بیشک به تریج قبایشان برخواهد خورد، اما چه اهمیتی دارد خوش آمدن یا نیامدن آقایان مسئول وقتی بیکفایتی و بیدرایتیهایشان آبروی یک ملتی را خدشهدار کرده است.
در عین ناباوری نه کسی از شرمساری آب شده و نه نامه استعفا تحویل داده برای دلجویی از ملتی که آبرویش رفته و نه حتی کسی از خشم رخ دادن این اتفاق تأسفبار که زبان از بیانش قاصر است، دست به قلم شده برای برکناری آنها که در رأس کار و همچنین در رأس فدراسیون دوومیدانی قرار دارند. صرفاً یک عذرخواهی سرسری و کوتاه، همین و بس، آنهم شاید به این دلیل که پای پلیس کرهجنوبی در میان بود تا جایی برای ماستمالی و پنهانکاری آقایان باقی نماند! باز، اما در چنین شرایطی که آقایان مهر سکوت بر لب زدهاند، گلی به جمال نمایندههای مردم در خانه ملت که وزیر را احضار کردند برای پاسخگویی تا شاید اندک فشاری به رئیس فدراسیون دوومیدانی و دیگر دستاندرکاران آن بیاید بابت آبروریزی غیرقابل توجیهی که در حاشیه مسابقات قهرمانی آسیا در شهر گومی کرهجنوبی رخ داده است.
فدراسیون در بیانیه عذرخواهی کوتاهی که منتشر کرده بود، از دستور کار این داستان و اطلاعرسانی در خصوص آن بعد از بررسی موضوع خبر داده است، اما این بررسیها باید قبل از اعزام انجام میشد که اگر شده بود، شخصی که هیچ مدرکی ندارد تحت عنوان مربی کنار تیم اعزام نمیشد تا به جای مراقبت از بازیکنان، شریک دزد باشد و رفیق قافله. شاید به همین دلیل هم هست که تنها امید مردم بعد از این آبروریزی به مجلسی است که از همان روز نخست تأکید داشت نباید به سادگی از کنار این ماجرا عبور کرد، خصوصاً که اینبار، برخلاف داستان ماراتن شیراز که رئیس فدراسیون شبانه به دلیل حضور یکی، دو دونده بیحجاب که مشخص نیست اصلاً ایرانی بودند یا خارجی، شبانه برکنار شد (استعفا داده شد)، اینبار نه کسی استعفا داده و نه استعفا داده شده!
اما این دیگر پرونده فساد در فوتبال نیست که بتوان با مکرراتی که سالها از زبان رسانهها بازگو شده، چند روزی افکار عمومی را مشغول کرد و دستآخر به اعماق صندوقچه خاطرات تبعیدش کرد بیآنکه آب از آب تکان بخورد. این بار پای آبروی یک کشور و یک ملت در میان است. ملتی که بابت بیکفایتی، بیدرایتی و بیتوجهی برخی شرمنده شده و تنها یک برخورد اساسی با مسببان این ماجرای تأسفبار است که میتواند مرهمی باشد بر زخم دردناکش.
مجلس در موارد قبلی، چون آتشی تند بود که خیلی زود خاکستر میشد و با توجیه اینکه برخورد کار قوه قضائیه است، نه مقننه پای خود را از مهلکه بیرون میکشید. اما اینبار نمیتواند با واکنشهای تند و احساسی و صرف احضار وزیر خود را از اتفاقات رخ داده ناراضی و عصبانی نشان دهد، ولی برای پیچاندن گوش متخلفان قدم از قدم برندارد. مجلس اگر به راستی اراده دارد اینبار باید تا انتها بایستد، چراکه اینبار برگزاری چند جلسه غیرعلنی و وعدهوعید نمیتواند باعث فروکش کردن خشم مردمی باشد که آبرویشان به واسطه ندانمکاری چند نفر خدشهدار شده است.
بیتردید وظیفه نهاد قانونگذار صرفاً احضار نیست که مجلس تصور کند صرف فراخواندن وزیر جهت پاسخگویی وظیفه خود را بهطور تمام و کمال انجام داده است. وظیفه مجلس و خواست ملت از نمایندههایشان در این ماجرا ایستادگی و پیگیری تا برخورد قاطعانه و شفاف است و بس. اینکه مشخص شود چه کسی مسئول اعزام فردی بدون عنوان رسمی به همراه تیمملی بوده و به خود اجازه داده از موقعیت خود برای جا زدن یک شخص عادی به جای مربی سوءاستفاده کند. همچنین باید مشخص شود چه کسانی وظیفه مراقبت و حراست از ورزشکاران اعزامی را داشتند و چرا و به چه دلیل در انجام وظیفه خود اهمال کردند تا مسبب خدشهدار شدن آبروی یک ملت شوند، چراکه آبروی ورزش ایران بازیچه بیکفایتیها و بیدرایتیهای هیچ کسی نیست و هیچ مقام و مسئولی حق ندارد با مصلحتاندیشیهایی که طی سالها باعث رسیدن کار به اینجا شده از رسیدگی سفت و سخت به این مهم اهمال کند که همین رویه عدالت را تا به امروز به حاشیه برده تا شاهد این واقعه تأسفبار باشیم. امروز همه چشم به بهارستان داریم تا ببینیم نمایندگان مردم در مجلس چگونه مقابل این آبروریزی بینالمللی از حق مردم دفاع میکنند و امیدواریم حداقل همین یکبار آقایان
کوتاه نیایند.