جوان آنلاین: یوزهای ایران، بار دیگر صعود مقتدرانهای را به جامجهانی رقم زدند. تیم ملیفوتبال ایران که سکان هدایت آن را در مرحله نهایی مقدماتی جامجهانی امیرقلعهنویی (مربی داخلی) در دست داشت، با کسب ۲۳ امتیاز از ۱۰ بازی (هفت برد، دو مساوی و تنها یک شکست) به عنوان صدرنشین گروه خود (A)، به بیستوسومین دوره رقابتهای جامجهانی که قرار است به میزبانی لسآنجلس برگزار شود، صعود کرد. در این گزارش به عملکرد خط به خط تیمی میپردازیم که در ۱۰ بازی ۱۹ گل به ثمر رساند و هشت گل دریافت کرد و تا آستانه صعودی بدون شکست هم پیش رفت و عملکرد دروازهبانها، خط دفاع، هافبکهای دفاعی، هافبکهای هجومی، وینگرها و مهاجمان را بررسی میکنیم.
«دروازه» یکی از نقاط قوت ایران در طول مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی بود، هر چند هشت گل خورده از نظر امیرقلعهنویی آمار ضعیفی بود، اما به رغمآنکه خط دروازه ایران گاهی همچون بازی با قطر دقایقی دچار آشفتگی شد، ثبات نسبی داشت و اگرچه جای بهبود دارد، اما نمیتوان آن را جزو نقاط ضعف تیم قلمداد کرد. حفاظت از دروازه ایران را در این مرحله عمدتاً علیرضا بیرانوند برعهده داشت؛ گلری که با چند کلین شیت، عملکرد قابل قبولی ارائه داد، هرچند در مصافهای حساسی، چون بازی با ازبکستان و قطر قفل آن باز شد، اما نمره قابل قبولی گرفت؛ دروازهای که گاهی نیز سیدحسین حسینی درون چارچوب آن قرار گرفت و عملکرد قابل قبولی داشت، اما برای کسب نتیجه در جامجهانی باید فکری برای نوسان عملکرد دروازهبانها و نقطهضعفهای آنها که باعث باز شدن قفل دروازه ایران در برخی بازیها شد، کرد.
نقطه قوتی با چند ضعف قابل توجه
بیتردید عملکرد خط دفاعی ایران تأثیر قابل توجهی بر نتایج رقم خورده در بازیهای مقدماتی جامجهانی ۲۰۲۶ داشت، هرچند آمار ژاپن و استرالیا بهتر بود، اما ایران با دریافت هشت گل در ۱۰ بازی یکی از خطوط دفاعی مستحکم آسیا را به خود اختصاص داد، با وجود این همانطور که بسیاری از کارشناسان هم به آن اشاره داشتند، خط دفاعی ایران ضعفهایی داشت که عدمبرطرفکردن آن میتواند یقه تیم را در جریان مسابقات جامجهانی بگیرد؛ نقطهضعفهایی که یکی از آنها خشونت بیدلیل در بازی و دریافت کارت از داور میدان بود که در چند بازی به اخراج منتهی شد و دست تیم و سرمربی آن را در پوست گردو قرار داد.
منسجم و فشارشکن، اما تحت فشار
خط هافبک (دفاعی) بدون شک یکی از نقاط قوت ایران در این رقابتها بود. قلعهنویی جز بازی نخست، تیمش را با سیستم ۱- ۳- ۲- ۴ راهی میدان میکرد که در این سیستم، سعید عزتاللهی جز یک دیدار، پای ثابت ترکیب ایران بود. هافبک دفاعی سمت چپ ایران که همواره یکی از مهرههای تأثیرگذار میدان بود عمدتاً نمره خوبی دریافت میکرد که این نشان از عملکرد قابل قبول او داشت. زوج عزتاللهی، اما در این بازیهای بارها و بارها تغییر کرد و قلعهنویی در سمت راست از نورافکن (یک بازی)، محبی، محمد کریمی، سامان قدوس و حتی رزاقی استفاده کرد، اما سمت چپ هرگز جز در یک بازی دستخوش تغییر نشد، چراکه به راستی نقطه قوت تیم بود و فشارشکن تیم که البته فشار زیادی را هم متحمل میشد، اما نمرات داده شده در پایان هر بازی به این خط به خصوص سمت چپ نشان میداد عزتاللهی نه تنها در فاز دفاعی توان بازپسگیری توپ و خراب کردن برنامه مهاجمان حریف که در توزیع توپ و تنظیم ریتم بازی نیز نقش کلیدی دارد، اما هنوز در بازیسازی زیر فشار به بلوغ کامل نرسیده، شاید، چون سمت راست هرگز در طول این بازیها نتوانست پا به پای سمت چپ و هماهنگ با آن پیش برود، اما در مجموع، هافبکهای دفاعی ایران به خوبی از عهده کاهش فشار از روی خط دفاعی تیم برآمدند و در بازیهایی که مالکیت در اختیار حریف بود، تعادل خط میانی را حفظ کردند.
