جنگ، پرهزینهترین و پرخطرترین وضعیت برای یک ملت و کشور است؛ وضعیتی که میتواند یک ملت را بهطور جدی تهدید کند. جنگ پدیدهای است که تاریخ به وقوع آن بارها گواهی داده است و نمیتوان آن را نادیده گرفت یا از آن گریخت. بنابراین، باید آن را به عنوان یک واقعیت محتمل پذیرفت و برای مواجهه با آن آمادگی داشت. آمادگی برای شرایط جنگی، یکی از الزامات حیاتی هر جامعه و کشوری است که به حفظ امنیت، حاکمیت و استقلال ملی فکر میکند. در دنیای امروز، تهدیدات نظامی و بحرانهای ناگهانی، از جمله عواملی هستند که نهتنها نیروهای مسلح و دولت، بلکه زندگی روزمره مردم را نیز میتوانند بهسرعت تحت تأثیر قرار دهند و خسارات جبرانناپذیری به بار آورند.
درک صحیح از مفهوم جنگ و صلح و وظایف دولت و ملت در این زمینه، امری حیاتی است. برنامهریزی دقیق، آموزش مستمر نیروهای نظامی، تأمین تجهیزات لازم، و فرهنگسازی عمومی در زمینه آمادگی دفاعی از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به صیانت از صلح کمک کنند. اگر هم جنگی ناخواسته تحمیل شود، این اقدامات از ملت، هویت، سرزمین و منافع ملی بهشکل مؤثری دفاع خواهند کرد.
با اینحال، پیششرط تحقق آمادگی دفاعی همهجانبه، باور به وجود خطر بالقوه جنگ است. زمانی که این احتمال در ذهن و باور عمومی پذیرفته شود، مشارکت فعال مردم در آمادگی برای جنگ، از طریق آموزشهای امدادی، حفظ منابع حیاتی و رعایت نکات ایمنی، نقش مؤثری در کاهش آسیبها ایفا خواهد کرد. در حقیقت، بسیج منابع ملی برای صیانت از منافع ملی، اقدامی عقلانی و آیندهنگرانه است. آمادگی پیش از وقوع بحران، خود نوعی بازدارندگی ایجاد میکند که در واقع صیانت از صلح است و مدیریت سریع شرایط بحرانی موجب افزایش روحیه ملی خواهد شد. از این رو، آمادگی برای شرایط جنگی به ویژه بخشی از تجربه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ملت بزرگ ایران و زیادهگوییهای هر روز او ضرورتی است که صرفاً به حوزه نظامی محدود نمیشود. این آمادگی نیازمند وحدت، همبستگی و تلاش جمعی تمامی اقشار جامعه، بسیج منابع ملی و همصدایی داخلی است تا کشور بتواند در لحظات حساس، واکنشی سریع و مؤثر داشته باشد و از چالشها عبور کند.
بهعبارت دیگر، آمادگی برای مقابله با جنگ و تجاوز از آمادگی ذهنی آغاز میشود. این آمادگی فرایندی فراگیر است که تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی را در بر میگیرد و مستلزم هماهنگی میان نیروهای مسلح، نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد و خود مردم است. با توجه به جایگاه ژئوپلیتیکی ایران و نقش آن در تغییر نظم نوین جهانی، چارهای جز تقویت توان دفاعی و آمادگی مستمر برای مواجهه با تهدیدات وجود ندارد. تجربه بیسابقه در ساعات نخستین تهاجم ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی، گواهی بر اهمیت این آمادگی است. شهادت فرماندهان ارشد کشور در همان ساعات اولیه که در تاریخ جنگها نمونه مشابهی ندارد، میتوانست قویترین کشورها را تا آستانه فروپاشی ببرد. اما اتفاق مهمتر، بازیابی سریع مدیریت دفاعی و انتصاب فرماندهان جدید بود که در کمتر از ۱۲ ساعت انجام شد. این واکنش سریع، نشاندهنده آمادگی ذهنی فرماندهی معظم کل قوا و فرماندهان نظامی کشور بود و عاملی کلیدی در موفقیت در این جنگ پیچیده ترکیبی شد.
البته این بدان معنا نیست که ایران بهدنبال دفاع است. بیتردید باید از جنگ پرهیز کرد، اما آمادگی برای دفاع یک ضرورت است. هرچه سطح آمادگی و استفاده از مؤلفههای قدرت بیشتر باشد، نقش بازدارنده آن نیز قویتر خواهد بود. بنابراین، باید پیش از هر چیز آمادگی ذهنی برای جنگ را تقویت کرد. این آمادگی لزوماً به نمادهای ظاهری نیاز ندارد، بلکه باید بهصورت نهادینه در سطوح فرماندهی و میان عموم مردم نهادینه شده و فرهنگسازی شود. چنین آمادگیای در سطح جامعه، منجر به افزایش نظم اجتماعی، تقویت انسجام ملی و استمرار جریان عادی زندگی خواهد شد.
نوع دوم آمادگی، مربوط به حوزه نظامی و سختافزاری است. در این بخش، باور به خطر جنگ و دفاع از کشور زمینهساز تقویت اقدامات زیر خواهد بود:
آموزش تخصصی و مستمر نیروهای مسلح
نوسازی تجهیزات و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته دفاعی
برنامهریزی استراتژیک برای مقابله با انواع تهدیدات
البته علاوه بر آمادگی نظامی، پایداری منابع حیاتی و اقتصادی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. طراحی سازوکارهای اقتصادی برای تضمین ذخایر استراتژیک و مدیریت منابع مالی در شرایط بحران، از ضروریات مقابله مؤثر با جنگ است.
بعد سوم، بعد فرهنگی و اجتماعی آمادگی دفاعی است. فرهنگ دفاعی ضامن امنیت ملی هر کشور است. ارتقای این فرهنگ، افزایش آگاهی عمومی و توانمندسازی بسیج مردمی برای مشارکت در برنامههای دفاعی، امدادرسانی و مقابله با تهدیدات ترکیبی از جمله راهکارهای مؤثر در این زمینه است. تجربه موفق همبستگی ملی، مشارکت مردم و کشف عوامل نفوذی در جنگ ۱۲ روزه نمونهای برجسته از مشارکت مؤثر مردم در دفاع از کشور بود.
ترس و پرهیز بدون آمادگی برای دفاع و مقابله با جنگ افروزان، خود جنگساز است. دشمن، کشوری ضعیف و آمادهنشده را هدف قرار میدهد. آمادگی نظامی و بسیج همهجانبه ظرفیتهای قدرت، نقش کلیدی در بازدارندگی دارد. آمادگی برای جنگ نباید صرفاً در حوزه نظامی تعریف شود، بلکه باید ذهن مسئولان، نهادها و مردم آماده ساختار دفاعی منسجم و بازدارنده باشد. در نهایت، پیشنهاد میشود تمامی نهادهای مسئول با همکاری مردم، برنامههای جامع آمادگی دفاعی را بهصورت مستمر بازبینی و بهروزرسانی کنند تا در صورت وقوع تهدید یا بحران، ضمن حفظ امنیت ملی، از آسیبهای احتمالی جلوگیری و روند بازسازی تسریع گردد.