کد خبر: 1299179
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
اسرار پرونده گم‌شدن مرموز تاجر ایرانی مقیم آلمان با تحقیق از اعضای خانواده‌اش برملا شد. اعضای خانواده مسافر آلمان ادعا می‌کنند که وی در اثر حادثه‌ای فوت کرده و آنها هم جسد او را آتش زده‌اند، اما تحقیقات و شواهد پلیسی حکایت از آن دارد تاجر ایرانی به دست مادر، برادر و دایی‌اش به خاطر تصاحب اموالش به قتل رسیده‌است. 
آرمین بینا 

جوان آنلاین: اوایل اردیبهشت ماه امسال زن ۶۵ ساله‌ای به نام شهرزاد در تهران به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن ناگهانی پسر میانسالش به نام آرش شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: «پسرم آرش در ایران زن و یک فرزند خردسال داشت، اما چند سال قبل با همسرش اختلاف پیدا کرد و جدا شد. سپس برای کار به آلمان رفت و مشغول تجارت شد و مدتی بعد هم در آنجا با زنی آلمانی ازدواج کرد. آرش قبل از عید برای فروش املاکش به ایران آمد و چند روزی خانه ما بود، اما من مخالف فروش همه اموالش بودم. از او خواستم مقداری از اموالش را نفروشد و برای فرزند همسر قبلی‌اش بگذارد. آرش ناراحت شد و گفت به ما ربطی ندارد و خودش بهتر می‌داند چطور سرمایه‌گذاری کند و گفت می‌خواهم تمامی اموالم را در کشور آلمان سرمایه‌گذاری کنم. به همین‌خاطر با ما قهر کرد و به یکی از شهر‌های شمالی کشور رفت. دیگر از او خبری نداشتم و تصور می‌کردم به آلمان بازگشته است تا اینکه چند روز قبل همسر آلمانی‌اش با من تماس گرفت و گفت آرش به آلمان بازنگشته و نگرانش است.»

لکه‌های خون 
با شکایت مادر مرد گمشده، مأموران از همسر قبلی و فرزند او تحقیق کردند، اما دریافتند آنها اصلاً در جریان سفر وی به ایران نبوده و مدت زیادی است از او بی‌خبر هستند. در تحقیقات بعدی مأموران متوجه شدند مرد گمشده با مادر و برادرش به خاطر فروش اموالش اختلاف داشته و از سوی دیگر تلفن همراه آرش تا روز هفتم فروردین فعال بوده، اما مادر و برادرش پس از طرح شکایت ادعا کرده‌اند که به تازگی تلفن همراه آرش خاموش شده‌است. از سوی دیگر در بررسی‌های فنی مشخص شد روز هشتم فروردین درست یک روز بعد از خاموش شدن تلفن همراه مرد گمشده، فرش‌های خانه مادر وی برای شست‌وشو به قالیشویی منتقل شده در صورتی که همین فرش‌ها قبل از سال تحویل در قالیشویی دیگری شسته شده بود. 
با به‌دست آمدن این اطلاعات مأموران به دستور بازپرس جنایی برای بررسی موضوع به خانه مادر آرش رفتند و در آنجا رگ‌هایی از خون پیدا کردند که مشخص شد مدتی قبل آثار خون شسته شده، اما رگ‌هایی از آن هنوز در خانه باقی مانده‌است. 

تناقض‌گویی
موضوع دیگری که مأموران در تحقیقات میدانی به آن رسیدند، رفت و آمد‌های مکرر دایی مرد گمشده به خانه خواهرش در همان روز‌های حادثه بود. در چنین شرایطی مأموران برای بر ملا کردن اسرار ناپدید شدن مسافر آلمان تحقیقات خود را ادامه دادند و برای پیدا کردن ردی از مرد گمشده مادر، برادر و دایی وی را به اداره پلیس احضار کردند و مورد بازجویی قرار دادند. مادر آرش وقتی با سؤال تیم تحقیق درباره شست‌وشوی دوباره فرش‌های خانه‌اش روبه‌رو شد، ادعا کرد فرزندش حین مشروب‌خواری مقداری از مشروبش را روی فرش‌ها ریخته و به همین خاطر فرش‌ها را دوباره برای شست‌وشو به قالیشویی سپرده‌است. 

