدیک امریکا با پاکستان که رقیب سنتی هند بوده، فشار امنیتی بیشتری ایجاد کرده است. واشینگتن با حمایت از اسلامآباد تلاش میکند نفوذ هند در جنوب آسیا را محدود کند که این امر هند را به سمت بلوکهای جایگزین مانند بریکس سوق میدهد. در حوزه امنیتی، امریکا انتظار دارد هند به عنوان یک متحد نزدیک در برابر چین عمل کند، اما فشارها برای قطع روابط با روسیه که منبع اصلی تسلیحات هند است، نتیجه معکوس داده است. هند سیستم دفاع هوایی اس ۴۰۰ را از روسیه خریداری کرده و بهرغم تهدیدهای امریکا، این همکاری را ادامه میدهد. این فشارها، هند را به این نتیجه رسانده که برای حفظ استقلال، باید روابط با چین را بهبود بخشد. دیدار مودی با شی در اجلاس شانگهای در تیانجین، جایی که هر دو رهبر بر «شریک بودن نه رقیب» تأکید کردند، نمادی از این تغییر است.
نزدیکی هند به چین: شواهد و زمینهها
نزدیکی هند به چین در سالهای ۲۰۲۳- ۲۰۲۵، مستقیماً با فشارهای امریکا مرتبط است. پس از درگیریهای مرزی گالوان در سال ۲۰۲۰، روابط دو کشور سرد شده بود، اما از سال ۲۰۲۳، نشانههایی از بهبود ظاهر شد. تجارت دوجانبه به رکورد ۱۱۸ میلیارد دلار رسید و هند واردات کالاهای چینی را افزایش داد. این نزدیکی اقتصادی، با دیپلماسی سیاسی همراه شد. مودی در سال ۲۰۲۵ به چین سفر کرد که این سفر نادر پس از سالها تنش، سیگنالی قوی بود. تعرفههای ترامپ این روند را تسریع کرده است. هند و چین هر دو از سیاستهای تجاری امریکا آسیب دیدهاند و این اشتراک، آنها را به سمت همکاری در سازمانهایی مانند شانگهای و بریکس سوق داده است. شی جینپینگ در اجلاس شانگهای تأکید کرد که هند و چین باید «با هم بیایند» تا در برابر تعرفههای امریکا مقاومت کنند. علاوه بر این، نزدیکی به روسیه نیز بخشی از این استراتژی است. هند خرید نفت روسیه را ادامه داده و این امر به تقویت روابط با مسکو کمک کرده است، اما تمرکز اصلی بر چین است، زیرا پکن میتواند جایگزینی برای بازارهای غربی ارائه دهد.
چالشها و فرصتها
این نزدیکی، تأثیرات گستردهای بر جنوب آسیا دارد. هند که در حال از دست دادن نفوذ در همسایگان مانند بنگلادش و سریلانکا به چین است، حال تلاش میکند طی همکاری مستقیم با پکن، موقعیت خود را تقویت کند. با وجود اینکه هنوز تنشهای مرزی وجود دارد، اما فشارهای امریکا گزینه دیگری باقی نگذاشته است. در سطح جهانی، این تحول توازن قدرت را تغییر میدهد. ایالات متحده که هند را به عنوان وزنهای مقابل چین میدید، حالا با یک اتحاد بالقوه روبهروست که این امر میتواند به تشکیل یک بلوک ضدغربی منجر شود، جایی که هند، چین و روسیه نقش کلیدی ایفا میکنند.
با وجود مزایا، این نزدیکی چالشهایی دارد. هند همچنان با چین بر سر مرزها اختلاف دارد و باید مراقب وابستگی اقتصادی باشد، اما فرصتها بیشتر است؛ دسترسی به فناوری چینی، بازارهای جدید و تقویت موقعیت در سازمانهای چندجانبه. فشارهای امریکا، هند را مجبور به تنوعبخشی کرده است. این سیاستها هند را به سمت یک سیاست خارجی مستقلتر سوق داده است؛ هند میتواند از این موقعیت برای مذاکره بهتر با امریکا استفاده کند، اما در حال حاضر نزدیکی به چین یک ضرورت استراتژیک است.
در نهایت، فشارهای امریکا در حوزههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی، عامل اصلی نزدیکی هند به چین بوده است. تعرفههای سنگین، تحریمها و انتقادهای حقوق بشری، هند را به سمت همکاری با پکن سوق داده، جایی که هر دو کشور منافع مشترکی در برابر یکجانبهگرایی امریکا دارند. این تحول، نه تنها روابط دوجانبه را تغییر داده، بلکه بر توازن جهانی قدرت نیز تأثیر گذاشته است. هند با حفظ استقلال استراتژیک، میتواند از این شرایط برای تقویت موقعیت خود استفاده کند، اما باید مراقب ریسکها باشد. آینده نشان خواهد داد که آیا این نزدیکی پایدار خواهد بود یا خیر، اما در حال حاضر واضح است که سیاستهای امریکا نتیجه معکوس داده است.