جوان آنلاین: ساعت ۱۰ شب یکشنبه ۲۶ مرداد، تماس اضطراری یک پسر ۱۸ ساله با اورژانس از وقوع حادثهای تلخ در ساختمان مسکونی در جنوب تهران خبر داد. او با صدایی هراسان اعلام کرد که حال دو دختر نوجوان به شدت وخیم شدهاست. وی گفت: «دو دختر جوان خانه پدربزرگم میهمان من و دوستم هستند، اما لحظاتی قبل حالشان بد شد و الان نفس نمیکشند و نگران هستیم.»
فوت مشکوک
پس از پایان کلمات بریده بریده و کوتاه پسر جوان نیروهای اورژانس بلافاصله به محل اعزام شدند. امدادگران داخل پذیرایی ساختمان مسکونی با پیکر بیجان دو دختر ۱۶ و ۱۷ ساله به نامهای شیدا و آرمیتا روبهرو شدند. نخستین معاینات نشان داد دو دختر جوان جان باختهاند و با توجه به حساسیت موضوع، گزارش مرگ این دو نوجوان به مأموران پلیس و سپس به بازپرس جنایی موسی رضازاده اعلام شد.
پوکههای قرص
با اعلام این خبر، بازپرس ویژه قتل بلافاصله همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. تیم جنایی وارد خانهای شدند که جسد دو دختر جوان کنار هم قرار داشتند که حکایت از آن داشت به طرز مشکوکی به کام مرگ رفتهاند. در کنار اجساد، پسر ۱۸ سالهای به نام بنیامین حضور داشت و آن هم فردی بود که حادثه را به اورژانس خبر داده و تلاش کردهبود جان دو دختر را نجات دهد.
مأموران پلیس در بررسیهای صحنه حادثه، کنار اجساد چند پوکه قرص آرامبخش و اعتیاد آور دیدند که مرگ دو دختر جوان را با ظن مصرف دارو و مسمومیت با آن تقویت کرد.
تحقیقات مأموران نشان داد دو دختر جوان از مدتی قبل با بنیامین و دوستش ارتباط دوستی و رفت و آمد داشتهاند تا اینکه چند ساعت قبل بنیامین آنها را به خانه پدربزرگش دعوت میکند و دو دختر جوان به طرز مشکوکی فوت میکنند.
۴ سال دوستی
مأموران پلیس در ادامه از بنیامین تحقیق کردند. وی در ادعایی گفت: «من چهار سال است با شیدا- یکی از دختران - دوست بودم. دوستی ما از فضای مجازی آغاز شد و ادامه پیدا کرد. شیدا بچه طلاق بود و پدر و مادرش از هم جدا شدهبودند و با پدرش زندگی میکرد، اما به گفته خودش آزاد بود و پدرش خیلی به رفت و آمدهایش گیر نمیداد. البته مدتی قبل متوجه شدم شیدا به مواد مخدر هم اعتیاد پیدا کردهاست و مواد مصرف میکند. خیلی تلاش کردم او اعتیادش را ترک کند و در نهایت فهمیدم او ترک کردهاست، اما قرص مصرف میکند. مدتی قبل شیدا را همراه دوستش آرمیتا دیدم و دوستم پیمان با او دوست شد. رابطه دوستی ما با شیدا و آرمیتا ادامه داشت. روز حادثه داخل پارک با هم قرار گذاشتیم و ساعتی بعد غذا خوردیم. همانجا دیدم شیدا و آرمیتا قرص مصرف کردند، اما متوجه نشدم چه تعداد خوردند و، چون از قبل هم مصرف میکردند، مشکوک نشدم. ما چهار نفری به خانه پدربزرگم که مسافرت بود، رفتیم و، چون خسته بودیم من و دوستم خوابیدیم، اما شیدا و آرمیتا بیدار بودند.»
شوکه شدیم
بنیامین ادامه داد: «چند ساعت بعد که از خواب بیدار شدیم، دخترها را صدا زدیم، اما جوابی نشنیدیم و وقتی به سراغشان رفتیم، دیدیم کنار هم افتادهاند و چند پوکه قرص هم کنارشان است. ابتدا فکر کردیم خواب هستند، اما بعد متوجه شدیم نفس نمیکشند. با دیدن این صحنه شوکه شدیم و من بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم تا جان دو دختر را نجات دهم و دوستم هم به خانهشان رفت تا از خانوادهاش کمک بگیرد. وقتی اورژانس آمد و معاینه کرد، مشخص شد آنها فوت کردهاند. من و دوستم اصلاً در مرگ دو دختر دخالتی نداشتیم و الان هم خیلی ناراحت هستیم.»
نظریه ابتدایی پزشکی قانونی
تیم پزشکی قانونی هم در محل حادثه پس از معاینه و بررسی اجساد اعلام کرد هیچ آثار ضرب و جرح و کبودی ناشی از مرگ مشکوک روی بدن دو دختر دیده نمیشود و از طرفی هم معاینات اولیه هم نشان میدهد آنها مورد آزار و اذیت هم قرار نگرفتهاند.
با اعلام نظریه ابتدایی پزشکی قانونی، پسر جوان آزاد و اجساد دو دختر برای مشخص شدن علت اصلی مرگ و انجام آزمایشهای لازم به پزشکی قانونی منتقل شد.
تحقیقات درباره این حادثه از سوی مأموران تا روشن شدن زوایای پنهان آن ادامه دارد.