وقتی پهپادهای جریان نفوذ صهیونی شروع به انتحار علیه امنیت عمومی کردند، این پرسش در بدنه اجتماعی و نخبگانی شکل گرفت که جریان نفوذ چگونه زیر سایه حاکمیت قانون به چنین توفیقی دست پیدا کرده است و چطور ساختار پلیسی و اطلاعاتی پیش از عملیشدن فعالیتهای مجرمانه آنها، موفق به کشف و خنثیسازی توطئهشان نشدهاست؟ همینطور این پرسش که آنها چگونه این حجم از پهپاد را در نقاط مختلف کشور آماده عملیات کردند و هیچ مأمور پلیسی از فعالبودن عملیات آنها باخبر نشد؟ آنگونه که گزارش شدهاست مدافعان امنیت ۷۰۰ نفر از مجرمان جریان نفوذ و شمار زیادی اتباع افغان را که آمار آن گزارش نشدهاست، بازداشت کردهاند که تحقیقات برای پاکسازی جریان نفوذیشان در جریان است. بررسی اعترافهای برخی مجرمان بازداشتشده نشان میدهد این افراد یا در قبال دریافت پول، آن هم نه پول کلان یا به خاطر معاندت با ملت، علیه امنیت عمل کردهاند و صرفاً عملههای جریان نفوذ هستند که شناسایی آنها قبل از دست زدن به عمل مجرمانه نیاز به کار پیچیده اطلاعاتی نداشت. روشن است در صورتی که ساختار پلیسی و اطلاعاتی یکی از همین عملههای جریان نفوذ را شناسایی و پهپادهای انتحاری را نزد آنها کشف میکرد میتوانست به عقبهای که دشمن برای حمله به کشور داشت، پی ببرد، با این حال نباید دامن این پرسش را به راحتی رها کرد که چرا این اتفاق روی دادهاست. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ تا شلیک آخرین گلوله در جنگ با امریکا و صهیون، کشور همواره از سوی معاندان در معرض تهدید قرار داشته و دارد. یک تحلیل ساده از اخبار و گزارشهایی که منجر به از دست رفتن جان مدافعان امنیت در نیروهای مسلح، دانشمندان یا مردم عادی در جریان عملیاتهای دشمن میشود، نشان میدهد عمده این موفقیتها به دلیل سهلانگاریهایی صورت میگیرد که باید سازوکارهای لازم برای صیانت از آن به کار گرفته میشد، اما بیتوجهی به آن سبب از دست رفتن سرمایههای انسانی میشود. مثلاً هر دانشمند هستهای سرمایه ارزشمندی است که با از دست رفتن جانش، خدشه بزرگی به کشور وارد میشود. روشن است وقتی دشمن صهیونی در شناسایی آنها موفق عمل میکند در مواقع خطر باید در پناهگاههایی از آنها و خانوادههایشان مراقبت شود که حمله دشمن سلامت آنها را به خطر نیندازد. مرزهای شرق و غرب کشور همواره گذرگاههای امن برای عبور تروریستها بودهاند. سالهاست هشدار میدهیم بسیاری از تروریستها در پوشش کارگر وارد کشور میشوند و اهداف گروههای خود را دنبال میکنند، از همینرو هر فرد بیهویتی که وارد کشور شود، میتواند به عنوان فعال جریان نفوذ صهیونی عمل کند، همانگونه که قبلاً در حادثه حمله تروریستی بارگاه امام هشتم و حادثه شاهچراغ اتفاق افتاد و منجر به عبرت نشد. بازداشت گسترده اتباع در جریان همکاری با موساد نشان میدهد محققشدن فعالیتهای صهیونی به دلیل بیتوجهی به همین موضوعها رقم میخورد. در یک برایند کلی باید گفت ساختارهای امنیتی کشور با جمعبندی اتفاقهایی که منجر به خدشه به امنیت کشور شد باید سازوکارهای لازم را برای صیانت از امنیت عمومی به کار گیرند تا با حفظ انسجام ملی، همه توان کشور برای ارتقای امنیت به کار گرفته شود.