مرد جوانی که یکی از دوستانش را دو سال قبل در بزم شبانه به قتل رساندهبود، سحرگاه دیروز قصاص شد.
شامگاه یکشنبه بیست و یکم خردادماه سال ۱۴۰۲ مأموران پلیس تهران با تماس تلفنی از درگیری خونینی در یکی از خیابانها با خبر و راهی محل شدند. وقتی مأموران به محل رسیدند، دریافتند لحظاتی قبل دو مرد جوان با هم درگیر شده و در جریان آن یکی از آنها زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل شدهاست.
مأموران برای بررسی حادثه به بیمارستان رفتند، اما ساعتی بعد تیم پزشکی اعلام کرد تلاش برای نجات جان مرد زخمی به نام کیوان نتیجهای نداده و وی بر اثر ضربه سختی که به سرش اصابت کرده، به کام مرگ رفت.
بازداشت قاتل
با اعلام خبر قتل مرد جوان، تحقیقات از سوی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پیگیری شد.
بررسیها نشان داد مقتول و قاتل با هم دوست بودند و قبل از درگیری مرگبار ابتدا در محل دیگری با هم مشاجره و درگیری داشتهاند. تیم جنایی در ادامه تحقیقات، عامل قتل را به نام بهرام شناسایی و دستگیر کرد.
بزم شراب
متهم در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: «من و دوستم مشروب میخوردیم که کیوان و دوستش هم وارد بزم ما شدند. او در خوردن مشروب زیادهروی کرد و من به او اعتراض کردم و گفتم بس است و زیادهروی نکن، اما او عصبانی شد و سیلی به صورتم زد! خیلی عصبانی شدم و با هم مشاجره کردیم، اما با میانجیگری دوستانمان درگیری ما پایان یافت.»
وی ادامه داد: «من و همسرم آن شب میهمان خانه یکی از دوستانم بودیم و ۲۰ دقیقه بعد از حادثه راهی آنجا شدیم. از شانس بد ما کیوان هم آمد. او دوباره با من درگیر شد و با شیشه نوشابهای به طرف من و همسرم حمله کرد. از ترس اینکه اتفاقی برای همسرم نیفتد چوبی را از باغچه خانه برداشتم و ضربهای به او زدم، اما قصد قتل نداشتم.»
قصاص
متهم پس از اعتراف و بازسازی صحنه قتل راهی زندان شد تا اینکه مدتی بعد پروندهاش برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان فرستاده شد. متهم در دادگاه از خودش دفاع کرد، اما اولیای دم برای او درخواست قصاص کردند و هیئت قضایی هم وی را به قصاص محکوم کرد.
هر چند قاتل به رأی دادگاه اعتراض کرد، اما دیوان عالی کشور حکم دادگاه را تأیید و پرونده را برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاد. متهم پس از گرفتن استیذان حکمش، سحرگاه دیروز در زندان قزلحصار قصاص شد و پروندهاش برای همیشه بسته شد.