کد خبر: 1304383
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۶
قلم می‌لرزد، دل می‌سوزد... چگونه بنویسم از سروی که فرو افتاد، آن‌هم در روزی که باید قامتش از شادی شکوفا می‌شد؟

چگونه روایت کنم از شبی که برای "رمضان‌علی چوبداری" هم آسمانی بود و هم زمینی؟ شبی که آسمان، دختری به خانه‌اش هدیه داد و زمین، خون پاکش را طلبید.  

رفیق! تو در سخت‌ترین آزمون الهی، سربلند بیرون آمدی.  
در لحظه‌ای که حق طبیعی تو بود پای گهواره‌ی نوزاد نازنینت باشی، پایمردی کردی و در سنگر دفاع از این آب و خاک ایستادی.  
می‌دانستی چه می‌کنی؟ آری، می‌دانستی.  
می‌دانستی که شاید چشمانت، نور چشمت را نبیند.  
می‌دانستی که نخستین نگاهت به نوزادت، از پشت پرده‌ی ابدیت باشد.  
و تو، این آگاهانه‌ترین انتخاب را کردی:  
انتخاب میان دیدار  فرزند، و دیدار پروردگار در مسیر شهادت.  
انتخاب تو، حماسه‌ی بی‌نظیر عشق به وطن بود؛ عشقی که بر عزیزترین دلبستگی‌های دنیایی چیره شد.  

"رمضان‌علی چوبداری"!  
نامت، هم‌قافیه با ماه میهمانی خدا بود و زندگی‌ات، سرشار از ضیافت ایثار.  
مدیر روابط عمومی سپاه البرز، پل ارتباطی صمیمی دل‌ها و رسانه‌ها، سرهنگ پاسداری که با متانت و اخلاق نیکویش، خاطره‌ای ماندگار در جان همکاران و رسانه‌ی این دیار ساخت.  
تو، سرو بلندقامت البرز بودی که امروز، ددمنشانه هدف تیرهای کینه‌ی صهیونیست‌های بی‌رحم قرار گرفتی.  
شهادتت، نه یک پایان، که آغاز ابدیتی شد در آغوش نور؛ درست در شبی که دخترت، آغاز حیات زمینی‌اش را تجربه کرد.  
آری، رفیق! تو پر کشیدی تا نور چشم تو، زیر سایه‌ی نام بلندت، پرچمدار راهت باشد.  

چه تلخ است این جدایی!  
تلخ‌تر از شهادت، تصویر گهواره‌ای است که خالی از آغوش گرم پدر می‌ماند.  
تلخ‌تر، اشک مادری است که در شبی که باید شادمانه همسرش را در کنار گهواره می‌دید، نوید شهادت او را شنید.  
دردناک‌تر، نوزادی است که "پدر" را نه در چشمان مهربانش که در آیینه‌ی یادها و حماسه‌ها خواهد شناخت.  
اما در همین تلخی بی‌کران، عظمت فداکاری تو درخشان‌تر می‌شود.  
تو از شادی دیدار فرزندت گذشتی تا فرزندان این سرزمین، در امنیت و سربلندی بالنده شوند.  
از نخستین بوسه بر گونه‌ی نوزادت گذشتی تا بوسه‌ی ابدیت را بر پیشانی‌ات بزنند.  

ای شهید والامقام!  
پرچم عزت را بر بلندای دلاوری برافراشته‌تر کردی.  
خونت، نهالی شد که یادت را برای همیشه در دل این مرز و بوم سبز نگاه خواهد داشت.  
دخترت، "یادگار رمضان" تو خواهد بود؛ یادگاری که هر نفسش، یادآور فداکاری بی‌بدیل پدری است که برای دفاع از وطن، از دیدار نخستین فرزندش چشم پوشید.  

🌹 شهادتت مبارک، ای رمضانِ ایثار!  
راهت پررهرو، نامت جاودان، و روح مطهرت قرین رضوان الهی باد.  
ما وارثان راه تو، هرگز فراموش نخواهیم کرد که تو:  
برای چه زیستی (عشق به وطن و خدمت)،  
برای چه رفتی (دفاع تا پای جان)،  
و از چه گذشتی (نخستین و شیرین‌ترین دیدار دنیوی).  
درود بی‌پایان بر تو، که درس عشق بی‌منتها به میهن را در سخت‌ترین لحظه‌ی زندگی‌ات به جهانیان آموختی.
روحت شاد رفیق بامعرفتم
همیشه به یادت میمانیم
برادر کوچکتان.   ولی ابراهیمی

برچسب ها: البرز ، کرج ، شهید
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار