کد خبر: 1309171
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
مهدی مولایی

گرسنگی در غزه؛ این کلیدواژه‌ای است که این روز‌ها بیشتر از هر خبر دیگری شنیده می‌شود و کمتر از هر خبر دیگری به آن اهمیت داده می‌شود. غزه امروز تنها بمباران نمی‌شود، بلکه در آستانه یک قحطی بزرگ قرار دارد که با دقتی شیطانی طراحی و در حال اجراست. کودکان، زنان، سالخوردگان و زخمیان، قربانیان نقشه‌ای‌اند که نه‌فقط برای غصب سرزمین فلسطین که برای شکستن اراده یک ملت با گرسنگی نوشته شده‌است. اسرائیل نه‌تنها در حال ریختن بمب‌های چند تنی، بلکه در حال بستن راه نان بر مردم غزه است؛ نانی که به صراحت از آن به عنوان «سلاح جنگی» علیه مردمی بی‌دفاع استفاده می‌شود. حالا این، نه جنگی میان حماس و ارتش صهیونیسم، بلکه نسل‌کشی مردم یک سرزمین به شیوه‌ای مدرن و ددمنشانه است؛ محاصره غذایی و دارویی، با آمار‌هایی که تکان‌دهنده است و سکوتی تکان‌دهنده‌تر. 
در دل این سکوت، آنچه وجدان جهان اسلام را می‌آزارد، نه فقط خشم دشمن، که خواب برادران است. چگونه است که ما مسلمانان، با آیاتی در گوش و کلماتی در سینه، بر سفره‌های رنگین می‌نشینیم و در همان لحظه کودکی در غزه، با استخوان‌هایی برآمده نان خشک مادرش را می‌مکد تا شاید زنده بماند؟ چگونه است که یک خرما در میان خانواده‌ای در غزه ایثارگرانه از دستی به دستی دیگر می‌رود و هرکس آن را به عضوی دیگر از خانواده می‌بخشد تا او را زنده نگه دارد؟ آیا این همان امتی نیست که پیامبرش فرمود: «مَثَلُ المؤمنینَ فی تَوادِّهِم... کالجَسَدِ الوَاحِدِ»؟ آیا در بدن یک امت، اگر شکم غزه گرسنه است، قلب تهران و ریاض و قاهره نباید فشرده شود؟ امیرالمؤمنین علیه‌السلام، حاکمی که خود نان جو می‌خورد و بر شانه یتیم دست می‌کشید، در نامه‌ای به والی بصره نوشت:
«شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که امید یک قرص نان نداشته، یا شکم‌سیر نخوابیده باشد و من شکم‌سیر بخوابم؟! آیا به همین بسنده کنم که مرا امیرالمؤمنین خوانند و در سختی‌های مردم شریک نباشم؟!»
و این هشداری برای تمام حاکمان و ملت‌های مسلمان است. امروز ۲ میلیارد مسلمان در سرتاسر جهان فقط به تماشای ویدئو‌ها و شنیدن خبر‌های قحطی و گرسنگی و کمبود مواد غذایی در غزه بسنده کرده و هیچ اقدام نجات‌بخشی انجام نمی‌دهند. 
در غزه، نان از جان گران‌تر شده و انسان از خاک ارزان‌تر. این تراژدی، امروز تنها با توپ و تانک‌های اسرائیلی رقم نمی‌خورد؛ با سکوت ملت‌های مسلمان نیز رقم می‌خورد. با عادی‌سازی رنج، با بی‌تفاوتی حاکمان شکم‌باره و بی‌غیرت عرب، با حسابگری ملت‌های مسلمان، با خستگی نهاد‌های کمک‌رسان، با رسانه‌هایی که دیگر این تصاویر را تکراری می‌بینند و ارزش خبری و رسانه‌ای چندانی برای آن قائل نیستند. از همه غم‌انگیزتر، آن است که جهان اسلام در قرن بیست‌و‌یکم، با آن همه قدرت مالی و رسانه‌ای، بشکه‌های نفت، شریان‌های حساس دریایی و زمینی و جمعیت چند میلیاردی نتواند کودکی را در همسایگی‌اش از گرسنگی نجات دهد. یا شاید که نخواهد!
امام علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه، خطاب به مردم بی‌غیرت کوفه که نظاره‌گر تجاوز به زنان بی‌پناه بودند، فریاد زد:
«اگر مسلمانی از شدت اندوه بمیرد که دشمن بر زن مسلمان یا زن غیر‌مسلمان که در پناه اسلام است، چیره شده و زیورهایش را به غارت برده، سزاوار است!» این از مسلمات احکام و تعالیم اسلام است که هر که فریاد یاری‌خواهی جماعتی از مسلمین را بشنود، اما به کمک او برنخیزد در قیامت، مسلمان محشور نمی‌شود. مایه ننگ حکام و نهاد‌ها و چهره‌ها و کنفرانس‌های اسلامی است که فریاد وصیت امیرالمؤمنین در آخرین ساعات عمر را که گوش تاریخ را پر کرده، نشنیده بگیرند که فرمود: «خدا را خدا را در حق یتیمان! که گاه سیر شوند و گاه گرسنه و مبادا که در نزد شما ضایع شوند!»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار