ماجرای سرقتهای مسلحانهای که از سه سال قبل در نقاط مختلف تهران و کرج رخ میداد با دستگیری سردسته باند و سه همدستش به پایان رسید.
ماجرا از گزارشهای متعدد شهروندان در تماس با پلیس آغاز شد، سرقتهای سریالی که با تهدید سلاح و زورگیری همراه بود و هر بار ردپای یک باند حرفهای به میان میآمد. تیم ویژه پلیس آگاهی با بازبینی هزاران ساعت فیلم دوربینهای مداربسته و تحلیل دقیق دادههای اطلاعاتی موفق شدند سرکرده این گروه را که اهل کرمانشاه بود، شناسایی کنند. ردپای آنها هم به شهر کرمانشاه رسید و پلیس با برپایی چند عملیات تعقیب و مراقبت دقیق مخفیگاهشان را پیدا کرد.
بازداشت اعضای باند
در عملیات غافلگیرانه پلیس هر چهار متهم در حالی که سلاح گرم، خشاب و فشنگهای جنگی به همراه داشتند، دستگیر شدند. بازجوییها نشان داد این گروه از سال ۱۴۰۱ تاکنون دستکم ۳۰ فقره سرقت مسلحانه و زورگیری در تهران و کرج انجام دادهاند.
سردسته ۲۵ ساله باند که هنوز آثار خستگی تعقیب و گریز در چهرهاش موج میزند در اعترافات خود گفت: «چهار نفر از یک روستای دورافتاده در کرمانشاه بودیم. زندگی سخت بود و شغلی هم نبود. مادرم فکر میکرد در تهران کارگری میکنم، اما حقیقت چیز دیگری بود؛ اول ماشین سرقت میکردیم، پلاکش را عوض میکردیم و بعد از چند روز مراقبت، خانهها را میزدیم.»
سرقت برای خوشگذرانی
او ادامه داد: «تهران و کرج را انتخاب کردیم، چون شهرهای بزرگی هستند و آدمهای زیادی دارند و احتمال دیده شدن ما کمتر بود. اعتیاد داشتیم و قبل از هر سرقت مواد میزدیم تا جرئت بیشتری پیدا کنیم. پولها را خرج مواد و خوشگذرانی کردیم و قرار بود با آنها به ترکیه برویم، اما قبل از رسیدن به این هدف دستگیر شدیم.»
وقتی از او درباره خانوادهاش پرسیدیم با صدایی شکسته گفت: «مادرم وقتی فهمید من خلاف میکنم، خیلی گریه کرد. راستش میخواستم ازدواج کنم، اما حالا همه چیز خراب شده است.»
مسیر بیبازگشت
سردسته باند در پایان گفت: «اگر به عقب برگردم، هیچوقت سمت خلاف نمیرفتم. حالا فهمیدم پولی که راحت بیاید، راحتتر هم از دست میرود.»
پرونده این باند حرفهای سرقت مسلحانه در حال تکمیل و تحویل به مراجع قضایی است و پلیس هشدار داده که با هرگونه شرارت و ناامنی در جامعه به شدت برخورد خواهد کرد.