جوان آنلاین: صهیونیستها در تجاوزی غافلگیرانه به ایران حمله کردند و تعدادی از سرداران، دانشمندان هستهای و مردم ایران را به شهادت رساندند. هنوز دو روز از این تجاوز نگذشته که مردم در شرایطی که درگیریهای ایران و صهیونیستها در حال تشدید است با حضوری چشمگیر در شهرهای مختلف جشن غدیر را برگزار میکنند، به شکلی که براساس آمار پلیس بیش از ۳ میلیون نفر فقط در مراسم تهران حضور پیدا کردند. این حضور مردمی و اتفاقات جامعهشناسانه پیرامون آن از مسائلی بود که در گفتوگوی «جوان» با علیرضا شریفییزدی، روانشناس اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت.
این کنش مردم ایران را چگونه تحلیل میکنید و مردم با این حضور میخواهند چه بگویند؟ چرا در حالی که مردم ایران در خیابانها حضور میلیونی دارند، صهیونیستها در پناهگاهها پنهان شدهاند؟
باید به این نکته توجه داشت که طبیعتاً مردم ایران یکدست نیستند، لایحههای مختلف هستند، یعنی یک گروهی هستند که اصلاً در این فضا نیستند، یک گروهی وسط میدان هستند و همچنین گروههای زیاد دیگری هم هستند که خب این موضوع بحث نیست ولی باید در مجموع دو نکته مهم را مورد نظر قرار داشت که یک نکته آن خیلی بلندمدت است. بالاخره کشوری که پیشینه ۳ هزار ساله دارد، به لحاظ فرهنگی طبیعتاً نوع برخوردش برخاسته و تأثیرپذیر از این فرهنگ دیرینه است که حداقل نصف این فرهنگ به دوران اعتقادی و اسلامی آن برمیگردد و یک بخش دیگر آن نیز مربوط به فرهنگ عاشورا، محرم و صفر و بحث شهادت است و همه اینها جزو مباحثی است که با زندگی مردم ما عجین است. بخش دیگر قضیه هم باز میگردد به اینکه ما همین دیروز پریروز بود که یک جنگ هشت ساله را پشت سرگذاشتیم و نسبت به آن چیزی که در جنگ هشت ساله ملت ایران تجربه کرده این اتفاقات برای مردم بیشتر شبیه یک ترقهبازی است. حالا شما میخواهید همه اینها را مقایسه کنید با افرادی که کمتر از ۸۰-۷۰ سال است این منطقه را اشغال کردهاند، از امریکا، اروپا و آسیا مهاجر بودهاند و دور یکدیگر با زبان و فرهنگهای مختلف جمع شدهاند ولی حالا فقط دین مشترک دارند. طبیعتاً این دو گروه از افراد باهم یکی نخواهند بود.
خب مردم چرا دارند اینگونه حضور میدانی پیدا میکنند؟
در مورد اینکه مردم ما دارند اینگونه عمل میکنند، باید گفت اصلاً رمز ماندگاری و استقلال کشور ایران طی یک دوره ۳ هزار ساله همین است، یعنی ما با فرهنگهای مختلف به لحاظ قومی، زبانی و حتی مذهبی آن اتحاد عمومی خود را حفظ کردهایم و این موزائیک فرهنگی که ما کنار هم چیدهایم هم رمز ماندگاری ماست و میبینید که مردم میآیند، میگردند، صحبت میکنند، مزاح میکنند، جوک میسازند، حالا شما این روحیه را مقایسه کنید با یک سیستمی که کاملاً میلیتاریستی است و اصلاً از خودش استقلالی ندارد، یک طرف امریکا به او میگوید بزن، او هم میگوید باشد و وقتی که میگوید نزن او هم میگوید. از نظر جامعهشناسی ما با همه اختلافاتی که مردم دارند و نارضایتیهایی که کم هم نیست، در مواردی که کیان استقلال ملی این سرزمین به خطر بیفتد، مقوله همراهی و وحدت جزو ویژگیهای بارز مردم ایران محسوب میشود و دلیل آن نیز این است که موشکی که دارد میآید، اصلاً نمیپرسد که تو اصولگرایی، اصلاحطلبی یا بیطرف یا ضدانقلاب هستی یا مثلاً با حجاب یا بیحجاب هستی.
پس اینکه نتانیاهو از مردم ایران میخواهد علیه نظام شورش کنند بر چه اساسی است؟
من فکر میکنم محاسبه اینها همان محاسبهای است که صدام هم داشت، او میگفت من صبحانهام را بغداد و ناهارم را در تهران میخورم ولی هشت سال پشت دروازهها ماند و در نهایت هم دارش زدند و تمام شد. الان انتهای داستان اینها هم همین است، چون اصلاً آن چیزی که اینها هستند با آن چیزی که مردم ما هستند، قابل قیاس نیست. من دیدم خبرنگار صهیونیستها داشت گزارش میداد به یکباره صدای آژیر بلند شد، گفت، من به پناهگاه بروم و گزارش را قطع کرد و رفت، در حالی که من خودم در جبهه دیدم خبرنگارانی که در جبهه بودند تا آخرین لحظهای که عملیات انجام میشد، داشتند کار خود را انجام میدادند، خب در این شرایط قیاس کردن این دو تا فرهنگ باهم شوخی است.
اینکه به قول شما شاید کسی که حتی اعتقادی به نظام هم نداشته باشد یا بیحجاب و بیاعتقاد باشد، وقتی که به دفاع از مملکت میرسد، میگوید من اگر آن طرف دنیا هم باشم میآیم، دلیلش چیست؟
اساساً وقتی که تهدید بیرونی صورت میگیرد در درون به شکل دینامیکال وحدت و همدلی ایجاد میشود. بالاخره خیلیها به خیلی از چیزها انتقاد دارند ولی مثل این است که من در منزل خودم با زنم یا بچهام اختلاف نظر دارم ولی وقتی که کسی بخواهد از بیرون به ما حمله کند، همگی میرویم و جلوی آن میایستیم. این قضیه اتفاقاً همدلی و همراهی را در درون کشور بیشتر میکند؛ به دو معنی، یکی به معنی اینکه ما انرژی و وقت خودمان را صرف دعواهای جناهی و گروهی نباید بکنیم، معنی دوم آن هم این است که تصمیمگیران، سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران باید بدانند که بدون مردم هیچ هستند و مردم حتماً باید پشت آنها باشند و اتکای صرف به تجهیزات ما را به جایی نمیرساند، در نتیجه میتوان گفت با وجود اینکه جنگ همیشه بد است و مشکلات زیادی را ایجاد میکند ولی وقتی که به سلامتی از این دوره عبور کردیم، خیر و برکات این قضیه برای جامعه از نظر حفظ وحدت خیلی بیشتر میشود، البته هنوز من میشنوم که برخی از افراد دارند بر طبل تفرقه میکوبند که آدم نمیداند این افراد واقعاً نادان یا نوکر اجنبی هستند. اینکه در خصوص بازگشتن به ایران هم شما گفتید ما در زمان جنگ تجربه کردیم، من آن زمان در خارج از کشور دانشجو بودم، وقتی که صدام حمله کرد، برگشتم و همراه من نیز خیلیها بازگشتند و به جبهه رفتند و الان هم شکی نیست که خیلیها این کار را انجام میدهند، بالاخره دفاع از سرزمین مادری است و معلوم است همه پای کار هستند. الان تنها حرفی که میشود این است که مردم، نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی فقط باید یک محور را بروند و آن این است که دفع شر کنند، این حمله نظامی، تجاوز مستقیم به کیان یک ملت است و فقط تجاوز فیزیکی و سرزمینی نیست، این تجاوز به حیات، فرهنگ و اعتقادات ماست، ما باید بتوانیم آن را با همدلی دفع کنیم.
شاید صهیونیستها و غربیها امیدوار باشند ادامهدار شدن جنگ موجب شود با توجه به اینکه ممکن است معیشت مردم تحت فشار قرار گیرد، وحدت ملی خدشهدار شود، در این خصوص باید چه کار کرد؟
طبیعتاً پیشبینیهای اولیه این است که جنگ خیلی ادامهدار نخواهد بود و احتمالاً طی دو سه هفته جمع میشود. ثانیاً چیزی که آنها روی آن سرمایهگذاری کردهاند و نتانیاهو مردم را خطاب قرار داد که ما کارمان را کردیم و حالا نوبت شماست که به خیابان بریزید را مردم حتماً برعکسش عمل خواهند کرد، البته دولتمردان هم حتماً به فکر هستند که هرچه زودتر برای مسئله سختی معیشت فکری شود تا از این وضعیت خارج شود و باید به جای مناسبی برسد. من اعتقاد ندارم صهیونیستها بتوانند در درازمدت با سرزمین پهناوری مانند ایران با یکمیلیونو ۷۰۰ هزار کیلومتر مربع وارد جنگ شوند. اینجا نه غزه است و نه لبنان، بلکه اینجا ایران است و هزارو ۵۰۰ کیلومتر هم فاصله بین ایران و فلسطین اشغالی است. مگر صهیونیستها چند پرواز میتوانند برای رسیدن به ایران انجام دهند! برداشتم این است که پس از این اتفاقات به لحاظ جامعهشناسی اتحاد ما در کشور بیشتر خواهد شد تا اینکه بخواهد موجب نارضایتی یا تفرقه بیشتر شود.