گاه خلاق، اما گاه...
در برنامههای امیر قلعهنویی، مغز متفکر حملات ایران هافبکهای هجومی تیم بودند، به همین دلیل هم او عمدتاً تیمش را درحالی با یک مهاجم نوک روانه میدان میکرد که سه بازیکن هجومی که عمدتاً در زمره مهاجمان تیم قرار دارند، یک خط عقبتر بازی میکردند. در واقع قلعهنویی سعی داشت با استفاده از خلاقیت مهاجمان خود به عنوان هافبکهای هجومی یا حتی وینگر، قدرت تهاجمی تیمش را در خط حمله بالا ببرد تا یوزها در خلق موقعیت برای تکمهاجم تیم پربارتر عمل کنند. مغز متفکر حملات ایران اگرچه گاه خلاقیتهای خوبی در این زمینه از خود به نمایش میگذاشت، اما گاهی نیز، چون ستارهای افول کرده از عهده تغذیه تکمهاجم تیم برای گلزنی برنمیآمد! درست مثل بازی رفت با ازبکستان و دیدار برگشت با قطر.
سه بازیکنی که پشت مهاجم اصلی تیم قرار میگرفتند گاه نقش وینگرهایی را بازی میکردند که وظیفه آنها شتاب دادن به بازی جهت بالا رفتن ریتم آن بود. در واقع وینگرها که نفرات آن در هر بازی دستخوش تغییر میشد، در ترکیب ایران نقش مهمی را در کشش عرضی بازی داشتند. از آنجا که استراتژی ایران، تراکم خط میانی در مرکز بود، وینگرهای سرعتی و فنی دستشان برای باز کردن فضای بازی و ایجاد فرصت حمله به عمق دفاعی حریف باز بود، هرچند باوجود تمام این برنامهها، گاهی در برخی بازیها مانند دیدار رفت با ازبکستان و برگشت با قطر، امید گل پایین (۲۷/ ۰) و شانس گل صفر نشان از عملکرد ضعیف ایران در حمله داشت؛ حملاتی که قاعدتاً انتظار میرفت وینگرها در تدارک آن نقش پررنگی را ایفا کنند، البته این خط در بسیاری بازیها عملکرد قابل قبولی در خلق موقعیت داشت، اما نبود یک هافبک هجومی با ثبات بالا در برخی بازیها شدیداً احساس میشد که قلعهنویی بیشک باید فکری برای آن بکند.
خط حمله ایران بارها در این بازیها دستخوش تغییر شد و مهاجم نوک بودن بین طارمی و آزمون دست به دست میشد، اما طارمی با اختلاف بهترین مهاجم تیم ملی بود که در تمام این بازیها ثابت شد نیاز به حمایت بیشتر از سوی سایر مهاجمان تیم که به عنوان وینگر یا هافبک هجومی وارد میدان میشدند، داشت. در واقع بیهیچ شک و تردیدی در اکثر بازیها مأموریت گلزنی بر عهده طارمی بود و انصافاً او به خوبی از عهده مأموریتی که بر گردهاش گذاشته شده بود برآمد، البته سردار آزمون هم در این پست عملکرد قابل قبولی داشت که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. باوجود این مهاجمان ایران نتوانستند آماری بهتر از ۹/ ۱ گل در هر بازی را برای مرحله مقدماتی جام جهانی ثبت کنند، هرچند این رقم قابل قبولی است، اما باتوجه به مهرههای خط حمله ایران، انتظارات به مراتب بیش از این است.
بیهیچ شک و تردیدی ایران در مسیر کسب جواز حضور در جام جهانی ۲۰۲۶ عملکردی متعادل، کمفراز و نشیب، کمنوسان و صد البته که قدرتمند ارائه کرد. دروازه ایران با عملکردی نسبتاً باثبات، خط دفاع با ساختاری قابل اتکا و البته ضعفهای مشهودی که باید برطرف شود، خط هافبک (دفاعی) قدرتمند و هوشمند در نبردهای میانه میدان، خط هافبک (هجومی) خلاق در کنار وینگرهای سرعتی و مهاجمانی، چون طارمی و سردار که سطح بالایی دارند، از ایران یک تیم مقتدر و قدرتمند ترسیم کردند که توانست نمره قابل قبولی در کسب جواز حضور در جامجهانی بگیرد، با وجود این ضعفهای آشکار این تیم در فاز دفاعی به خصوص در بازیهای فیزیکی و نوسان در خلاقیت بازیسازها آن هم در بازیهایی که مالکیت دست حریف بود، زنگ خطری جدی را برای قلعهنویی به صدا درآورد که انتظار میرود سرمربی تیمملی فوتبال ایران برنامهای حسابشده برای برطرف کردن آن داشته باشد تا بتواند تیمش را در شرایطی ایدهآلتر از مرحله مقدماتی راهی جام جهانی کند که در آن مرحله حریفان به مراتب دشوارتر از تیمهایی خواهند بود که در مسیر کسب سهمیه به تور ایران خوردند.