جوان آنلاین: ۱۲ روز ایستادگی، ۱۲ روز پاسخ هوشمندانه به تهاجم، ۱۲ روز تجربه میدانی همگرایی اراده ملی با فناوری بومی؛ پیروزی ایران در جنگ تحمیلی با رژیم صهیونیستی را رقم زد. در دل این تجربه تاریخی، اما میتوان آینده نبردهای جهانی را با شفافیت بیشتری دید. جایی که جغرافیای جنگ از خاک و خون به داده و الگوریتم منتقل میشود و سامانههای هوشمند، تصمیمسازهای خط مقدم میشوند. بدون شک دیگر نمیتوان از هوش مصنوعی با عنوان «فناوری آینده» نام برد، زیرا اکنون در میدان حضور دارد، در تصمیمگیری فرماندهان مشارکت میکند، عملیاتهای سایبری را بهپیش میبرد و حتی در جنگهای روانی اثرگذار است. آنچه دیروز در اتاقهای تحقیقاتی دانشگاهها متولد شد، امروز در سامانههای راداری، شبیهسازهای نبرد، پهپادهای خودران و دفاع سایبری بهکار گرفته شده و فردا در تعیین معادلات قدرت جهانی، نقشآفرینی میکند. به همین منظور «جوان» در گفتوگو با محمدرضا قاسمی، دبیر ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه، نقش فزاینده هوش مصنوعی در تصمیمسازی نظامی، سامانههای تهاجمی و دفاعی و همچنین ظرفیتهای داخلی کشور برای توسعه این فناوری را مورد بررسی قرار دادهاست.
آیا هوش مصنوعی به سلاح نهایی قرن ۲۱ تبدیل شدهاست؟ چگونه کشورها برای این نبرد دیجیتال آماده میشوند؟
هوش مصنوعی یک ابزار است و همچون سایر ابزارها، توانمندیهای رفتاری انسان را تقویت و ارتقا میدهد. تصور کنید زمانی برای حمله به دشمن از پرتاب سنگ استفاده میشد؛ بعدها ابزارهایی مانند منجنیق ساخته شد که همان عملکرد را با قدرت و دامنه بسیار بیشتر انجام میدادند. هوش مصنوعی نیز چنین نقشی دارد، با این تفاوت که تواناییهایی همچون یادگیری، تحلیل داده، تصمیمگیری و یافتن راهحل برای مسائل را تقلید و پیادهسازی میکند. طبیعتاً این ابزار میتواند وارد عرصه جنگ و قدرت انسان در طراحی و تولید راهحلهای نظامی را به طور چشمگیری افزایش دهد.
در سالهای اخیر، قابلیتهای هوش مصنوعی آن را به یکی از مؤلفههای حیاتی در جنگهای مدرن تبدیل کردهاست. هوش مصنوعی در الگوریتمهای پیشرفته در سیستمهای شناسایی و راداری، هدایت موشک، تحلیل اطلاعات میدانی، تولید پهپادهای خودمختار، جنگ روانی، عملیات سایبری، و حتی در فرآیند تصمیمگیری فرماندهان نظامی بهکار گرفته میشود.
هوش مصنوعی دیگر در مرحله «نزدیک» نیست، بلکه امروز در میدان حضور دارد و در بسیاری از عملیاتهای نظامی مورد استفاده قرار میگیرد. بسیاری از تجهیزات امروزی به این فناوری مجهز هستند و خصوصاً در شبیهسازهای جنگ، که وظیفه پیشبینی آینده هر نبردی را بر عهده دارند، بهصورت گسترده از آن بهره گرفته میشود. بنابراین در حوزه نظامی، دیگر نباید از واژه «آینده» برای هوش مصنوعی استفاده کرد، این فناوری اکنون در مرحله عملیاتی و میدانی قرار دارد. تصمیمگیریهای تاکتیکی و استراتژیک نیز بهطور فزایندهای توسط این سامانههای هوشمند پشتیبانی میشوند. در میان کشورهایی که در این زمینه پیشگام هستند؛ ایالات متحده امریکا مرکزی با عنوان Joint Artificial Intelligence Center تأسیس کرده که مسئول طراحی پهپادهای انتحاری، سامانههای شناسایی سریع، ناوهای خودران و سلاحهای هدایتشونده هوشمند است.
چین سرمایهگذاری عظیمی در حوزههایی مانند تشخیص چهره، کنترل جمعیت، سیستمهای هدایت هوشمند موشک و پهپادهای تهاجمی انجام داده و سامانههای مدیریت هوشمند شهری مبتنی بر دوربینهای نظارتی را بهطور گسترده راهاندازی کردهاست.
روسیه نیز در حال توسعه سامانههای جنگ الکترونیک، دفاع هوشمند، تحلیل دادههای میدانی و هدایت توپخانه با کمک هوش مصنوعی است.
همچنین، دادههای موجود در فضای مجازی نشان میدهد که کشورهای انگلستان، فرانسه، هند و ترکیه نیز با سرعت قابلتوجهی در حال گسترش کاربردهای نظامی هوش مصنوعی هستند.
در حال حاضر کشور ما چه ظرفیتهایی در حوزه هوش مصنوعی دارد و چگونه میتوان این ظرفیتها را تقویت کرد؟ لطفاً مهمترین اقدامی را که باید در این زمینه انجام شود، بگویید.
ما در سه عرصه در حال فعالیت هستیم. فعالیتهای دانشگاهی مسیر خود را طی میکنند و دانشگاههایی مانند: شریف، تهران، امیرکبیر و علموصنعت در حوزه یادگیری ماشین و بینایی کامپیوتر بسیار فعالند. در بخش نظامی نیز صنایع دفاعی ما در حوزه رادار، پهپاد، موشک و هدایت خودکار آن در حال بهرهگیری از هوش مصنوعی هستند. بعد سوم شرکتهای دانشبنیان هستند. خروجیهای دانشگاهها با حمایت نهادهای حاکمیتی در حال راهاندازی شرکتهای نوپا هستند. این شرکتها نیز میتوانند در آینده نزدیک نقش مهمی در توسعه هوش مصنوعی بر عهده بگیرند. اما مهمترین اقدامی که برای تقویت ظرفیت داخلی لازم است از سوی حاکمیت انجام شود، ایجاد یک زیستبوم ملی هوش مصنوعی است. یک زیستبوم با رویکرد نظامی و امنیتی؛ از پژوهش تا آزمون و اجرا. این یعنی از استارتاپهای هوش مصنوعی حمایت شود، اتصال آنها به صنایع دفاعی تسهیل گردد. حمایت مالی سنگینی هم باید از دانشگاهها و مراکز پژوهشی آنها صورت گیرد، تا پروژههای عملیاتی به انجام رسند. برای این منظور یک نقشهراه شفاف حداقل برای ۱۰ سال آینده لازم است.
بهنظر شما میتوان از هوش مصنوعی نه برای جنگ، بلکه برای دفاع یا حتی پیشگیری از درگیری استفاده کرد؟ برای تحقق چنین رویکردی، چه اقداماتی باید انجام شود؟
قطعاً بله. هر فناوریای که در حمله بهکار گرفته میشود، قابلیت استفاده در دفاع را نیز دارد. هوش مصنوعی نیز از این قاعده مستثنی نیست و میتوان از آن برای تقویت دفاع ملی و حتی پیشگیری از بروز درگیریها بهره گرفت.
برای نمونه، میتوان سامانههایی طراحی کرد که تهدیدها را پیش از وقوع شناسایی کرده و تحلیلهایی پیشبینیپذیر از رفتار دولتها و بازیگران غیردولتی در عرصه بینالمللی ارائه دهند. این تحلیلها میتوانند ابزار قدرتمندی برای تصمیمگیریهای هوشمندانه در سیاست خارجی و امنیت ملی باشند.
همچنین، کنترل مرزها و تأمین امنیت سرزمینی اکنون با استفاده از سامانههای هوشمند و غیرتهاجمی، امکانپذیر است. این فناوریها میتوانند جایگزین روشهای سنتی و پرهزینه شوند و به شیوهای دقیقتر، امنیت مرزها را تأمین کنند.
در حوزه جنگ روانی نیز هوش مصنوعی میتواند بهعنوان ابزاری معکوس در برابر تلاشهای دشمن عمل کند؛ از طریق روایتسازی صحیح، شفافسازی افکار عمومی و ایجاد اثرگذاری اجتماعی در راستای صلح و مقابله با پروژههای جنگطلبانه.
در بخش دفاع سایبری، طراحی و توسعه سامانههای هوشمند خودکار، که بتوانند بدون دخالت انسانی به تهدیدات واکنش نشان دهند، نیز یکی از ظرفیتهای مهم کاربردی این فناوری است. چنین سامانههایی میتوانند بهصورت لحظهای، حملات سایبری را شناسایی کنند و در لحظه، مقابله مؤثری داشته باشند.
برای تحقق این اهداف لازم است با همکاری نهادهای رسمی دفاعی کشور یک مرکز یکپارچه امنیت هوشمند غیرتهاجمی تشکیل شود که هدف آن دفاع از کشور، حفظ صلح و پیشگیری و تحلیل تهدیدها باشد.
آیا میتوان امیدوار بود که در سطح جهانی توافق یا اخلاق مشترکی برای استفاده از هوش مصنوعی تعیین شود و کشورها به آن پایبند بمانند؟ و آیا نباید از هماکنون به فکر تدابیری برای مقابله با رفتارهای غیراخلاقی سایر کشورها در این زمینه باشیم؟
از نظر تئوریک، بله. پایهگذاری چارچوبهای بینالمللی در زمینه استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی امکانپذیر است و برخی اسناد و ابتکارات جهانی نیز در این مسیر در حال شکلگیری هستند. به عنوان نمونه، کنوانسیون چارچوبی اروپا برای هوش مصنوعی (The Council of Europes Framework Convention on Artificial Intelligence) از سپتامبر ۲۰۲۴ تشکیل شده و هدف آن دستیابی به اجماع جهانی برای همراستا ساختن توسعه و کاربرد هوش مصنوعی با حقوق بشر، اصول دموکراسی و حاکمیت قانون است.
با این حال، تجربه تاریخی رفتار قدرتهای جهانی، بهویژه کشورهای امپریالیست و استعمارگر، نشان میدهد که احتمال پایبندی همگانی به چنین ضوابطی ضعیف است. در رویکرد برخی کشورها، «امنیت ملی» مفهومی فرااخلاقی تلقی میشود و اصل «هدف، وسیله را توجیه میکند» همچنان حاکم بر تصمیمات آنان است، بنابراین نمیتوان تنها با تکیه بر قواعد بینالمللی، به تضمین رعایت اصول اخلاقی توسط همه کشورها امید بست.
از اینرو، در کنار تلاش برای مشارکت در روند تدوین مقررات جهانی و همراستا شدن با کشورهای همسو، لازم است که دکترین اخلاقی بومی و دفاعی بر پایه ارزشهای ملی خود تدوین شود؛ دکترینی که در آن هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری در خدمت صلح، دفاع ملی و خوداتکایی فناورانه بهکار گرفته شود.
در نهایت، نباید از یک واقعیت مهم غافل شد؛ آینده متعلق به کشورهایی است که نهفقط قدرت نظامی و موشکی، بلکه تفکر راهبردی، اخلاق دفاعی و بلوغ دیجیتال دارند. هوش مصنوعی ابزاری دو لبه است؛ یا ما آن را بهدرستی در خدمت دفاع از خود در میآوریم، یا دیگران از آن علیه ما بهره خواهند گرفت. این انتخابی است که نیازمند بصیرت راهبردی، سرمایهگذاری فکری و اقدام ملی است.