ادعای عجیب 
چیدن تکه‌های پازل این حادثه، فرضیه قتل آرش در دسیسه‌ای خانوادگی برای تیم تحقیق قوت گرفت و به همین دلیل مادر، برادر و دایی مرد گمشده به دستور بازپرس جنایی بازداشت شدند، بنابراین مأموران متهمان را مورد بازجویی فنی قرار دادند تا اینکه صبح دیروز متهمان ادعای عجیبی را مطرح کردند و گفتند آرش در حادثه‌ای کشته شده و آنها هم جسد او را آتش زده‌اند. 
مادر آرش در ادعایی گفت: «پسرم وقتی به ایران بازگشت، متوجه شدم قصد دارد تمامی اموال و املاکش را بفروشد و در آلمان سرمایه‌گذاری کند. من از او خواستم مقداری از اموالش را برای فرزند ایرانی‌اش بگذارد، اما او مخالفت کرد و همین موضوع باعث اختلاف ما شد. آرش همیشه مشروب می‌خورد و مست می‌کرد. او هر زمانی مست می‌کرد، چند ساعتی در حال خوش نبود و از طرفی هم به گفته‌های من توجهی نمی‌کرد. روز حادثه مست کرده‌بود، کار‌های عجیب و غریبی انجام می‌داد که در عالم مستی پایش سر خورد و تعادلش را از دست داد و سرش با لبه میز ناهار‌خوری برخورد کرد. آرش خونین روی زمین افتاد و سرش شکافته شد و خون زیادی از سرش بیرون آمد. من و برادرش در خانه بودیم و با دیدن این صحنه شوکه شدیم.»

سه بار سوزاندیم 
مادر آرش ادامه داد: «به سرعت بر بالین سر آرش رفتیم، اما ضربه‌ای که به سرش وارد شده‌بود، عمیق بود و او در دم جان باخت. کاری از دست ما ساخته نبود و ازطرفی هم، چون من و پسرم با هم اختلاف داشتیم، ترسیدیم پلیس را خبر کنیم و احتمال دادیم مرگ پسرم به گردن ما بیفتد و به همین سبب تصمیم گرفتیم جسد را ناپدید کنیم و بعد برای خانواده‌اش سناریوی دروغین مطرح کنیم. جسد آرش روی دست ما مانده‌بود و نمی‌دانستیم با جسد چه کار کنیم که با برادرم تماس گرفتیم و از او کمک خواستیم. وقتی برادرم وارد خانه ما شد و با این صحنه روبه‌رو شد، پیشنهاد داد جسد را به بیابان‌های اطراف تهران منتقل کنیم و در آنجا بسوزانیم و بعد هم اگر کسی پیگیر سرنوشت او شد، اعلام بی‌خبری کنیم. پسرم و دایی‌اش شبانه جسد را با خودرویمان به بیابان‌های اطراف روستایی در غرب تهران بردند و با بنزین آتش زدند. پس از این برادرم و پسرم دو بار دیگر به محل رها کردن جسد رفتند و بقایای آن را دو بار آتش زدند تا اینکه جسد به خاکستر تبدیل شد. ما می‌خواستیم هیچ ردی از خودمان به جای نگذاریم. مدتی بعد همسرش از آلمان با ما تماس گرفت و گفت به دفتر سفارت ایران در آلمان رفته و از ناپدید شدن شوهرش اعلام شکایت کرده‌است که من هم مجبور شدم به اداره پلیس بیایم و برای پسرم اعلام مفقودی کنم. ما از ترس صحنه‌سازی کردیم.» دو متهم دیگر هم در بازجویی‌ها اظهارات زن میانسال را تأیید کردند. 
متهمان در حالی ادعا می‌کنند آرش در حادثه‌ای فوت کرده‌است که شواهد و دلایل همگی حکایت از آن دارد تاجر ایرانی - آلمانی به دست اعضای خانواده‌اش برای تصاحب اموالش به قتل رسیده‌است. تحقیقات از متهمان تا بر ملا شدن زوایای پنهان حادثه ادامه دارد.

برچسب ها: قتل ، تاجر ، پلیس
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار