جوان آنلاین: سیدعبدالله متولیان فعال رسانه در تلگرام نوشت:
در حالیکه قدرت سخت جمهوری اسلامی ایران، اراده ائتلاف غربی- صهیونی را در حوزه تهدید سخت و نظامی درهم شکسته، دشمن با تغییر تاکتیک، میدان نبرد را به ذهنها و روایتها کشانده است. جنگ شناختی، نبردی خاموش، اما سهمگین است که با هدف دوقطبیسازی اجتماعی، تخریب اعتماد عمومی و انتقال رهبری اپوزیسیون به داخل کشور طراحی شده و رسانههای فارسیزبان خارجنشین، شبکههای نفوذی داخلی و اتاقهای فکر غربی، سربازان این میدان هستند. برخی از نکات مهم این جنگ از این قرار است:
۱- جنگ روایتها، از رسانه تا ذهن مردم: هدف ائتلاف غربی- صهیونی از جنگ نرم و شناختی (پس از شکست در جنگ سخت)، نه تخریب زیرساختها بلکه تخریب ذهنهاست، نه با موشک، بلکه با روایتهای مسموم. این جنگ، با ابزار رسانه، شبکههای اجتماعی و چهرهسازیهای هدفمند، بهدنبال تغییر ادراک عمومی و تضعیف انسجام ملی است.
۲- دوقطبیسازی، شکاف در وحدت اجتماعی: یکی از راهبردهای اصلی این جنگ، دوقطبیسازی جامعه ایران است. از دوگانه جنگ یا معیشت تا مقاومت یا مذاکره، تلاش میشود مردم در برابر یکدیگر قرار گیرند. حتی موضوعات غیرسیاسی مانند ورزش یا محیطزیست نیز بهانهای برای ایجاد تقابل میان مردم و حاکمیت میشوند. این شکافها، با هدف فرسایش سرمایه اجتماعی و تضعیف اراده جمعی، بهصورت هدفمند بازتولید میشوند.
۳- رسانههای خارجنشین، پیادهنظام عملیات روانی: رسانههای فارسیزبان خارجنشین، با بودجههای کلان و خطمشیهای مشخص و با هدایت سرویسهای جاسوسی ائتلاف، روایتهایی را تولید میکنند که همراستا با اهداف امنیتی دشمن است. از القای فساد سیستماتیک تا بزرگنمایی بحرانهای اقتصادی، هدف آنها تخریب تصویر ایران در ذهن مخاطب داخلی است. با بهرهگیری از تکنیکهایی، چون تکرار، برجستهسازی و استفاده از چهرههای محبوب، این رسانهها تلاش میکنند روایتهای خود را بهعنوان واقعیت مسلم جا بیندازند.
۴- شبکههای نفوذی، بومیسازی روایت دشمن: در داخل کشور نیز شبکههای نفوذی، روایتهای دشمن را در قالب بیانیههای عبور از نظام، ضرورت تغییر پارایم نظام، تحلیلهای بهظاهر علمی و فرهنگی بازتولید میکنند. این شبکهها با نفوذ در لایههای مدیریتی، دانشگاهی و رسانهای، تلاش دارند مشروعیت نظام را زیر سؤال برده و اعتماد عمومی را فرسایش دهند. آنها نقش واسطهای میان رسانههای خارجی و افکار عمومی داخلی را ایفا میکنند.
۵- انتقال لیدر اپوزیسیون به داخل، تغییر تاکتیک دشمن: مهمترین راهبرد جدید ائتلاف در جنگ شناختی اخیر، تلاش برای انتقال رهبری اپوزیسیون از خارج به داخل کشور است. پس از ناکامی از ظرفیت و محبوبیت لیدرهای خارج نشین در پروژههای براندازی (سلطنتطلبان، منافقین، سلیطههای هالیوودی و...)، دشمن بهدنبال آن است که با چهرهسازیهای بهظاهر مستقل و مردمی از برخی سیاسیون رادیکال، رهبری اعتراضات را بومیسازی و به داخل کشور منتقل کند. این پروژه با هدف افزایش مشروعیت اپوزیسیون و کاهش حساسیت امنیتی طراحی شده و اگر شناسایی و خنثی نشود، میتواند تهدیدی جدی برای امنیت ملی باشد، خاصه اینکه این راهبرد با استقبال لایه افراطی جریان اصلاحات مواجه شده است.
۶- راهکارهای مقابله، روایتسازی ملی و مقاومت رسانهای: در برابر این هجمه چندلایه، جمهوری اسلامی ایران باید با راهبردهای رسانهای هوشمندانه وارد میدان شود:
- تقویت روایتهای ملی مبتنی بر عزت، استقلال و مقاومت فعال - شکلگیری شبکههای مردمی روایتساز - خروج رسانههای داخلی از حالت تدافعی و چالشگری فعال - افشاگری مستند درباره پروژههای نفوذ و فساد رسانهای غرب - تقویت سواد رسانهای عمومی، بهویژه در میان نسل جوان - ایجاد نظام رصد روایتها برای شناسایی و خنثیسازی عملیات روانی
جنگ شناختی، نبردی برای تسخیر ذهنهاست، و پیروزی در آن، از آن کسی است که روایت غالب را شکل دهد. اگر ایران بتواند با هوشمندی، انسجام ملی را حفظ کرده، روایتهای خود را تقویت کند و شبکههای نفوذی را خنثی سازد، نهتنها در برابر جنگ شناختی دشمن مصون خواهد ماند، بلکه میتواند خود به کنشگر فعال در میدان رسانهای منطقه تبدیل شود. این نبرد، بیصدا، اما سرنوشت ساز است، و پیروزی در آن، نیازمند همافزایی ملی، بصیرت رسانهای و مقاومت فرهنگی است. ایران اگر در میدان روایتها بایستد، در میدانهای دیگر نیز خواهد ایستاد. جنگ شناختی را نمیتوان با سکوت پاسخ داد، باید با آگاهی، روایت و ایمان به حقیقت، در برابر آن ایستاد.